epileptic

/ˌepəˈleptɪk//ˌepɪˈleptɪk/

معنی: مبتلا به مرض صرع، غشی، غشی، حملهای، مبتلا به مرض صرع، صرعی
معانی دیگر: (پزشکی)، پس افتی، مبتلا به مر­ صرع

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or indicating epilepsy.

(2) تعریف: suffering from epilepsy.
اسم ( noun )
• : تعریف: one who suffers from epilepsy.

جمله های نمونه

1. epileptic seizure
حمله ی صرعی

2. He was epileptic and refused to take medication for his condition.
[ترجمه گوگل]او مبتلا به صرع بود و از مصرف دارو برای این بیماری خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]او بیمار بود و از گرفتن دارو برای شرایط خود خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. About two in every five epileptic fits occur during sleep.
[ترجمه گوگل]از هر پنج حمله صرعی حدود دو مورد در هنگام خواب رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]حدود ساعت دو در هر پنج مرحله مبتلا به صرع در طول خواب رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He takes medication because he's an epileptic.
[ترجمه گوگل]دارو مصرف می کند چون صرع دارد
[ترجمه ترگمان]اون به خاطر بیماری صرع مصرف می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She's been an epileptic from birth.
[ترجمه گوگل]او از بدو تولد مبتلا به صرع بوده است
[ترجمه ترگمان]اون از بدو تولد بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He suffered an epileptic fit.
[ترجمه گوگل]او دچار حمله صرع شد
[ترجمه ترگمان]او دچار حمله عصبی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His epileptic client eventually settled his case against the company for a confidential amount.
[ترجمه گوگل]مشتری صرعی او در نهایت با مبلغی محرمانه پرونده خود را علیه شرکت حل و فصل کرد
[ترجمه ترگمان]موکلش در نهایت پرونده خود را برای یک مقدار محرمانه در مقابل شرکت قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Is she an epileptic?
[ترجمه گوگل]آیا او صرع است؟
[ترجمه ترگمان]آیا او حمله ای است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Certainly, the seizures of many epileptic patients will be exacerbated during times of emotional tensions.
[ترجمه گوگل]مسلماً تشنج بسیاری از بیماران صرعی در زمان تنش های عاطفی تشدید خواهد شد
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که توقیف بسیاری از بیماران مبتلا به صرع در زمان تنش های عاطفی تشدید خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The injections led to him suffering epileptic fits-a condition which later led to him being discharged from the Army.
[ترجمه گوگل]تزریقات باعث شد که او دچار حملات صرع شود - وضعیتی که بعداً منجر به اخراج او از ارتش شد
[ترجمه ترگمان]این تزریق، دچار بحران های شدید صرع می شد - شرایطی که بعدها منجر به اخراج وی از ارتش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He had an epileptic seizure .
[ترجمه گوگل]او تشنج صرع داشت
[ترجمه ترگمان]دچار حمله عصبی شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mr Sefelt is an epileptic, Mr McMurphy.
[ترجمه گوگل]آقای سفلت یک بیمار صرعی است، آقای مک مورفی
[ترجمه ترگمان]آقای Sefelt بیمار است، آقای McMurphy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In four of these hypoxaemia induced by epileptic seizure was recorded during subsequent events in hospital.
[ترجمه گوگل]در چهار مورد از این هیپوکسمی ناشی از تشنج صرع در طول حوادث بعدی در بیمارستان ثبت شد
[ترجمه ترگمان]در چهار مورد از این hypoxaemia ناشی از حمله صرع، در طول رویداده ای بعدی در بیمارستان ثبت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Thus epileptic seizures often began with a sustained tachycardia in spite of apnoeic pauses and severe hypoxaemia.
[ترجمه گوگل]بنابراین تشنج های صرع اغلب با تاکی کاردی پایدار علیرغم مکث های آپنه و هیپوکسمی شدید شروع می شوند
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب، حمله های صرع گاه به رغم مکث apnoeic و hypoxaemia شدید افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مبتلا به مرض صرع (اسم)
epileptic

غشی (اسم)
epileptic

غشی (صفت)
epileptic, habitually swooning, syncopal

حمله ای (صفت)
fitful, epileptic

مبتلا به مرض صرع (صفت)
epileptic

صرعی (صفت)
epileptic

انگلیسی به انگلیسی

• one who suffers from epilepsy (neurological disorder)
suffering from epilepsy; of or pertaining to epilepsy
someone who is epileptic suffers from epilepsy. adjective here but can also be used as a count noun. e.g. the welterweight world champion terry marsh quit after being diagnosed as an epileptic.
epileptic also means caused by epilepsy.

پیشنهاد کاربران

بپرس