excessiveness


زیادى، افراط

جمله های نمونه

1. Don't burn stem silk, if long to pull excessiveness the silk will be injured by it.
[ترجمه گوگل]ابریشم ساقه را نسوزانید، در صورت طولانی شدن کشش زیاد ابریشم توسط آن زخمی می شود
[ترجمه ترگمان]اگر ابریشم ساقه را بکشید، اگر طول بکشد، ابریشم به وسیله آن مجروح خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In this experiment, the result showed that water excessiveness might be a reason of placing a premium on root knot nematodes (meloidogyne goeldi).
[ترجمه گوگل]در این آزمایش، نتایج نشان داد که آب بیش از حد ممکن است دلیل برتری بر نماتدهای گره ریشه (meloidogyne goeldi) باشد
[ترجمه ترگمان]در این آزمایش، نتیجه نشان داد که excessiveness آب ممکن است دلیلی برای قرار دادن یک حق ویژه روی گره های ریشه (meloidogyne goeldi)باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There are heights to be gained by excessiveness and lost balance.
[ترجمه گوگل]ارتفاعاتی وجود دارد که با افراط و تفریط و از دست دادن تعادل می توان به دست آورد
[ترجمه ترگمان]There وجود دارد که توسط excessiveness بدست می آید و تعادل را از دست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Problem is excessiveness the reaction may cause the crisis spread and then cause market the participants of misgiving ego realization.
[ترجمه گوگل]مشکل این است که زیاده روی است که واکنش ممکن است باعث گسترش بحران شود و سپس باعث شود شرکت کنندگان در بازار از تحقق خود تردید کنند
[ترجمه ترگمان]مساله این است که واکنش ممکن است باعث گسترش این بحران شود و سپس باعث ایجاد بازار برای شرکت کنندگان در درک رشد نفس شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Excessiveness reaction on the other hand possibility emergence at actual of real estate market, on the other hand possibility emergence in the financial market.
[ترجمه گوگل]واکنش افراطی از سوی دیگر امکان ظهور در بازار واقعی املاک و از سوی دیگر امکان ظهور در بازار مالی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]واکنش Excessiveness از سوی دیگر امکان ظهور در بازار املاک و مستغلات، از سوی دیگر امکان ظهور در بازار مالی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Riding the bicycle can't have the excessiveness fatigue of your body, even the age is old and can also keep on riding, so to this standpoint we should take bicycle sport as a kind of habit.
[ترجمه گوگل]دوچرخه سواری نمی تواند خستگی مفرط بدن شما را داشته باشد، حتی سن بالاست و همچنین می تواند به دوچرخه سواری ادامه دهد، بنابراین باید ورزش دوچرخه را به عنوان یک عادت در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]دوچرخه سواری نمی تواند خستگی جسمی بدن شما را داشته باشد، حتی سن آن قدیمی است و همچنین می تواند بر اسب سوار شود، به همین دلیل ما باید ورزش دوچرخه را نوعی عادت تلقی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Yes, Sir, they work excessiveness weariness from overwork dead.
[ترجمه گوگل]بله قربان، خستگی مفرط از مرده کار زیاد کار می کنند
[ترجمه ترگمان]بله، قربان، از خستگی و خستگی کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Some possibility because the agrochemical sprayed the excessiveness, the person ate and would poison.
[ترجمه گوگل]برخی احتمالات چون مواد شیمیایی زراعی زیاده روی را سمپاشی می کرد، فرد می خورد و مسموم می شد
[ترجمه ترگمان]برخی احتمالات به این دلیل که the the را اسپری کردند، فرد خورد و زهر خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Thus, when using the recessive interview, the reporters should properly handle the "degree", so as to avoid the harmful effects of " excessiveness " and "overheat".
[ترجمه گوگل]بنابراین، هنگام استفاده از مصاحبه مغلوب، خبرنگاران باید "درجه" را به درستی مدیریت کنند تا از اثرات مضر "زیاد" و "گرم شدن بیش از حد" جلوگیری شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، هنگام استفاده از مصاحبه مغلوب، خبرنگاران باید به درستی با \"درجه\" برخورد کنند تا از اثرات مضر \"excessiveness\" و \"داغ\" اجتناب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. These two layers of senses can be expressed by "neither excessiveness nor insufficiency" (or "appropriateness").
[ترجمه گوگل]این دو لایه حواس را می توان با «نه افراط و نه نارسایی» (یا «مناسب بودن») بیان کرد
[ترجمه ترگمان]این دو لایه احساسات را می توان با \"نامناسب بودن یا عدم کفایت\" (یا \"تناسب\")بیان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To investigate the potential influence of zinc deficiency and excessiveness on the differentiation and cytotoxicity to mice embryo limb bud cells.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تأثیر بالقوه کمبود روی و بیش از حد روی تمایز و سمیت سلولی به سلول‌های جوانه‌های اندام جنینی موش
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد تاثیر بالقوه کمبود روی و تمایز در تمایز و سمیت سلولی به سلول های جوانه زنی جنین موش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Reply a bubble economy, can't a while it of the direction be complete to turn round to come over and tighten same can't lead nasty excessiveness .
[ترجمه گوگل]پاسخ یک اقتصاد حباب، نمی تواند در حالی که آن از جهت کامل به دور تا بیاید و سفت همان نمی تواند منجر به افراط تند و زننده شود
[ترجمه ترگمان]پاسخ به یک اقتصاد حباب، زمانی که این مسیر تکمیل شود، نمی تواند یک اقتصاد حبابی را کامل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This breed is expected to show haw, or the redness of the drooping lower lid, but excessiveness here can be a potential problem.
[ترجمه گوگل]انتظار می‌رود که این نژاد زور یا قرمزی افتادگی پلک پایینی را نشان دهد، اما زیاده‌روی در اینجا می‌تواند یک مشکل بالقوه باشد
[ترجمه ترگمان]از این گونه انتظار می رود که چشم و یا قرمزی درپوش پایین افتاده را نشان دهد، اما excessiveness در اینجا می تواند یک مشکل بالقوه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The scene is gory and hideous, but Tarantino wants you to laugh during this scene, to take in the excessiveness of it all and chuckle at its stupidity.
[ترجمه گوگل]صحنه وحشتناک و شنیع است، اما تارانتینو از شما می خواهد که در طول این صحنه بخندید، بیش از حد همه چیز را درک کنید و به حماقت آن بخندید
[ترجمه ترگمان]صحنه خونین و نفرت انگیز است، اما ورانسکی می خواهد تو در حین این صحنه بخندد، تا همه چیز را به خنده بیندازد و با حماقت خود بخندد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• immoderateness, going beyond what is normal, extreme quality

پیشنهاد کاربران

بپرس