edges

جمله های نمونه

1. the edges of the billiard table are felted
لبه های میز بیلیارد نمدپوش اند.

2. the edges of the dress are laced
کناره های پیراهن دارای نوار توری است.

3. the edges of the old carpet are unraveled
لبه های فرش کهنه ریش ریش شده است.

4. the edges of the two carpets overlap
لبه های دو قالی روی هم می افتند.

5. connect the edges of the planks properly!
لبه ی تخته ها را درست به هم جفت بکن !

6. lap the edges under
لبه ها را توبگذار (روی هم تا کن).

7. i smoothed the edges of the wood with sandpaper
لبه های چوب را با کاغذ سنباده صاف کردم.

8. to rough the edges of glass
لبه های شیشه را زبر کردن

9. to cant off the edges
لبه های چیزی را پخ کردن

10. the students had notched the edges of their desks with their knives
شاگردان لبه ی میزهای خود را با چاقو بریده بریده کرده بودند.

11. you have to machine the edges of the curtain
باید حاشیه های پرده را با چرخ خیاطی بدوزی.

12. his golden hair peeped from the edges of his cap
موهای طلایی او از لبه های کلاهش بیرون زده بود.

13. the paper was yellow at the edges
حاشیه های (صفحه ی) کاغذ زرد شده بود.

پیشنهاد کاربران

شاخه ها
لبه ی ظرف
کناره
لبه ی چیزی
یال های گراف
مرزها. . . کناره ها. . . . لبه ها
برتری - مزایا

بپرس