edging

/ˈedʒɪŋ//ˈedʒɪŋ/

معنی: لبه، طره، لبه گذاری، سجاف
معانی دیگر: حاشیه، کناره، مرز، جدول

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: something that constitutes, or is placed along, an edge or border to protect, decorate, or define it.
مشابه: border, trim

جمله های نمونه

1. In the election he succeeded in edging his opponent out by a small margin.
[ترجمه گوگل]او در انتخابات موفق شد رقیب خود را با اختلاف کمی از میدان خارج کند
[ترجمه ترگمان]او در انتخابات موفق شد حریف خود را با حاشیه کوچکی کنار بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Our car is edging down upon theirs.
[ترجمه گوگل]ماشین ما روی ماشین آنها می چرخد
[ترجمه ترگمان] ماشین ما داره به سمت اونا میره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The boat,coming in too close,jarred against the protective edging of the harbour wall.
[ترجمه گوگل]قایق که خیلی نزدیک می شد به لبه محافظ دیوار بندر برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]قایق که خیلی نزدیک به نظر می رسید، از زیر لبه محافظ دیوار کنار دیوار برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Edging to within hearing, he called softly, 'Hello Anna'.
[ترجمه گوگل]او به آرامی صدا زد "سلام آنا"
[ترجمه ترگمان]و آهسته گفت: سلام آنا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Homemade goods are edging out imported foreign goods.
[ترجمه گوگل]کالاهای خانگی از کالاهای وارداتی خارجی دور می‌شوند
[ترجمه ترگمان]کالاهای خانگی در حال خروج از کالاهای وارداتی خارجی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The stand-up edging prevents soil from falling on the path.
[ترجمه گوگل]لبه ایستاده از ریزش خاک در مسیر جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]مقاومت در حال رشد مانع از افتادن خاک بر روی جاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The ship is edging in with the coast.
[ترجمه گوگل]کشتی در حال نزدیک شدن به ساحل است
[ترجمه ترگمان]کشتی در کنار ساحل در حال قدم زدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tim was edging away from the crowd.
[ترجمه گوگل]تیم داشت از جمعیت دور می شد
[ترجمه ترگمان]تیم از جمعیت فاصله گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hide the brackets by adding an edging of deep wallpaper border - backing it with stiff card for extra durability.
[ترجمه گوگل]براکت ها را با اضافه کردن یک لبه از حاشیه کاغذ دیواری عمیق پنهان کنید - برای دوام بیشتر، آن را با کارت سفت پشتیبان کنید
[ترجمه ترگمان]داخل پرانتز را با اضافه کردن یک لبه از مرز کاغذدیواری عمیق پنهان کنید - از آن با یک کارت محکم برای دوام بیشتر استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Then install some form of perimeter edging: path-edging stones or brick pavers, for example, set in concrete.
[ترجمه گوگل]سپس شکلی از لبه های محیطی نصب کنید: سنگ های لبه دار یا سنگ فرش های آجری، به عنوان مثال، در بتن
[ترجمه ترگمان]سپس نوعی از edging محیطی را نصب کنید: برای مثال، سنگ - یا آجرهای نما، برای مثال، در بتن قرار داده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They would be ideal for edging mixed borders or bedding schemes.
[ترجمه گوگل]آنها برای لبه های حاشیه های مخلوط یا طرح های بستر ایده آل خواهند بود
[ترجمه ترگمان]آن ها برای ایجاد مرزه ای ترکیبی و یا طرح های خواب خوب ایده آل خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The ship is edging down.
[ترجمه گوگل]کشتی در حال پایین آمدن است
[ترجمه ترگمان]کشتی در حال پایین رفتن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Inflation is edging up.
[ترجمه گوگل]تورم در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]تورم در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She swallowed and closed her eyes, edging herself forward inch by inch.
[ترجمه گوگل]آب دهانش را قورت داد و چشمانش را بست و اینچ به اینچ خودش را به جلو برد
[ترجمه ترگمان]آب دهانش را قورت داد و چشمانش را بست، و یک اینچ به جلو خیز برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لبه (اسم)
border, edge, margin, point, mouthpiece, track, fringe, verge, lip, hem, rim, edging, ledge, margent, brim, marge, ridge, spike, rand, selvage, selvedge, welt

طره (اسم)
brink, end, crest, extremity, tuft, edging, brim, tress, lock of hair, ringlet

لبه گذاری (اسم)
edging

سجاف (اسم)
fringe, list, hem, edging, tuck

تخصصی

[عمران و معماری] لبه کشی
[نساجی] لبه - حاشیه گذاری

انگلیسی به انگلیسی

• something which forms an edge (as in a border, fringe, frill, decoration, etc.)
an edging is something that is put along the sides of something else to make it look attractive.

پیشنهاد کاربران

بپرس