en masse

/ˈenˈmæs//ənˈmæs/

معنی: کلا، یکهو، یک مرتبه، یکدفعه
معانی دیگر: جملگی، همگی، یک جا، دسته جمعی، جمعا، جمعا the fish began to die en masse ماهیها همگی شروع به مردن کردند، یکدفعه، یک مرتبه، یکهو، کلا، بطورکلی

بررسی کلمه

قید ( adverb )
• : تعریف: as a body, group, or whole; all together.

- The angry women entered the courthouse en masse.
[ترجمه گوگل] زنان خشمگین به طور دسته جمعی وارد دادگاه شدند
[ترجمه ترگمان] زنان خشمگین وارد مجلس رقص شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Individually the children are delightful; en masse they can be unbearable.
[ترجمه گوگل]کودکان به طور جداگانه لذت بخش هستند به طور انبوه آنها می توانند غیر قابل تحمل باشند
[ترجمه ترگمان]از ته دل، بچه ها خیلی خوشحال می شوند، حتی وقتی که می توانند تحملش کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Joneses are coming for lunch en masse all twelve of them!
[ترجمه گلناز] همه ى ١٢ نفر اعضاى خانواده ى Jones با هم براى ناهار می آیند.
|
[ترجمه گوگل]جونزها به طور دسته جمعی هر دوازده نفر برای ناهار می آیند!
[ترجمه ترگمان]The و Joneses برای ناهار می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The young folk were emigrating en masse.
[ترجمه گوگل]جوانان به طور دسته جمعی مهاجرت می کردند
[ترجمه ترگمان]مردم جوان به en مهاجرت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The people marched en masse.
[ترجمه گوگل]مردم به صورت دسته جمعی راهپیمایی کردند
[ترجمه ترگمان]افراد گروه به راه افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The management team resigned en masse.
[ترجمه گوگل]تیم مدیریت به طور دسته جمعی استعفا دادند
[ترجمه ترگمان]تیم مدیریت بطور دسته جمعی استعفا داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Most of the state leaders viewed the exhibits en masse and gave high praise of them.
[ترجمه گوگل]بیشتر رهبران ایالت به طور دسته جمعی از نمایشگاه ها دیدن کردند و از آنها تمجید کردند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از رهبران دولت این نمایشگاه را به صورت دسته جمعی در نظر گرفتند و تحسین زیادی از آن ها کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The shop's 85 workers have resigned en masse.
[ترجمه گوگل]85 کارگر این مغازه به طور دسته جمعی استعفا داده اند
[ترجمه ترگمان]۸۵ کارگر این فروشگاه بطور دسته جمعی استعفا داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Families turned out en masse to listen to the orations and participate in the fun.
[ترجمه گوگل]خانواده ها به طور دسته جمعی برای گوش دادن به سخنرانی ها و شرکت در سرگرمی شرکت کردند
[ترجمه ترگمان]خانواده ها به طور دسته جمعی از خانه خارج شدند تا به orations گوش دهند و در این مراسم شرکت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The social types turned out en masse to cheer on their friends and to put a little hard cash on the line.
[ترجمه گوگل]تیپ های اجتماعی به طور دسته جمعی برای تشویق دوستان خود و قرار دادن مقداری پول نقد حاضر شدند
[ترجمه ترگمان]انواع اجتماعی برای شاد کردن دوستان خود و قرار دادن کمی پول نقد در این خط، به صورت دسته جمعی بیرون آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They strut through the airport lounge, moving en masse.
[ترجمه گوگل]آن‌ها از سالن فرودگاه عبور می‌کنند و دسته جمعی حرکت می‌کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها در سالن استراحت فرودگاه به راه افتادند و همه جا به حرکت در آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The riders in points race start en masse.
[ترجمه گوگل]سوارکاران در مسابقه امتیاز به طور دسته جمعی شروع می کنند
[ترجمه ترگمان]سوارکاران به طور دسته جمعی شروع به حرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They walked out en masse in protest against the police atrocities.
[ترجمه گوگل]آنها در اعتراض به جنایات پلیس به طور دسته جمعی از خانه خارج شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها در اعتراض علیه قساوت پلیس به راه افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The audience applaused en masse upon the completion of his speech.
[ترجمه گوگل]حضار پس از پایان سخنرانی وی به طور دسته جمعی تشویق کردند
[ترجمه ترگمان]حضار در پایان سخنرانی خود به طور دسته جمعی سخنرانی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the warmth of spring, they emerge en masse.
[ترجمه گوگل]در گرمای بهار به صورت دسته جمعی بیرون می آیند
[ترجمه ترگمان]در گرمای بهاری، آن ها بطور دسته جمعی پدیدار می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کلا (قید)
entirely, totally, by and large, en masse, teetotally, hand-and-foot

یکهو (قید)
en masse

یک مرتبه (قید)
once, right away, en masse, straight off, out of hand, holus-bolus

یکدفعه (قید)
en masse

انگلیسی به انگلیسی

• together, as a group, in one mass (french)
if a group of people do something en masse, they all do it together.

پیشنهاد کاربران

دسته جمعی
مثال:
Then go forth in companies, or go forth en masse
پس گروه گروه یا دسته جمعی {به سوی جهاد} به پیش بروید.
�فَانْفِرُوا ثُبَاتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِیعًا�
The phrase en masse is an adverb that means “all together and at the same time, in large numbers”. It is often used to describe a group of people or things acting in unison.
عبارت en masse یک قید است که به معنای "همه با هم و در یک زمان، به تعداد زیاد" است. اغلب برای توصیف گروهی از افراد یا چیزهایی که به طور هماهنگ عمل می کنند استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

The protesters marched en masse to the capitol means that the protesters marched together as a group.
The employees resigned en masse which means that all the employees resigned at the same time.

منابع• https://www.dictionary.com/browse/en-masse
in a group; all together
گروهی، دست جمعی،
"the cabinet immediately resigned en masse"
یکسره
انبوه
همگی، یک جا، دسته جمعی

بپرس