eponymous


نام گذارنده برملت یاکشوریاطایفه ای

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: eponymic (adj.)
• : تعریف: having or being a name that is an eponym.

- Henry Ford, the eponymous founder of the Ford Motor Company, pioneered assembly line production.
[ترجمه گوگل] هنری فورد، بنیانگذار شرکت فورد موتور، پیشگام تولید خط مونتاژ بود
[ترجمه ترگمان] هنری فورد، موسس کمپانی فورد موتور فورد، پیشگام تولید خط مونتاژ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He plays the character of Hamlet in the eponymous play by Shakespeare.
[ترجمه گوگل] او نقش شخصیت هملت را در نمایشنامه همنام شکسپیر بازی می کند
[ترجمه ترگمان] او نقش هملت را در نقش نمایشنامه شکسپیر بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Jane Eyre, the eponymous heroine of the novel by Charlotte Bront?
[ترجمه گوگل]جین ایر، قهرمان همنام رمان شارلوت برونت؟
[ترجمه ترگمان]جین ایر، قهرمان داستان اصلی رمان و شارلوت Bront؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Indigo Girls' eponymous debut album "The Indigo Girls" won a Grammy award in 198
[ترجمه گوگل]اولین آلبوم The Indigo Girls با نام The Indigo Girls برنده جایزه گرمی در سال 198 شد
[ترجمه ترگمان]اولین آلبوم خود \"The Girls دختران\" (Indigo Girls)جایزه گرمی را در سال ۱۹۸ به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Forbes to the eponymous publishing empire created by his flamboyant father, Huffington to oil-and-gas millions made by his dad.
[ترجمه گوگل]فوربس به امپراتوری انتشاراتی همنام که توسط پدر پر زرق و برقش، هافینگتون، به میلیون ها نفت و گاز ساخته شده توسط پدرش ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]\"فوربس\" اولین امپراتوری انتشار را که توسط پدر پر زرق و برق خود، هافینگتن صرف نفت و گاز شد، توسط پدرش خلق کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Quixote, Don, eponymous hero of the great novel by Cervantes.
[ترجمه گوگل]کیشوت، دان، قهرمان همنام رمان بزرگ سروانتس
[ترجمه ترگمان]دن کیشوت، دن کیشوت، قهرمان داستان رمان بزرگ،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Formerly landlord of the eponymous Comedian pub at Sunniside, the ever-buoyant Bob has gone downhill to Crook.
[ترجمه گوگل]باب همیشه شناور که قبلاً صاحب میخانه کمدیان در Sunniside بود، به سمت کروک رفته است
[ترجمه ترگمان]سابقا صاحب میخانه دار نی سابقا در Sunniside به سر می برد که باب - از تپه سرازیر شده و از تپه سرازیر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Victor Frankenstein is the eponymous central character of a novel by Mary Shelley.
[ترجمه گوگل]ویکتور فرانکنشتاین شخصیت اصلی رمانی از مری شلی است
[ترجمه ترگمان]\"ویکتور Frankenstein\" نام اصلی رمان \"مری شلی\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Turturro plays the eponymous Fink, an avantgarde New York playwright who accepts a lucrative Hollywood contract.
[ترجمه گوگل]تورتورو نقش فینک همنام، یک نمایشنامه نویس آوانگارد نیویورکی را بازی می کند که قرارداد پرسود هالیوودی را می پذیرد
[ترجمه ترگمان]Turturro به نام Fink Fink، یک نمایشنامه نویس نیویورکی در نیویورک که قرارداد پر سود هالیوود را می پذیرد، بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Saskatoon, Canada's Great Western Brewing Co's eponymous family of beers has been a regional favourite for over 20 years.
[ترجمه گوگل]خانواده آبجوهای همنام شرکت بزرگ وسترن وسترن کانادا، ساسکاتون، بیش از 20 سال است که مورد علاقه منطقه بوده است
[ترجمه ترگمان]Saskatoon، خانواده Great غربی (Co)غربی کانادا بیش از ۲۰ سال است که مورد توجه منطقه ای قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Most visitors make for the eponymous central temple.
[ترجمه گوگل]بیشتر بازدیدکنندگان معبد مرکزی همنام را دنبال می کنند
[ترجمه ترگمان]اکثر بازدیدکنندگان از معبد مرکزی نام می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The soundtrack was released in 1986 as her eponymous solo album.
[ترجمه گوگل]این موسیقی متن در سال 1986 به عنوان آلبوم انفرادی همنام او منتشر شد
[ترجمه ترگمان]متن فیلم در سال ۱۹۸۶ به عنوان اولین آلبوم انفرادی خود منتشر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Tissues Out: Obviously, the eponymous 'choice', which results in the death of Sophie's daughter at Auschwitz.
[ترجمه گوگل]Tissues Out: بدیهی است که "انتخاب" همنام، که منجر به مرگ دختر سوفی در آشویتس می شود
[ترجمه ترگمان]Tissues: بدیهی است، انتخاب دوم، که منجر به مرگ دختر سوفی در آشویتز شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Romulus was the eponymous founder of Rome.
[ترجمه گوگل]رومولوس بنیانگذار معروف رم بود
[ترجمه ترگمان](رومولوس)بنیانگذار روم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This cold war confrontation point even inspired an eponymous board game called Fulda Gap: The First Battle of the Next War, in which opponents plotted the invasion, and defense, of Western Europe.
[ترجمه گوگل]این نقطه رویارویی جنگ سرد حتی الهام‌بخش یک بازی رومیزی همنام به نام Fulda Gap: The First Battle of the Next بود، که در آن مخالفان نقشه حمله و دفاع به اروپای غربی را طراحی کردند
[ترجمه ترگمان]این رویارویی سرد جنگ حتی الهام بخش یک بازی تخته ای نام داشت که در آن شکاف بزرگ قرار داشت: جنگ اول جنگ بعدی، که در آن مخالفان، تهاجم و دفاع از اروپای غربی را طراحی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Candide tells the tale of its naive eponymous protagonist, taught to believe in Leibnizian optimism.
[ترجمه گوگل]کاندید داستان قهرمان همنام ساده لوح خود را تعریف می کند که به خوش بینی لایبنیتسی اعتقاد دارد
[ترجمه ترگمان]کاندید شدن داستان اصلی خود را برای داستان تعریف می کند و به خوش بینی Leibnizian اعتقاد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• giving one's own name to a place tribe or object; eponymic, of or pertaining to an eponym; being or bearing the name of an eponym
an eponymous hero or heroine is the character in a play or book whose name is the title of that play or book; a literary word.

پیشنهاد کاربران

دو معنی را می رساند؛ هم �منسوب� و هم �منتسب�. . . ( مثلا سوگند منسوب به بقراط در پزشکی )
. Hippocrates gave doctors his eponymous oath
. Achilles is eponymous for the Achilles tendon
گاهی می تواند در بر دارنده انتسابی مجازی نیز باشد. . . ( مثال رایج در زبان فارسی �چای لیپتن� که به جای �چای کیسه ای� استفاده می شود. )
...
[مشاهده متن کامل]

یا در انگلیسی Zipper - the brand name of the zip fastener

نام ده/نام دهنده/نام بخش/نام آفرین
منسوب به درست است، نه منصوب!
به قولی
The eponymous promise refers to a این وعده به قولی، اشاره دارد به . . .
همنام/ وقتی جایی نام صاحبش را به خود می گیرد.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : eponym
✅️ صفت ( adjective ) : eponymous
✅️ قید ( adverb ) : _
به همین نام
eponymous ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: نام واژه ای
تعریف: مربوط به نام واژه
منصوب‎ شده
منصوب به
Eponymous describes how something got it's name
To name after
To bear someone's name


موسوم به
نام بخش
منصوب به
شناخته شده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس