expander


معنی: منبسط کننده، بسط دهنده
معانی دیگر: بسط دهنده، منبسط کننده

جمله های نمونه

1. Nagative expander formulas started to include such items of wood, as wood dust or wood flour.
[ترجمه گوگل]فرمول های منبسط کننده ناگتیو شروع به شامل مواردی از چوب مانند گرد و غبار چوب یا آرد چوب کردند
[ترجمه ترگمان]فرمول های بسط دهنده Nagative شروع به گنجاندن این موارد از چوب، به عنوان گرد و غبار چوب و یا آرد چوب کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective To develop a port expander for simple network cable tester, which can raise the testing efficiency of the computer network twisted-pair.
[ترجمه گوگل]هدف توسعه پورت بسط دهنده برای تستر کابل شبکه ساده، که می تواند کارایی تست شبکه کامپیوتری جفت پیچ خورده را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]هدف توسعه یک بسط دهنده بندری برای تست کننده کابل شبکه ساده، که می تواند کارایی تست شبکه های کامپیوتری را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Object Expander lets the user drill down into all the members of an object in the Parallel Watch Window, and compare the values across threads.
[ترجمه گوگل]Object Expander به کاربر اجازه می دهد تا تمام اعضای یک شی را در پنجره موازی دیده بان بررسی کند و مقادیر را در سراسر رشته ها مقایسه کند
[ترجمه ترگمان]شی Expander به کاربر اجازه می دهد تا به تمام اعضای یک شی در پنجره نگاه موازی حرکت کند و مقادیر را در میان نخ ها مقایسه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The reasons for the turbine expander fault in a KDON-250/1500 air separation unit have been analyzed and summarized, follow by the introduction of the fault treatment.
[ترجمه گوگل]دلایل خطای گسترش دهنده توربین در یک واحد جداسازی هوا KDON-250/1500 تجزیه و تحلیل و خلاصه شده است و در ادامه درمان خطا معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]دلایل خطای بسط دهنده توربین در واحد تفکیک هوایی ۲۵۰ \/ ۲۵۰ \/ ۱۵۰۰ تحلیل و به طور خلاصه، به دنبال معرفی درمان خطا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Liquid expander is a replacement of Joule - Thomson liquid valve used in cryogenic liquefaction cycle equipments.
[ترجمه گوگل]گسترش دهنده مایع جایگزین شیر مایع Joule - Thomson است که در تجهیزات سیکل مایع سازی برودتی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]بسط دهنده مایع جایگزینی برای شیر مایع ژول - تامسون است که در تجهیزات چرخه مایع برودتی برودتی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The expander cycle rocket engine could provide an ideal high energy and low - cost upper stage option.
[ترجمه گوگل]موتور موشک چرخه گسترش دهنده می تواند گزینه ای ایده آل با انرژی بالا و کم هزینه مرحله بالایی را ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]موتور راکت انداز چرخه دهنده می تواند یک گزینه ایده آل بالا و بالا برای هزینه پایین فراهم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. On the other hand, prepared negative plate expander is commercially available.
[ترجمه گوگل]از طرف دیگر، منبسط کننده صفحه منفی آماده شده به صورت تجاری در دسترس است
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر، بسط دهنده صفحه منفی به صورت تجاری در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective lens of beam expander with a high-order curved surface can correct aberration for a deep relative aperture lens.
[ترجمه گوگل]عدسی شیئی بسط دهنده پرتو با سطح منحنی مرتبه بالا می تواند انحراف را برای لنز دیافراگم نسبی عمیق اصلاح کند
[ترجمه ترگمان]عدسی شییی expander پرتو با یک سطح منحنی بالا با درجه بالا می تواند محرک را برای یک لنز دیافراگم نسبی عمیق اصلاح کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. BW rubber expander glue bond substitutes for stepped joint or tongued and grooved joint in the horizontal joint site on the outside wall of basement.
[ترجمه گوگل]چسب منبسط کننده لاستیکی BW جایگزین اتصال پلکانی یا اتصال زبانه دار و شیاردار در محل اتصال افقی در دیواره بیرونی زیرزمین می شود
[ترجمه ترگمان]اصلاح expander لاستیکی به جای یک اتصال مشترک شیار دار در یک محل اتصال افقی بر روی دیوار بیرونی زیرزمین، جایگزین پیوند شیاری شده و شیار دار شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The huge Tube Expander for Heat Exchanger of Air Conditioner and Refrigeration System are developed first by our institute after studying for a long time.
[ترجمه گوگل]انبساط لوله بزرگ برای مبدل حرارتی تهویه مطبوع و سیستم تبرید ابتدا توسط موسسه ما پس از مطالعه طولانی مدت ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]سیستم مترو عظیم برای انتقال حرارت of Air Conditioner و سیستم تبرید اولین بار پس از مطالعه برای مدت طولانی توسط موسسه ما توسعه داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Thus negative expander formulas started to include such items ofwood, as wood dust or wood flour.
[ترجمه گوگل]بنابراین فرمول های منبسط کننده منفی شروع به شامل مواردی از چوب، مانند گرد و غبار چوب یا آرد چوب کردند
[ترجمه ترگمان]از این رو، فرمول های بسط دهنده منفی شروع به گنجاندن این اقلام، به عنوان گرد و غبار و یا آرد چوب کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The flue gas turbine- expander is the key equipment in catalytic cracking unit.
[ترجمه گوگل]منبسط کننده توربین گاز دودکش تجهیزات کلیدی در واحد ترک کاتالیستی است
[ترجمه ترگمان]توربین گاز دودکش، تجهیزات اصلی در واحد شکاف کاتالیزوری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. What are expander Firmware and Hardware revisions and issues?
[ترجمه گوگل]بازبینی‌ها و مشکلات فریم‌افزار و سخت‌افزار توسعه‌دهنده چیست؟
[ترجمه ترگمان]expander Firmware و revisions سخت افزار چه هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The unit I had for review was the wrist mounted version which had a rubber strap with a built in expander.
[ترجمه گوگل]واحدی که برای بررسی داشتم، نسخه مچ‌دار بود که دارای یک بند لاستیکی با یک انبساط داخلی بود
[ترجمه ترگمان]واحدی که من برای بررسی داشتم، نسخه مچ نصب شده روی مچ بود که دارای تسمه لاستیکی با یک expander ساخته در بسط دهنده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

منبسط کننده (اسم)
expander

بسط دهنده (اسم)
extender, expander

تخصصی

[برق و الکترونیک] بسط دهنده بخشی از مدار فشرده - بازکننده ( compondor ) که در سر گیرنده ی مدار استفاده می شود و سیگنال فشرده شده را به شکل اولیه ی خود بر می گرداند . - گسترش کننده، توسعه دهنده
[پلیمر] انبساط دهنده

انگلیسی به انگلیسی

• person or thing that expands; instrument that enlarges

پیشنهاد کاربران

منبسط کننده. بسط دهنده
مثال:
And we are indeed its expanders.
و ما براستی بسط دهنده آن هستیم.
�وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ�
گسترینه
اکسپندر.
( دندانپزشکی ) وسیله ای برای عریض کردن سقف دهان.

بپرس