flirting


معنی: معاشقه

جمله های نمونه

1. butterflies were flirting among the flowers
پروانه ها در میان گل ها به این سو و آن سو می رفتند.

2. he was flirting with the neighbor's wife
او با زن همسایه لاس می زد.

3. the bird was flirting its tail
پرنده دم خود را می جنباند.

4. Christina was flirting with just about every man in the room.
[ترجمه سینا] کریستینا تقریبا با هر مردی در اتاق لاس زد
|
[ترجمه Saeid.T] "لاس زد" عملی که استمرار نداشته و یک لحظه انجام شده و تموم شده در صورتی که was flirting به دلیل ing به عملی که در گذشته استمرار داشته اشاره داره. در نتیجه باید بگیم: داشت لاس می زد
|
[ترجمه گوگل]کریستینا تقریباً با هر مردی در اتاق معاشقه می‌کرد
[ترجمه ترگمان]کریستینا \"داشت با هر مردی که تو اتاق بود لاس می زد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I'm flirting with the idea of taking a year off and travelling round the world.
[ترجمه گوگل]من با این ایده که یک سال مرخصی بگیرم و به دور دنیا سفر کنم، معاشقه می کنم
[ترجمه ترگمان]من دارم با این ایده لاس می زنم که یک سال مرخصی بگیرم و دور دنیا سفر کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Dad's flirting with all the ladies, or they're all flirting with him, as usual.
[ترجمه گوگل]بابا داره با همه خانوما لاس میزنه یا طبق معمول همه دارن باهاش ​​لاس میزنن
[ترجمه ترگمان]بابا داره با همه خانم ها لاس میزنه، یا همه شون مثل همیشه با اون لاس می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She accused him of flirting with other women.
[ترجمه گوگل]او او را به معاشقه با زنان دیگر متهم کرد
[ترجمه ترگمان]او را متهم به لاس زدن با زنان دیگر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I'm flirting with the idea of getting a job in China.
[ترجمه گوگل]من با ایده یافتن شغل در چین معاشقه می کنم
[ترجمه ترگمان]من با ایده گرفتن کار در چین سرگرم می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Though she enjoyed flirting with Matt, it had not entered her head to have an affair with him.
[ترجمه گوگل]اگرچه او از معاشقه با مت لذت می برد، اما به ذهنش خطور نکرده بود که با او رابطه داشته باشد
[ترجمه ترگمان]با اینکه از لاس زدن با مت لذت می برد، به ذهنش خطور نکرده بود که با او رابطه داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Eileen's not above flirting with the boss when it suits her.
[ترجمه گوگل]آیلین بالاتر از معاشقه کردن با رئیس زمانی که برای او مناسب است نیست
[ترجمه ترگمان]الین الان بالاتر از این نیست که با رئیس بازی کنه وقتی که مناسب اون باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I'm not very good at flirting or chasing women.
[ترجمه گوگل]من در معاشقه یا تعقیب زنان خیلی خوب نیستم
[ترجمه ترگمان]من در لاس زدن یا تعقیب کردن زن ها خیلی خوب نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She was flirting outrageously with some of the managers.
[ترجمه گوگل]او به طرز فجیعی با برخی از مدیران معاشقه می کرد
[ترجمه ترگمان]او در حال لاس زدن با بعضی از مدیران بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The waitress was flirting with some of the customers at the bar.
[ترجمه زهرا] پیشخدمت با بعضی مهمانان بار لاس میزد
|
[ترجمه گوگل]پیشخدمت با تعدادی از مشتریان بار در حال معاشقه بود
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت با بعضی از مشتریان بار لاس می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Flirting is the gentle art of making a man feel pleased with himself. Helen Rowland
[ترجمه گوگل]معاشقه هنر ملایمی است که باعث می شود مرد از خودش احساس رضایت کند هلن رولند
[ترجمه ترگمان]لاس یک هنر لطیف است که انسان احساس می کند از خودش راضی است, \"هلن باتن\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Flirting is good clean fun.
[ترجمه گوگل]معاشقه یک سرگرمی تمیز خوب است
[ترجمه ترگمان]لاس زدن خیلی باحاله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

معاشقه (اسم)
courtship, flirting, love affair

انگلیسی به انگلیسی

• flirtation, coquetry, affectionate and playful conduct meant to arouse sexual interest; brief romance

پیشنهاد کاربران

بد حرف زدن ، توهین کردن به کسی ، لاس زدن
Fooling around
هم به معنای معاشقه و هم سر و کله زدن با یه چیزی
لاس زدن ( Flirting ) یا عشوه گری ( Coquetry ) گونه ای رفتار اجتماعی یا جنسی است که شامل برقراری ارتباط به صورت کلامی یا نوشتاری و همچنین زبان بدن میان دو نفر، برای نشان دادن علاقه به برقراری رابطه عمیق تر است و در صورتی که همراه با بازیگوشی باشد، به عنوان سرگرمی شناخته می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

If he says that you are beautiful or that he would like to spend more time with you, he is obviously flirting.
The first level of flirting is being friendly.
It must have nearly scared you to death when I started flirting with you.
We have a one - year - old neutered male that she has been flirting with.

منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Flirting• https://promova.com/blog/flirting-phrases• https://www.fluentu.com/blog/english/flirt-english/
flirting ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: لاس زنی
تعریف: رفتارهایی برای جلب توجه جنسی، بدون قصد جدی
همون لب تو لب خودمون، یا به قولی لاس زدن
عشق بازی با صورت ( اختلاط )
لاس زدن. به صورت خیلی صمیمانه صحبت کردن
لاس زدن،
لاس زدن . ناز اومدن ، عشق بازی
telling something vain
لاس زدن، عشوه آمدن
عشوه گری کردن

لاس زدن
لاس زدن
قر و قمیش اومدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس