french window

/ˈfrent͡ʃˈwɪndoʊ//frent͡ʃˈwɪndəʊ/

اقشقشه روسی، درپنجره ای

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a window, usu. one of a pair, that resembles a French door, having small panes of glass and usu. extending to the floor.

(2) تعریف: a window sash that has hinges on both sides and opens in the middle; casement window.

جمله های نمونه

1. The rain splattered against the french windows.
[ترجمه گوگل]باران به پنجره های فرانسوی پاشید
[ترجمه ترگمان]باران بر پنجره های فرانسوی پاشیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You get to the garden through French windows at the back of the house.
[ترجمه گوگل]از پنجره های فرنچ پشت خانه به باغ می رسید
[ترجمه ترگمان]از پنجره های فرانسوی پشت خانه به باغ می روید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An intruder forced open a lock on French windows at the house.
[ترجمه گوگل]یک مهاجم به زور قفل پنجره های فرانسوی خانه را باز کرد
[ترجمه ترگمان]یک نفر وارد خانه شد و قفل پنجره های فرانسوی را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The French windows lead out onto a wide shady terrace.
[ترجمه گوگل]پنجره های فرانسوی به یک تراس وسیع سایه دار منتهی می شوند
[ترجمه ترگمان]پنجره های فرانسوی به ایوان سایه دار و پر سایه منتهی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The french windows banged and Clare came out into the garden, holding a piece of toast.
[ترجمه گوگل]پنجره های فرانسوی به هم خورد و کلر در حالی که تکه ای نان تست در دست داشت به باغ آمد
[ترجمه ترگمان]پنجره های فرانسوی کوبیده شد و کلیر به حیاط آمد و تکه نان برشته را در دست داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He felt the wide gaze of the french windows at his back and the awareness put his timing out.
[ترجمه گوگل]نگاه گسترده پنجره های فرانسوی را در پشت خود احساس کرد و هوشیاری زمان او را متوقف کرد
[ترجمه ترگمان]نگاه خیره او به پنجره های فرانسوی پشت سرش را احساس کرد و آگاهی آن را به پایان رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She looked through the french windows.
[ترجمه گوگل]از پنجره های فرانسوی نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]به پنجره فرانسوی نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Vaughan occupied a smaller studio-bedroom, which also had french windows, on the lower ground floor.
[ترجمه گوگل]وان یک اتاق خواب کوچکتر استودیویی داشت که دارای پنجره های فرانسوی نیز در طبقه پایینی بود
[ترجمه ترگمان]Vaughan یک استودیوی کوچک استودیوی کوچک را اشغال می کرد که در طبقه پایین پنجره های طبقه پایین داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The french windows were closed and he drew his gun and peered in to the gloomy apartment.
[ترجمه گوگل]پنجره های فرانسوی بسته شد و او اسلحه اش را بیرون آورد و به آپارتمان غم انگیز نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]پنجره های فرانسوی بسته بودند و او تفنگش را بیرون کشید و به داخل آپارتمان تاریک خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A plainclothes man was examining the french windows.
[ترجمه گوگل]مردی با لباس شخصی در حال بررسی شیشه های فرنچ بود
[ترجمه ترگمان]یک مرد ایرلندی پنجره های فرانسوی را بررسی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. David pushed open one of the french windows and they found themselves in the library.
[ترجمه گوگل]دیوید یکی از پنجره های فرانسوی را باز کرد و آنها خود را در کتابخانه یافتند
[ترجمه ترگمان]دیوید یکی از پنجره های فرانسوی را باز کرد و آن ها خود را در کتابخانه پیدا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This is a French window. It's facing the back garden.
[ترجمه گوگل]این یک پنجره فرانسوی است رو به باغچه پشتی است
[ترجمه ترگمان]این پنجره فرانسوی است روبروی باغ پشتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In French window next to the shoulders of a white deck chair.
[ترجمه گوگل]در پنجره فرانسوی در کنار شانه های یک صندلی عرشه سفید
[ترجمه ترگمان]در پنجره فرانسوی کنار شانه های یک صندلی سفید قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. French window and sheer curtain blend the room into the bai-style yard. The free-standing wooden platform is your private sunroom. Drink tea in the sun and chat underneath the stars.
[ترجمه گوگل]پنجره فرانسوی و پرده شفاف اتاق را با حیاط به سبک بای ترکیب می کند سکوی چوبی مستقل اتاق آفتاب خصوصی شماست زیر آفتاب چای بنوشید و زیر ستاره ها گپ بزنید
[ترجمه ترگمان]پنجره فرانسوی و پرده sheer اتاق را به حیاط سبک bai متصل می کند سکوی چوبی توخالی، sunroom خصوصی شماست چای را در آفتاب بخورید و زیر ستاره ها صحبت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• long windows reaching to the floor and hinged at the sides which open in the middle
french windows are glass doors which lead onto a garden or balcony.

پیشنهاد کاربران

بپرس