financial crisis

جمله های نمونه

1. If this is not stopped, the financial crisis will deepen.
[ترجمه گوگل]اگر این امر متوقف نشود، بحران مالی عمیق تر خواهد شد
[ترجمه ترگمان]اگر این کار متوقف نشود، بحران مالی عمیق تر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The financial crisis has brought new factors into play.
[ترجمه گوگل]بحران مالی عوامل جدیدی را وارد کار کرده است
[ترجمه ترگمان]بحران مالی عوامل جدیدی را وارد بازی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The book diagnoses the present financial crisis.
[ترجمه گوگل]این کتاب بحران مالی کنونی را تشخیص می دهد
[ترجمه ترگمان]این کتاب بحران مالی کنونی را تشخیص می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Many rich families were brought low by the financial crisis.
[ترجمه گوگل]بسیاری از خانواده های ثروتمند به دلیل بحران مالی پایین آمدند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از خانواده های ثروتمند توسط بحران مالی پایین آورده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This financial crisis had a much greater impact on Main Street.
[ترجمه گوگل]این بحران مالی تأثیر بسیار بیشتری بر خیابان اصلی داشت
[ترجمه ترگمان]این بحران مالی تاثیر بسیار بیشتری بر خیابان اصلی داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A period of financial crisis has disequilibrated the monetary system.
[ترجمه گوگل]یک دوره بحران مالی سیستم پولی را نامتعادل کرده است
[ترجمه ترگمان]دوره بحران مالی، نظام پولی را زیر پا گذاشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This financial crisis has brought new factors into play.
[ترجمه گوگل]این بحران مالی عوامل جدیدی را وارد کار کرده است
[ترجمه ترگمان]این بحران مالی عوامل جدیدی را وارد بازی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The financial crisis devitalized the economy of the Asian countries.
[ترجمه گوگل]بحران مالی اقتصاد کشورهای آسیایی را از بین برد
[ترجمه ترگمان]بحران مالی، اقتصاد کشورهای آسیایی را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Stock prices dived during the financial crisis.
[ترجمه گوگل]قیمت سهام در طول بحران مالی کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]قیمت سهام در طی بحران مالی فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This financial crisis is growing more serious by the hour.
[ترجمه گوگل]این بحران مالی ساعت به ساعت جدی تر می شود
[ترجمه ترگمان]این بحران مالی تا یک ساعت دیگر جدی تر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This new financial crisis may well dwarf most that have gone before.
[ترجمه گوگل]این بحران مالی جدید ممکن است بیشتر کسانی را که قبلاً پشت سر گذاشته‌اند، کم رنگ کند
[ترجمه ترگمان]این بحران مالی جدید ممکن است به خوبی dwarf باشد که قبلا از بین رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. These countries have been seriously disadvantaged by the financial crisis.
[ترجمه گوگل]این کشورها به دلیل بحران مالی به شدت آسیب دیده اند
[ترجمه ترگمان]این کشورها به شدت تحت تاثیر بحران مالی قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We suffered huge losses in the financial crisis.
[ترجمه گوگل]ما در بحران مالی متحمل ضررهای زیادی شدیم
[ترجمه ترگمان]ما متحمل ضررهای بزرگی در بحران مالی شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The financial crisis was growing more serious by the hour.
[ترجمه گوگل]بحران مالی ساعت به ساعت جدی تر می شد
[ترجمه ترگمان]بحران مالی در این ساعت جدی تر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Financial crisis rapidly inflated to a nation-wide economic crisis.
[ترجمه گوگل]بحران مالی به سرعت به یک بحران اقتصادی در سراسر کشور تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]بحران مالی به سرعت به یک بحران اقتصادی در سراسر کشور افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• monetary hardship, economic disaster; economic distress

پیشنهاد کاربران

بپرس