fornicate

/ˈfɔːrnɪkeɪt//ˈfɔːnɪkeɪt/

معنی: فاحشه بازی کردن، زناء کردن
معانی دیگر: زنا کردن (معمولا به رابطه ی جنسی دو فرد مجرد گفته می شود)، (معماری) قوس دار، دارای طاق ضربی، vi : فاحشه بازی کردن، adj : fornicated : بشکل طاق، قوسی شکل، طاقی شکل، بجلو خم شده

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: fornicates, fornicating, fornicated
مشتقات: fornicator (n.)
• : تعریف: to have sexual relations out of marriage.

جمله های نمونه

1. Those who joined were forced to fornicate in the presence of others.
[ترجمه گوگل]کسانی که ملحق شدند در حضور دیگران مجبور به زنا شدند
[ترجمه ترگمان]کسانی که به آن ها پیوستند ابتدا مجبور شدند در حضور دیگران دخالت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Many were almost illiterate and spent much of their time drinking and fornicating, as did some of the nuns.
[ترجمه گوگل]بسیاری از آنها تقریباً بی سواد بودند و مانند برخی از راهبه ها، بیشتر وقت خود را به مشروب خواری و زنا می گذراندند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آنان بیسواد بودند و بیشتر اوقات خود را صرف نوشیدن و نوشیدن می کردند، چنانکه برخی از راهبه های آن را انجام می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Perez: You conceive its queer to fornicate with lax women?
[ترجمه گوگل]پرز: تو فکر میکنی عجیبش اینه که با زنان سست زنا کنی؟
[ترجمه ترگمان]به نظر شما در مقایسه با زنا عجیب و غریب است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Keith Perez: You think it's funny to fornicate with loose women?
[ترجمه گوگل]کیت پرز: فكر می كنی زنا كردن با زنان گشاد خنده دار است؟
[ترجمه ترگمان]کیت پرز: شما فکر می کنید که با زنان loose عشق بازی می کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. So you think it's funny to fornicate with loose women?
[ترجمه کوثر موسوی] پس فکر می کنی عشق بازی با زن های سست عنصر خنده داره؟
|
[ترجمه گوگل]پس به نظر شما زنا با زنان گشاد خنده دار است؟
[ترجمه ترگمان]پس فکر می کنی با زن های loose عشق بازی کرده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Liberal foreign students let it all hang out at Berkeley; those from traditional backgrounds may prefer a campus where there is no peer pressure to drink or fornicate, such as Brigham Young in Utah.
[ترجمه گوگل]دانشجویان خارجی لیبرال اجازه دادند همه چیز در برکلی بگذرد آنهایی که دارای پیشینه سنتی هستند ممکن است دانشگاهی را ترجیح دهند که در آن هیچ فشاری از طرف همسالان برای نوشیدن یا زنا وجود نداشته باشد، مانند بریگام یانگ در یوتا
[ترجمه ترگمان]دانشجویان خارجی لیبرال اجازه می دهند که همه آن در برکلی آویزان شوند؛ آن هایی که از زمینه های سنتی استفاده می کنند ممکن است محوطه دانشگاهی را ترجیح دهند که در آن هیچ فشار همسالان برای نوشیدن یا fornicate، مانند Brigham یانگ در یوتا وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. South Asians and Africans: people from at least 129 different countries have thronged to this warren to trade, talk, eat, pray and fornicate, all in a context of mild lawlessness and constant flux.
[ترجمه گوگل]مردم آسیای جنوبی و آفریقایی: مردم از حداقل 129 کشور مختلف برای تجارت، صحبت کردن، خوردن، دعا کردن و زنا کردن به این جنگ هجوم آورده‌اند، همه اینها در شرایطی از بی‌قانونی ملایم و جریان دائمی است
[ترجمه ترگمان]اتباع آسیای جنوبی و آفریقایی ها: مردم از ۱۲۹ کشور مختلف برای تجارت، صحبت، خوردن، نماز، نماز، نماز، و همه در زمینه بی قانونی ملایم و شار ثابت ازدحام کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. One of the soldiers chance upon a girl from a mysterious tribe, that is cursed such that its members who fornicate with outsiders will, together with them, transform into wolves.
[ترجمه گوگل]یکی از سربازان به دختری از یک قبیله مرموز برخورد می کند که نفرین شده است به طوری که اعضای آن که با بیگانگان زنا می کنند همراه با آنها به گرگ تبدیل می شوند
[ترجمه ترگمان]یکی از سربازان از طرف یک قبیله مرموز، این نفرین شده است که کسانی که با بیگانگان عشق بازی می کنند، با آن ها زندگی می کنند، با آن ها زندگی می کنند، تبدیل به گرگ می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فاحشه بازی کردن (فعل)
prostitute, fornicate

زناء کردن (فعل)
fornicate

انگلیسی به انگلیسی

• commit adultery, engage in fornication, engage in sexual intercourse (especially between two unmarried people)
shaped like an arch (biology)
to fornicate means to have sex with someone who you are not married to; a literary word used showing disapproval.

پیشنهاد کاربران

Fornicate is a formal word that means to engage in sexual intercourse outside of marriage. The term is typically used in a legal or religious context, and it is often associated with a moral judgment about the act of sexual intercourse outside of marriage
...
[مشاهده متن کامل]

زنا کردن یک کلمه رسمی است که به معنای برقراری رابطه جنسی خارج از ازدواج است. این اصطلاح معمولاً در زمینه قانونی یا مذهبی استفاده می شود و اغلب با یک قضاوت اخلاقی در مورد عمل جنسی خارج از ازدواج همراه است.

منابع• https://poe.com/s/sywBYlLQCusxIomLTwcd• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/fornicate

بپرس