foxtail

/ˈfɑːkˌstel//ˈfɑːkˌstel/

دم روباه، یکجورعلف که درسران خوشه هایی ماننددم روباه دارد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the tail of a fox.

(2) تعریف: any of a variety of grasses bearing flowers or fruits in spikes with long brushy bristles.

جمله های نمونه

1. The physicochemical properties of foxtail millet starch and protein were studied firstly, then The influence of operating parameters on system parameters and product properties was analyzed.
[ترجمه گوگل]ابتدا خواص فیزیکوشیمیایی نشاسته و پروتئین ارزن دم روباهی مورد بررسی قرار گرفت، سپس تأثیر پارامترهای عملیاتی بر پارامترهای سیستم و خواص محصول مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]بررسی خواص شیمیایی نشاسته و پروتیین ها در ابتدا مورد مطالعه قرار گرفت، سپس تاثیر پارامترهای عملیاتی بر پارامترهای سیستم و خواص محصول مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The results showed that resistance of Foxtail millet varieties to grain smut were different.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که مقاومت ارقام ارزن دم روباهی در برابر لک دانه متفاوت است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که مقاومت انواع ارزن و ارزن در محیط کشت گندم متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Foxtail millet(setaria italica) has many kinds of bioactivities and is equal or superior to other major cereals in nutritional value, but its utilization is limited.
[ترجمه گوگل]ارزن دم روباهی (setaria italica) دارای انواع مختلفی از فعالیت های زیستی است و از نظر ارزش غذایی برابر یا برتر از سایر غلات اصلی است، اما استفاده از آن محدود است
[ترجمه ترگمان]ارزن (setaria italica)انواع زیادی از bioactivities دارد و برابر یا برتر از دیگر غلات اصلی در ارزش غذایی است، اما کاربرد آن محدود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Weathered scales encase the trunk of a foxtail pine in California's Sierra Nevada Mountains.
[ترجمه گوگل]فلس های فرسوده تنه کاج دم روباهی در کوه های سیرا نوادا کالیفرنیا را پوشانده است
[ترجمه ترگمان]ترازوهای weathered، تنه درخت کاج foxtail در کوه های نوادا در کالیفرنیا را به دام می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Different ways of vigor testing on foxtail millet seeds were also discussed in this paper.
[ترجمه گوگل]روش‌های مختلف تست قدرت روی دانه‌های ارزن دم روباهی نیز در این مقاله مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روش های مختلف تست قوت دانه ارزن نیز در این مقاله مورد بحث قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The pathogen could infect sorghum, sudangrass, corn, foxtail millet and pearl millet under artificial inoculation conditions.
[ترجمه گوگل]پاتوژن می تواند سورگوم، سودان علف، ذرت، ارزن دم روباهی و ارزن مروارید را تحت شرایط تلقیح مصنوعی آلوده کند
[ترجمه ترگمان]این بیماری می تواند sorghum، sudangrass، ذرت، ارزن و مروارید، ارزن و conditions را آلوده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Genetic variation of 19 varieties of foxtail millet collected from different regions in China was studied.
[ترجمه گوگل]تنوع ژنتیکی 19 گونه ارزن دم روباهی جمع آوری شده از مناطق مختلف چین مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تنوع ژنتیکی ۱۹ گونه از ارزن و ارزن جمع آوری شده از مناطق مختلف در چین مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In this paper, the position of foxtail millet and small grains under the cropping pattern adjustment in China was discussed.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، موقعیت ارزن دم روباهی و دانه های ریز تحت تعدیل الگوی کشت در چین مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، موقعیت ارزن و دانه های کوچک تحت تنظیمات الگوی cropping در چین مورد بحث و بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The study showed that resistance of foxtail millet varieties to grain smut were different.
[ترجمه گوگل]این مطالعه نشان داد که مقاومت ارقام ارزن دم روباهی در برابر لک دانه متفاوت است
[ترجمه ترگمان]مطالعه نشان داد که مقاومت انواع ارزن و ارزن در محیط کشت گندم متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. European foxtail naturalized in North America; often a troublesome weed.
[ترجمه گوگل]دم روباه اروپایی طبیعی در آمریکای شمالی اغلب یک علف هرز دردسرساز است
[ترجمه ترگمان]naturalized اروپایی در آمریکای شمالی، اغلب یک علف هرز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The results of nutritive quality analysis for 199 local varieties of foxtail millet in Gansu Province showed that mean of nutritive quality was high and variation was great among varieties.
[ترجمه گوگل]نتایج تجزیه و تحلیل کیفیت غذایی برای 199 رقم محلی ارزن دم روباهی در استان گانسو نشان داد که میانگین کیفیت غذایی بالا و تنوع در بین ارقام زیاد بود
[ترجمه ترگمان]نتایج تجزیه و تحلیل کیفیت غذایی برای ۱۹۹ نوع محلی از ارزن و ارزن در استان گانسو نشان داد که میانگین قیمت غذایی بالا و تنوع بین انواع مختلف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Some aspects of nurse cultures by virtue of the protoplast culture of foxtail millet were studied.
[ترجمه گوگل]برخی از جنبه های فرهنگ پرستاری به موجب فرهنگ پروتوپلاست ارزن دم روباهی مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]برخی از جنبه های فرهنگ های پرستار به دلیل فرهنگ protoplast ارزن، مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Changes of activities of protective enzymes were able to play an important role in resistance to head smut in foxtail millet.
[ترجمه گوگل]تغییرات فعالیت آنزیم های محافظ توانست نقش مهمی در مقاومت در برابر لکه سر در ارزن دم روباهی ایفا کند
[ترجمه ترگمان]تغییرات فعالیت های آنزیم های حفاظتی قادر به بازی نقش مهمی در مقاومت با اقیانوس در foxtail ارزن بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The results showed, in the rain-fed agriculture, slowing leaves ageing is vital important to promote grain filling and increase yield and quality of foxtail millet.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد، در کشاورزی دیم، کند کردن پیری برگ ها برای ترویج پر شدن دانه و افزایش عملکرد و کیفیت ارزن دم روباهی مهم است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که در کشاورزی تغذیه شده، کند شدن برگ ها برای ترویج کننده دانه و افزایش بازده و کیفیت ارزن بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• tail of a fox (type of animal); type of grass with bushy tuft-like flowers

پیشنهاد کاربران

همون گیاه یا علفی که سرش یه حالت رشته رشته ای داره که می چسبه به لباس سخت جدا میشه.
گیاه جوموشی

بپرس