go out of my mind

پیشنهاد کاربران

get out of my mind .
فراموش کردن
خسته تر از دیروز، کمتر از فردا
من دیگه رد دادم
دیوانه شدن از شدت عصبانی بودن
نگران شدن
I'm going out of my mind= I'm very worried
خیلی نگرانم
برو بیرون از فکر من
بورو بیرون از مغزه من
when my kids make a noise in a annoying way, I go out of my mind
وقتی بچه هام به طرز آزاردهنده ای سروصدا میکنند، دیوونه میشم!

بپرس