goaltender

جمله های نمونه

1. Harry Sinden said I was the goaltender of the future.
[ترجمه گوگل]هری سیندن گفت من دروازه بان آینده هستم
[ترجمه ترگمان]هری Sinden گفت که من the آینده هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The same could be said for any goaltender.
[ترجمه گوگل]همین را می توان برای هر دروازه بان گفت
[ترجمه ترگمان]برای هر کس دیگری هم همین حرف را می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Instead, Kasper will recall a goaltender from Providence.
[ترجمه گوگل]در عوض، کسپر یک دروازه‌بان از پراویدنس را فرا خواهد خواند
[ترجمه ترگمان]در عوض، Kasper یک goaltender را از خداوند به خاطر خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Led by goaltender Patrick Roy, they won their 24th Stanley Cup in 199 the last Canadian team to do so.
[ترجمه گوگل]آنها با هدایت دروازه‌بان پاتریک روی، بیست و چهارمین جام استنلی خود را در سال 199 به دست آوردند و آخرین تیم کانادایی بود که موفق به این کار شد
[ترجمه ترگمان]آن ها با رهبری goaltender پاتریک روی، بیست و چهارمین جام استنلی را در ۱۹۹ تیم برتر کانادا به دست آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Then there's the incredible shrinking goaltender, who is now 11% smaller.
[ترجمه گوگل]سپس دروازه‌بان کوچک‌تر باورنکردنی وجود دارد که اکنون 11 درصد کوچک‌تر شده است
[ترجمه ترگمان]پس از آن goaltender که اکنون ۱۱ درصد کوچک تر است، رو به کاهش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I mean you're a goaltender .
[ترجمه گوگل]یعنی تو دروازه بان هستی
[ترجمه ترگمان]منظورم اینه که تو یه goaltender
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Bruins this morning are thanking their lucky stars for goaltender Bill Ranford.
[ترجمه گوگل]بروین ها امروز صبح از ستاره های خوش شانس خود به خاطر دروازه بان بیل رانفورد تشکر می کنند
[ترجمه ترگمان]امروز صبح Bruins از ستاره های lucky برای goaltender بیل Ranford تشکر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I got a team that is a defensive-oriented team, and I am just in a perfect situation for a goaltender.
[ترجمه گوگل]من تیمی گرفتم که یک تیم دفاعی است و برای یک دروازه‌بان در شرایط عالی هستم
[ترجمه ترگمان]من تیمی دارم که یک تیم دفاعی است، و من در موقعیتی کامل برای یک goaltender هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Christian Abbiati just joined Atletico Madrid from Torino this summer, but the Italian goalkeeper could make a quick return to the peninsula to Lazio who are still without a number one goaltender.
[ترجمه گوگل]کریستین آبیاتی به تازگی از تورینو در تابستان امسال به اتلتیکو مادرید پیوست، اما دروازه بان ایتالیایی می تواند با بازگشت سریع به شبه جزیره لاتزیو که هنوز دروازه بان شماره یک خود را ندارد، بازگردد
[ترجمه ترگمان]کریستین Abbiati از تورینو در تابستان امسال به اتلتیکو مادرید پیوست، اما دروازه بان ایتالیا توانست یک بازگشت سریع به شبه جزیره را به لاتزیو بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hockey is normally played with 5 players (and a goaltender) aside, but due to the much smaller size of The Polar Bear ice surface, only 3 players per team will be allowed on the ice.
[ترجمه گوگل]هاکی معمولا با 5 بازیکن (و یک دروازه‌بان) کناری انجام می‌شود، اما به دلیل اندازه بسیار کوچک‌تر سطح یخی خرس قطبی، تنها 3 بازیکن در هر تیم مجاز به حضور در یخ خواهند بود
[ترجمه ترگمان]هاکی به طور طبیعی با ۵ بازیکن (و یک goaltender)کنار گذاشته می شود، اما به خاطر اندازه کوچک تر سطح یخی قطبی خرس، تنها ۳ بازیکن در هر تیم می توانند روی یخ بازی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The capability of controling ball of opponent kicker at penalty-kick situations is analyzed and and the goaltender tactic with respect to the attacker in arc path is designed.
[ترجمه گوگل]قابلیت کنترل توپ ضربه زننده حریف در موقعیت های ضربه پنالتی تحلیل شده و تاکتیک دروازه بان با توجه به مهاجم در مسیر قوس طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]قابلیت توپ controling رقیب kicker در موقعیت های پنالتی - ضربه آنالیز و روش goaltender با توجه به مهاجم در مسیر قوسی طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He watched it slowly bounce in front of him, and with the Sharks' goaltender still searching high and low, he slotted it away into the back of the net.
[ترجمه گوگل]او نگاه کرد که به آرامی از مقابلش پرید و در حالی که دروازه‌بان کوسه‌ها همچنان در حال جستجوی بالا و پایین بود، آن را در پشت تور فرو کرد
[ترجمه ترگمان]به آرامی به آن نگاه کرد و با کوسه ها که هنوز به بالا و پایین می گشتند، آن را در پشت تور قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• goalkeeper, goalie, one who guards the entrance of a goal to prevent the ball or puck from entering (sports)

پیشنهاد کاربران

بپرس