grass plot


معنی: چمن، سبزه، قطعه زمین علفزار
معانی دیگر: چمن، سبزه، محوطه ی پوشیده از چمن، چمن منزل، قطعه زمین علفزار

جمله های نمونه

1. Many Washington park, avenue and grassplot public square, ramble in the street corner, anywhere visible green green plant.
[ترجمه گوگل]بسیاری از پارک‌ها، خیابان‌ها و میدان‌های عمومی واشنگتن، در گوشه خیابان، هر جایی که گیاه سبز سبز قابل مشاهده است، پرسه می‌زنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از پارک واشنگتن، خیابان و میدان عمومی grassplot، در گوشه خیابان، در هر نقطه سبز رنگ سبز دیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Remember the times, we lay on the grassplot, looked up the star-dotted sky in Fengxian Campus, peaceful atmosphere.
[ترجمه گوگل]زمان ها را به یاد بیاورید، ما روی زمین دراز کشیدیم، به آسمان پر ستاره در پردیس Fengxian نگاه کردیم، فضایی آرام
[ترجمه ترگمان]زمان هایی را به خاطر می آورید که ما روی the دراز کشیده بودیم، آسمان پر از ستارگان را در پردیس Fengxian، فضای صلح آمیز تماشا کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I walk by grassplot hearing insects and frogs sing.
[ترجمه گوگل]با شنیدن آواز حشرات و قورباغه ها از کنار علفزار عبور می کنم
[ترجمه ترگمان]من با شنیدن صدای حشرات و قورباغه ها، راه می روم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Tennis is generally played in flat and rectangle grassplot, soft ground or hard ground venue.
[ترجمه گوگل]تنیس به طور کلی در زمین های مسطح و مستطیلی، زمین نرم یا زمین سخت بازی می شود
[ترجمه ترگمان]تنیس عموما در زمین های مسطح و مستطیل، زمین نرم و زمین سخت بازی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. City underlying surface includes water area, holt, grassplot, hard ground, farmland and bare ground in the city, which is the summation of city land using.
[ترجمه گوگل]سطح زیرین شهر شامل سطح آبی، چاله، علفزار، زمین سخت، زمین کشاورزی و زمین برهنه در شهر است که جمع استفاده از اراضی شهری است
[ترجمه ترگمان]سطح زیرین شامل ناحیه آبی، holt، grassplot، زمین سخت، زمین های کشاورزی و زمین های خالی در شهر است که مجموع زمین های شهر با استفاده از آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This plant widely distribut in north of Xinjiang and grow inbaldlands, woods or grassplot, altitude 270-1850 metre.
[ترجمه گوگل]این گیاه به طور گسترده در شمال سین ​​کیانگ توزیع می شود و در سرزمین های بالد، جنگل ها یا علفزارها در ارتفاع 270-1850 متری رشد می کند
[ترجمه ترگمان]این گیاه به طور گسترده در شمال ژین جیانگ کشت می شود و inbaldlands، بیشه ها یا grassplot، ارتفاع ۲۷۰ - ۱۸۵۰ متر رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I was living in a beautiful place. There are white clouds flying across the blue sky, green grassplot sprinkled with colorful flowers and small animals playing happily among the trees.
[ترجمه گوگل]من در یک مکان زیبا زندگی می کردم ابرهای سفیدی در آسمان آبی پرواز می کنند، علفزار سبز رنگی پر از گل های رنگارنگ و حیوانات کوچکی هستند که با خوشحالی در میان درختان بازی می کنند
[ترجمه ترگمان]من در یک مکان زیبا زندگی می کردم ابره ای سفید وجود دارند که بر فراز آسمان آبی پرواز می کنند، گل های سبز رنگی با گله ای رنگارنگ و حیوانات کوچک که با خوشحالی در میان درختان بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The experiments for 5 typical underlying surfaces were carried out, that is, SBS, waterproof brick, cement road surface, permeable brick and grassplot by the artificial rainfall simulation system.
[ترجمه گوگل]آزمایش‌ها برای 5 سطح زیرین معمولی، یعنی SBS، آجر ضد آب، سطح جاده سیمانی، آجر نفوذپذیر و چمن توسط سیستم شبیه‌سازی بارش مصنوعی انجام شد
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها برای ۵ سطح از این سطوح انجام شد، که عبارتند از: آجرهای ضد آب، آجر ضد آب، سطح جاده سیمان، آجر قابل نفوذ و grassplot توسط سیستم شبیه سازی بارش مصنوعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The utility model has multi usage modes, and can be used in decoration requiring environments on water, on garden grassplot, on a work top, etc.
[ترجمه گوگل]مدل کاربردی دارای حالت‌های استفاده چندگانه است و می‌تواند در دکوراسیونی که نیاز به محیط‌هایی روی آب، روی زمین چمن‌زار، روی سطح کار و غیره دارد استفاده شود
[ترجمه ترگمان]مدل مصرفی دارای حالت های کاربرد چند گانه است و می تواند در دکوراسیون نیاز به محیط های آب، روی grassplot باغ، روی سطح کار، و غیره مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Taking bath under radiant and enchanting sunlight, walking on green grassplot and breathing fresh air, realize degage life in the embrace of nature.
[ترجمه گوگل]حمام کردن زیر نور تابناک و مسحورکننده خورشید، راه رفتن روی چمنزار سبز و تنفس هوای تازه، زندگی افتضاح را در آغوش طبیعت درک می کند
[ترجمه ترگمان]حمام کردن زیر نور خورشید درخشان و مسحور کننده، قدم زدن بر روی چمن سبز و تنفس هوای تازه، به زندگی degage در آغوش طبیعت پی برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This plant widely distributed in north of Xinjiang and Russia and grows in badlands, woods or grassplot, altitude 270-1850 metre.
[ترجمه گوگل]این گیاه به طور گسترده در شمال سین ​​کیانگ و روسیه پراکنده شده است و در زمین های بد، جنگل ها یا علفزارها در ارتفاع 270-1850 متری رشد می کند
[ترجمه ترگمان]این نیروگاه به طور گسترده در شمال ژین جیانگ و روسیه توزیع می شود و در زمین های لم یزرع، بیشه ها یا grassplot، ارتفاع ۲۷۰ - ۱۸۵۰ متر رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I flow by valleys seeing birds sing and flowers radiate their fragrance; I walk by grassplot hearing insects and frogs sing.
[ترجمه گوگل]من در دره ها می گذرم و می بینم که پرندگان آواز می خوانند و گل ها عطرشان را می تابانند با شنیدن آواز خواندن حشرات و قورباغه ها در کنار علفزار راه می روم
[ترجمه ترگمان]من از دره های سرسبز سیر می کنم که پرندگان آواز می خوانند و گل ها بوی آن ها را منعکس می کنند؛ من با شنیدن صدای حشرات و قورباغه ها به راه می روم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Put yourself in blue sky and white clouds, sit on a green grassplot through your imagination. Your heart are sedate, quiet and calm there, so your stress could be relieved in a short time.
[ترجمه گوگل]خود را در آسمان آبی و ابرهای سفید قرار دهید، با تخیل خود بر روی یک علف سبز بنشینید قلب شما در آنجا آرام، ساکت و آرام است، بنابراین استرس شما می تواند در مدت کوتاهی کاهش یابد
[ترجمه ترگمان]خودتان را در آسمان آبی و ابره ای سفید بگذارید، و در عالم خیال راحت بنشینید قلب تو آرام آرام آرام آرام آرام آرام آرام آرام آرام آرام آرام می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چمن (اسم)
arbor, grass, lawn, turf, sod, meadow, green, grass plot, prairie, greensward, sward

سبزه (اسم)
grass, green, brunet, brunette, greenery, vert, verdure, grass plot, recently grown beard

قطعه زمین علفزار (اسم)
grass plot

انگلیسی به انگلیسی

• area of ground covered with grass

پیشنهاد کاربران

بپرس