grounder


معنی: پایهگذار، کار گذار
معانی دیگر: (در بازی های بیس بال و کریکت) توپی که با چوگان زده می شود و به جای به هوا رفتن روی زمین می غلتد (ground ball هم می گویند)، موسس، ضربتی که کسی یا چیزی رابزمین می اندازد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: see ground ball.

جمله های نمونه

1. Can he afford an infield grounder from the scrappy player, which could lead to a double play?
[ترجمه گوگل]آیا او می‌تواند از طریق بازیکن ضایعاتی که می‌تواند منجر به بازی دوگانه شود، یک زمین‌باز درون زمین بخرد؟
[ترجمه ترگمان]می تونه یه grounder infield رو از the player بگیره که می تونه به یه نمایش دو نفره منتهی بشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Then a pop fly, a grounder and a ball.
[ترجمه گوگل]سپس یک پاپ فلای، یک زمینگیر و یک توپ
[ترجمه ترگمان]سپس یک مگس، یک توپ تنیس و یک توپ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He got Jones to hit a scary grounder through the box that rookie second baseman Craig Counsell gloved.
[ترجمه گوگل]او جونز را مجبور کرد تا با یک زمینگیر ترسناک از درون جعبه ای که بازیکن پایه دوم تازه کار، کریگ کانسل، دستکشی به آن می زد، ضربه بزند
[ترجمه ترگمان]او از جونز خواست تا به یک ماشین وحشت زده از درون جعبه ضربه بزند که بازیکن دوم دوم بازیکن پایه دوم، کریگ counsell، بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I played the games like"Grounder and the Toilet Tiger. . . ".
[ترجمه گوگل]من بازی هایی مانند "Grounder and the Toilet Tiger " را بازی کردم
[ترجمه ترگمان]من بازی هایی مانند \"Grounder و ببر توالت\" را بازی کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The grounder went for a hit, and Damon scooted to third.
[ترجمه گوگل]زمینگیر به سمت ضربه رفت و دیمون به سومی رسید
[ترجمه ترگمان]، \"The\" رفت واسه ضربه زدن و \"دیمن\" به طبقه سوم رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Maiga: The International Grounder Federation was founded in 195
[ترجمه گوگل]مایگا: فدراسیون بین المللی زمین در سال 195 تاسیس شد
[ترجمه ترگمان]Maiga: فدراسیون بین المللی Grounder در سال ۱۹۵ تاسیس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. More than half of the grounder water has been contaminated in the world.
[ترجمه گوگل]بیش از نیمی از آب های زیرزمینی در جهان آلوده شده است
[ترجمه ترگمان]بیش از نیمی از آب grounder آلوده به جهان شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The pitcher picked up the soft grounder and could have easily thrown the ball to the first baseman.
[ترجمه گوگل]پرتاب کننده زمین نرم را برداشت و به راحتی می توانست توپ را به بازیکن پایه اول پرتاب کند
[ترجمه ترگمان]پارچ شکلات نرم را برداشت و به آسانی می توانست توپ را به اولین baseman پرتاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The pitcher picked up the soft grounder and could easily have thrown the ball to the first baseman . Shaya would have been out and that would have ended the game.
[ترجمه گوگل]پرتاب کننده زمین نرم را برداشت و به راحتی می توانست توپ را به بازیکن پایه اول پرتاب کند شایا بیرون می رفت و این بازی را تمام می کرد
[ترجمه ترگمان]پارچ شیر نرم را برداشت و به راحتی می توانست توپ را به بازیکن پایه اول پرتاب کند Shaya بیرون رفته بود و این کار به بازی خاتمه می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Jeffrey Hammonds followed with what could have been a double-play grounder.
[ترجمه گوگل]جفری هاموندز با چیزی که می‌توانست بازی زمینی دوگانه باشد، دنبال کرد
[ترجمه ترگمان]جفری hammonds با چه چیزی می توانست یک بازی دوگانه را بازی کند، دنبال شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Omar Vizquel was next, and he hit a sharp grounder to the right of second base.
[ترجمه گوگل]عمر ویزکل نفر بعدی بود و او در سمت راست پایه دوم با یک زمین تیز برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]عمر Vizquel در سال بعد بود و او ضربه محکمی به سمت راست دوم زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The defense lapsed in the sixth, when shortstop Craig Shipley muffed a spinning grounder.
[ترجمه گوگل]دفاع در قسمت ششم به پایان رسید، زمانی که کریگ شیپلی با توقف کوتاه یک زمین چرخان را خاموش کرد
[ترجمه ترگمان]این دفاع در روز ششم، زمانی که کریگ کریگ Shipley یک grounder ریسندگی را به تعویق انداخت، منقضی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Daddy to let me receive, has hit ball simple infield grounder, I meet immediately the ball.
[ترجمه گوگل]بابا به من اجازه دریافت، ضربه زمین زمین ساده توپ، من بلافاصله توپ را ملاقات
[ترجمه ترگمان]پدر به من اجازه می دهد که به من اجازه ورود بدهد، با توپ بیسبال simple grounder برخورد کرد و من بلافاصله توپ را ملاقات کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But then Wang loaded the bases on a pair of singles and a grounder to shortstop that Derek Jeter bobbled for an error.
[ترجمه گوگل]اما سپس وانگ پایه‌ها را روی یک جفت تک‌نفره و یک زمین‌گیر بارگذاری کرد تا درک جتر به‌خاطر یک خطا به آن ضربه بزند
[ترجمه ترگمان]اما پس از آن وانگ the را بر روی یک جفت تکی و یک grounder برای shortstop که درک Jeter bobbled برای یک خطا انجام داد، بار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پایه گذار (اسم)
grounder

کار گذار (اسم)
grounder

انگلیسی به انگلیسی

• ball hit to roll along the ground (sports); one who founds or establishes

پیشنهاد کاربران

بپرس