gods

جمله های نمونه

1. greek gods were anthropomorphic
خدایان یونان انسان انگاره بودند.

2. the gods had to be invoked to bring rain
توسل به خدایان برای آوردن باران ضروری بود.

3. to endow gods with human traits
صفات انسانی را به خدایان نسبت دادن

4. whom the gods want to destroy they first make mad
خدایان آنهایی را که می خواهند نابود کنند ابتدا دیوانه می کنند،عقل که نیست جان در عذاب است،بی عقل سبب تباهی است

5. they believed in gods and demons
آنان به خدایان و شیاطین اعتقاد داشتند.

6. he remembered that the gods would hedge his family
به خاطر آورد که خدایان از خانواده ی او حراست خواهند کرد.

7. sacrifices made to propitiate gods
قربانیانی که برای خشنود کردن خدایان ایثار می شدند

8. a misfortune sent by the gods
فلاکتی که خدایان موجب آن شده بودند

9. mercury was the herald of gods
مرکوری پیک خدایان بود.

10. there shall be no strange gods among you
(انجیل) در میان شما خدایان اجنبی راه نخواهند داشت.

11. in the lap of the gods
خارج از قدرت بشر،در دست خدا

12. they sacrificed a goat to the gods
آنان یک بز را قربانی خدایان کردند.

13. the sacrifice of a lamb to the gods
قربانی یک گوسفند در راه خدایان

14. like flies to wanton boys are we to the gods
(شکسپیر) نزد خدایان ما همچون مگس نزد کودکان بازیگوش هستیم.

انگلیسی به انگلیسی

• (informal) second floor of an auditorium; first seating raised-balcony above ground level in a theater or opera house; dress circle

پیشنهاد کاربران

به معنی بزرگان هم آمده
خدایان
استادان
مبارزان ( در مسابق )

بپرس