hanger

/ˈhæŋər//ˈhæŋə/

معنی: اعلام کننده، چنگک لباس، جا رختی، اویزان کننده، معلق کننده
معانی دیگر: کسی که (چیزی را) آویزان می کند، آویزگر، (نادر) جلاد، ماءمور به دار زدن، (هر چیز آویختنی به ویژه) شمشیر، دشنه، اسکلت یاچهارچوبه ای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who hangs something.

(2) تعریف: a frame with a hook at the top, usu. made of wire, wood, or plastic, and shaped so that one may hang clothes over it for storage.

(3) تعریف: any device used to hang something.

- a plant hanger
[ترجمه گوگل] آویز گیاهی
[ترجمه ترگمان] یک plant
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. He disentangled his overcoat from the coat - hanger.
[ترجمه گوگل]کتش را از رخت آویز جدا کرد
[ترجمه ترگمان]پالتوی خود را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I hung my coat up on a hanger.
[ترجمه Anahid] من کت خودم را روی یک چوب لباسی انداختم ( اویزان کردم )
|
[ترجمه گوگل]کتم را به چوب لباسی آویزان کردم
[ترجمه ترگمان]کتم را روی یک چوب لباسی اویزان کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Hanger Lane underpass was closed through flooding.
[ترجمه گوگل]زیرگذر هنگر لین به دلیل جاری شدن سیل بسته شد
[ترجمه ترگمان]جاده Hanger Lane از طریق سیل بسته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In 196 the ultimate clothes hanger ap-peared: Twiggy.
[ترجمه گوگل]در سال 196 آخرین رخت آویز ظاهر شد: Twiggy
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۶، لباس های نهایی به نام ap: Twiggy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. From a hanger on the hatstand hangs the jacket of a pale grey summer suit.
[ترجمه گوگل]کت یک کت و شلوار تابستانی خاکستری کم رنگ از چوب لباسی روی میز کلاه آویزان است
[ترجمه ترگمان]از یک چوب لباسی آویزان کت و شلوار خاکستری کم رنگ تابستانی آویزان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These trousers had fallen from their hanger, and had laid unnoticed in the wardrobe bottom for a damp week.
[ترجمه گوگل]این شلوار از رخت آویز افتاده بود و به مدت یک هفته بدون توجه در ته کمد لباس خوابیده بود
[ترجمه ترگمان]این شلوار از چوب لباسی افتاده بود و آن را در گنجه لباس یک هفته مرطوب ندیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The filter body sits on a hanger equipped with four of Eheim's excellent suckers to keep it in place.
[ترجمه گوگل]بدنه فیلتر روی یک آویز مجهز به چهار مکنده عالی Eheim قرار می گیرد تا آن را در جای خود نگه دارد
[ترجمه ترگمان]بدن فیلتر بر روی a که با four مکنده های بسیار عالی مجهز شده است، قرار می گیرد تا آن را به جای خود نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Install joist hangers on each vertical line, lining up the bottom of the hanger with the bottom of the ledger.
[ترجمه گوگل]آویزهای تیرچه ای را روی هر خط عمودی نصب کنید و قسمت پایین آویز را با قسمت پایین دفترچه قرار دهید
[ترجمه ترگمان]hangers joist را بر روی هر خط عمودی نصب کنید، که کف حفره را با کف of نصب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Two positions are catered for on the hanger, giving still more options of flow direction.
[ترجمه گوگل]دو موقعیت روی چوب لباسی در نظر گرفته شده است که گزینه های بیشتری برای جهت جریان می دهد
[ترجمه ترگمان]دو موقعیت برای on برآورده می شود و گزینه های بیشتری از جهت جریان را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He says Hanger had said he wanted to shoot a policeman and he wasn't going to take risks with his men.
[ترجمه گوگل]او می‌گوید هنگر گفته بود که می‌خواهد به یک پلیس شلیک کند و قرار نیست با افرادش ریسک کند
[ترجمه ترگمان]او می گوید که Hanger گفته است که می خواهد به یک پلیس شلیک کند و او قصد ندارد با افراد خود ریسک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She pulled one from its hanger and rubbed it against her cheek, her eyes closed.
[ترجمه گوگل]یکی را از چوب لباسی بیرون آورد و با چشمان بسته به گونه اش مالید
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها را از چوب لباسی بیرون کشید و صورتش را به گونه اش مالید، چشمانش بسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. That the hanger showed Innovation goes without saying - enter the Oxford and the Harvard again.
[ترجمه گوگل]این که چوب لباسی نوآوری را نشان داد ناگفته نماند - دوباره وارد آکسفورد و هاروارد شوید
[ترجمه ترگمان]این که شمشیر نشان داد که نوآوری بدون گفتن ادامه دارد - وارد آکسفورد و دانشگاه هاروارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Police have now appealed to Hanger to give himself up peacefully but armed police are on standby.
[ترجمه گوگل]پلیس اکنون از هنگر درخواست کرده است که خود را به صورت مسالمت آمیز تسلیم کند، اما پلیس مسلح در حالت آماده باش است
[ترجمه ترگمان]پلیس در حال حاضر از Hanger خواسته است تا با آرامش کامل تسلیم شود، اما پلیس مسلح در حال آماده باش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Slowly he hung his trousers on a hanger, which he placed on the communal rail which ran through the dressing room.
[ترجمه گوگل]به آرامی شلوارش را به چوب لباسی آویزان کرد و آن را روی ریل عمومی که از اتاق رختکن می گذشت، گذاشت
[ترجمه ترگمان]به آرامی شلوار خود را روی یک جارختی گذاشت که روی نرده عمومی قرار داشت و از اتاق رخت کن بیرون دوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She took off her jacket and hung it on a hanger.
[ترجمه گوگل]ژاکتش را درآورد و به چوب لباسی آویزان کرد
[ترجمه ترگمان]کتش را درآورد و روی یک چوب لباسی آویزان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اعلام کننده (اسم)
annunciator, blazer, hanger, pronouncer

چنگک لباس (اسم)
hanger, clothes tree, clothing hanger

جا رختی (اسم)
hanger, portmanteau, wardrobe, coat hanger, costumier

اویزان کننده (اسم)
hanger

معلق کننده (اسم)
hanger

تخصصی

[سینما] آویز
[عمران و معماری] آویزه - آشیانه هواپیما - آشیانه - انبار سرپوشیده
[نساجی] گیرکردن نخ پود، پشت گره تار و بافته شدن گره در پارچه
[] برگه

انگلیسی به انگلیسی

• wire device on which clothes are hung; peg or stand for hanging clothes
a hanger is a curved piece of metal or wood used for hanging clothes on.

پیشنهاد کاربران

علوم نظامی؛ آشیانه ( بالگرد، هواپیما، پهپاد )
hanger ( n ) ( h�ŋər ) ( also coat hanger, clothes hanger )
hanger
چنگگ و چنگگ های ویژه برای موشک های هوا به هوا که برروی هواپیما ها ی شکاری نظامی یا پهپادهای نظامی نصب می شوند.
Hangar: به معنی آشیانه ( هواپیما ) است.
hanger: تنها معنی" چوب لباسی" می دهد.
چوب رختی، رخت آویز ( همون چیزی که میزاریم داخل مثلا پیرهن و اویزونش میکنیم داخل کمد لباس )
آویزان بودن چیزی
آشیانه هواپیما
hanger ( حمل‏ونقل درون شهری - جاده ای )
واژه مصوب: آویز
تعریف: قطعه ای که اتاقک یا صندلی یا سایر افزاره های حمل مسافر را به بافۀ کِشنده/ کابل کِشنده متصل می کند
جا لباسی
چوب لباسی. . جا لباسی
مفتخور
چوب لباسی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس