hemorrhoid

/ˈheməˈrɔɪd//ˈheməˈrɔɪd/

معنی: بواسیر
معانی دیگر: (پزشکی - معمولا به صورت جمع) بواسیر، خون شار، همورویید، طب بواسیر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: hemorrhoidal (adj.)
(1) تعریف: an often painful mass of swollen veins in or at the anus; pile.

(2) تعریف: (pl.) the condition of having such swellings.

جمله های نمونه

1. Also patron of gardeners; he is invoked against hemorrhoids and syphilis.
[ترجمه گوگل]همچنین حامی باغداران؛ او در برابر هموروئید و سیفلیس استناد می شود
[ترجمه ترگمان]همچنین پشتیبان باغبانان است؛ او در برابر بواسیر و سیفیلیس احضار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Gayle Garrett wondered if her friend had hemorrhoids.
[ترجمه گوگل]گیل گرت فکر کرد که آیا دوستش هموروئید دارد یا خیر
[ترجمه ترگمان]با این وجود، \"گیل گرت\" از خودش می پرسید که آیا دوستش بواسیر داره یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective: To observe the Glass alum treatment of hemorrhoid lotion Hip Bath edema after a margin of the clinical efficacy.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده درمان زاج شیشه ای لوسیون هموروئید ادم حمام هیپ پس از حاشیه ای از اثربخشی بالینی
[ترجمه ترگمان]هدف: برای مشاهده محلول زاج سفید و محلول Hip در منطقه باث (پس از حاشیه کارآیی بالینی)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion:High-frequency capacitors field treatment instrument, Milligan hemorrhoidectomy and PPH all are effective treatment methods for mixed hemorrhoid.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: ابزار درمانی میدانی با خازن‌های فرکانس بالا، هموروئیدکتومی میلیگان و PPH همگی روش‌های مؤثری برای درمان هموروئید مختلط هستند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: ابزار عمل آوری میدان های فرکانس بالا، milligan hemorrhoidectomy و PPH همگی روش های درمانی موثر برای hemorrhoid مختلط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective: To investigate the effect of experimental hemorrhoid and security of Kezhi suppository.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تاثیر هموروئید تجربی و ایمنی شیاف کژی
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی اثر of تجربی و امنیت of suppository
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The sun has practical HuaiZhi prescription for hemorrhoid, Fried melon, balsam pear administering eye's rule, diarrhea.
[ترجمه گوگل]آفتاب دارای نسخه عملی HuaiZhi برای بواسیر، خربزه سرخ شده، گلابی گلابی تجویز کننده حکومت چشم، اسهال است
[ترجمه ترگمان]خورشید دارای تجویز HuaiZhi برای hemorrhoid، هندوانه، هندوانه، هلو، قانون administering، اسهال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Methods 32 hemorrhoid were treated by copper cation electrochemistry therapy, and the therapeutic effects were observed.
[ترجمه گوگل]Methods 32 هموروئید با الکتروشیمی کاتیون مس درمان شد، و اثرات درمانی مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها ۳۲ hemorrhoid از طریق فرآیند تصفیه cation مسی درمان شدند و اثرات درمانی مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Hemorrhoid ( or pile ) : Mass formed by distension of the network of veins supplying the anal canal.
[ترجمه گوگل]هموروئید (یا توده): توده ای که در اثر اتساع شبکه وریدهای تامین کننده کانال مقعد ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]Hemorrhoid (یا توده): مراسم عشای ربانی توسط distension از شبکه of تامین می شود که آب canal را تامین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Lap hemorrhoid Si end, only pure color line.
[ترجمه گوگل]لپ هموروئید سی پایان، تنها خط رنگ خالص
[ترجمه ترگمان]بواسیر که داره تموم میشه فقط یه خط رنگ خالص داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Menthod: 31 cases of hemorrhoid were treated with MEBO gauze by pressure bandage method post hemorrhoidectomy .
[ترجمه گوگل]روش: 31 مورد هموروئید پس از هموروئیدکتومی با گاز MEBO به روش بانداژ فشاری تحت درمان قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]Menthod: ۳۱ مورد از hemorrhoid با گاز پانسمان شده توسط روش بانداژ فشار hemorrhoidectomy تیمار شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective : To investigate the effect of experimental hemorrhoid and safety of Kezhi suppository.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تاثیر هموروئید تجربی و بی خطر بودن شیاف کژی
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی اثر hemorrhoid تجربی و ایمنی of suppository
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective introduce three and treatment methods for hemorrhoid postoperation hemorrhage.
[ترجمه گوگل]هدف معرفی سه روش و روش های درمانی برای خونریزی پس از عمل هموروئید
[ترجمه ترگمان]هدف، سه روش درمان و درمان را برای hemorrhoid postoperation postoperation معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conclusion: Glass alum treatment of hemorrhoid lotion Hip Bath after a margin of edema is effective, worthy of promotion.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: درمان زاج شیشه‌ای لوسیون هموروئید حمام هیپ بعد از حاشیه ادم مؤثر و شایسته ارتقاء است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: استفاده از محلول زاج سفید به محلول hemorrhoid Hip در بث بعد از یک حاشیه از تورم، موثر و شایسته ترفیع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Our fathers wore out their backs at heavy, senseless labor, pulled their own teeth, lived with massive hemorrhoids.
[ترجمه گوگل]پدران ما در اثر زایمان سنگین و بی‌معنایی کمر خود را فرسوده کرده‌اند، دندان‌های خود را می‌کشیدند، با هموروئیدهای بزرگ زندگی می‌کردند
[ترجمه ترگمان]پدران ما از کار سنگین و بی معنی خود را بیرون می کشیدند، دندان هایشان را می کشیدند، با بواسیر حاد زندگی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Also patron of cab drivers and gardeners; he is invoked against hemorrhoids.
[ترجمه گوگل]همچنین حامی رانندگان تاکسی و باغداران؛ او در برابر هموروئید استناد می شود
[ترجمه ترگمان]همچنین patron و باغبانان را استخدام می کند؛ و در برابر بواسیر احضار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بواسیر (اسم)
hemorrhoid

انگلیسی به انگلیسی

• abnormally enlarged vein in or near the anus

پیشنهاد کاربران

بَواسیر یا هِموروئید به پهلوی باسورگ به گشاد شدن رگ های وریدی در مجرای مقعدی می گویند که به کنترل مدفوع کمک می کنند. آن ها زمانی که متورم یا ملتهب می شوند �بیمارگونه� یا همان بواسیر می شوند. آن ها در حالت فیزیولوژیک خود مانند بالشتکی مرکب از مجرای سیاهرگی و بافت همبند عمل می کنند.
...
[مشاهده متن کامل]

علائم بواسیر بستگی به نوع آن دارد. بواسیر داخلی معمولاً همراه با خونریزی مقعدی بی درد است، اما بواسیر خارجی ممکن است علائم کمتری داشته باشد.

منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Hemorrhoid
هِم رُید
[count] :
a swollen and painful area located at or near the anus — usually plural
a patient who suffers from hemorrhoids
First hemorrhoid surgery didn't go well. Lost more than 1/2 a litter at home ( blood
خونریزی مقعدی ، خونریزی دیواره مقعد ، درد و وَرَم رگ های دیواره مقعد

بپرس