heyday

/ˈheɪˌde//ˈheɪdeɪ/

معنی: ریعان جوانی، اوج خوش بختی، سمتالراس
معانی دیگر: دوران شکوفایی، بروبرو، اوج رونق (یا موفقیت یا قدرت و غیره)، بهار (جوانی)، عنفوان، شگفتا، عجب، به به، ریعان جوانی، اوج خوش بختی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the time of maximum influence, power, or success; prime.
مشابه: bloom, prime

- The decade of the 1970s was the heyday of disco dancing.
[ترجمه گوگل] دهه 1970 اوج رقص دیسکو بود
[ترجمه ترگمان] دهه ۱۹۷۰ اوج رقص دیسکو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. during the heyday of the silk trade
در دوران رونق تجارت ابریشم

2. he was in the heyday of his power
او در اوج قدرت خود بود.

3. nowadays he is in his heyday
او این روزها خیلی برو برو دارد.

4. Docklands in its heyday was a major centre of industrial and commercial activity.
[ترجمه گوگل]Docklands در دوران اوج خود مرکز عمده فعالیت های صنعتی و تجاری بود
[ترجمه ترگمان]Docklands در زمان اوج خود مرکز اصلی فعالیت های صنعتی و تجاری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She was a great singer in her heyday.
[ترجمه گوگل]او در دوران اوج خود خواننده بزرگی بود
[ترجمه ترگمان]او در اوج خوشبختی یک خواننده بزرگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In their heyday, they sold as many records as all the other groups in the country put together.
[ترجمه گوگل]در دوران اوج خود، آنها به اندازه تمام گروه های دیگر در کشور با هم رکورد فروختند
[ترجمه ترگمان]آن ها در زمان اوج خود به اندازه تمام گروه های دیگری که در کشور با هم قرار دادند، به فروش رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Steam railways had their heyday in the 19 th century.
[ترجمه گوگل]راه آهن بخار در قرن نوزدهم اوج خود را داشت
[ترجمه ترگمان]راه آهن بخار در قرن نوزدهم اوج خود را به دست آورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Back in its heyday, Delphi 4 came in three flavours-standard, professional, and client / server.
[ترجمه گوگل]در دوران اوج خود، دلفی 4 در سه طعم استاندارد، حرفه ای و مشتری/سرور عرضه شد
[ترجمه ترگمان]با بازگشت به زمان اوج خود، دلفی ۴ در سه طعم - استاندارد، حرفه ای، و کلاینت \/ سرور ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Regardless of its origins, the tarbush in its heyday once was favored by king and countryman alike.
[ترجمه گوگل]صرف نظر از منشأ آن، تاربش در دوران شکوفایی خود زمانی مورد علاقه پادشاه و هموطنان بود
[ترجمه ترگمان]صرف نظر از ریشه آن، tarbush در اوج خود زمانی محبوب پادشاه و هم روستایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His heyday and influence were paramount before 1290, just when royal legislation was most copious.
[ترجمه گوگل]دوران شکوفایی و نفوذ او قبل از سال 1290، درست زمانی که قوانین سلطنتی بسیار زیاد بود، بسیار مهم بود
[ترجمه ترگمان]تاثیر و نفوذ او در زمان اوج و نفوذ خود در برابر والاکیا، در زمانی که قانون سلطنتی بیش از حد عالی بود، سرآمد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In its heyday it must have been a good little vehicle, but now it was definitely finished.
[ترجمه گوگل]در دوران اوج خود باید یک وسیله نقلیه کوچک خوب بود، اما اکنون قطعاً تمام شده است
[ترجمه ترگمان]در اوج شکوفایی باید یک وسیله نقلیه کوچک خوب بوده باشد، اما حالا این کار قطعا پایان یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In its heyday it was so popular long queues built up outside its shops.
[ترجمه گوگل]در دوران اوج خود، صف‌های طولانی در خارج از مغازه‌هایش بسیار محبوب بود
[ترجمه ترگمان]در اوج عظمت آن، صف های طویل مردمی در بیرون از مغازه های آن برپا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But, since the heyday of the missionaries, the collective consciousness has nevertheless undergone a sea-change.
[ترجمه گوگل]اما، از دوران اوج میسیونرها، آگاهی جمعی با این وجود دستخوش تغییرات دریایی شده است
[ترجمه ترگمان]اما از زمان اوج مبلغان، آگاهی جمعی با این وجود تغییر دریا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was the heyday of imperialism, and all the Great Powers were under pressure for competitive modernization.
[ترجمه گوگل]دوران اوج امپریالیسم بود و تمام قدرت های بزرگ برای مدرنیزاسیون رقابتی تحت فشار بودند
[ترجمه ترگمان]این زمان اوج شکوفایی امپریالیسم بود و همه قدرت های بزرگ تحت فشار برای مدرن سازی رقابتی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ریعان جوانی (اسم)
heyday

اوج خوشبختی (اسم)
heyday

سمت الراس (اسم)
zenith, vertex, heyday

انگلیسی به انگلیسی

• prime, time of greatest success or popularity, period of greatest power or influence
the heyday of a person, nation, or organization is the time when they are most powerful, successful, or popular.

پیشنهاد کاربران

فصل درو محصول و خرمن ، جهان آخرت
دوره اوج کسی یا چیزی
دوران طلایی
روزهای طلایی
اون شکوفایی
دوران برو بیا
دوره موفقیت و قدرت کسی
the paper has lost millions of readers since its heyday in 1964

بپرس