homestead

/ˈhoʊmsted//ˈhəʊmsted/

معنی: حیاط، شهر موطن، مزرعه رعیتی
معانی دیگر: (خانه ی روستایی و کشتزارهای مجاور و متعلق به آن) روستاخانه، (حقوق) مسکن فردی یا خانوادگی (که برای پرداخت دیون، دادگاه حق ندارد حکم مصادره یا فروش اجباری آن را بدهد)، (امریکا) قطعه زمین کشاورزی به وسعت 160 ایکر (640 هزار مترمربع) که به هر کوچگر می دادند تا در آن کشاورزی کند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a house and the surrounding land and outbuildings, esp. a farm.
مشابه: farm, spread

(2) تعریف: a piece of land that someone claims and settles on, esp. land acquired in that way under the U.S. Homestead Act.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: homesteads, homesteading, homesteaded
• : تعریف: to claim and settle on (a piece of land), as under the U.S. Homestead Act.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to claim and settle on a piece of land.

جمله های نمونه

1. When we reached the homestead and were sitting on the stoep drinking our coffee, we heard that Richard had left quite suddenly and had gone back to England.
[ترجمه گوگل]وقتی به خانه رسیدیم و روی طاقچه نشسته بودیم و قهوه‌مان را می‌نوشیدیم، شنیدیم که ریچارد ناگهان ترک کرده و به انگلیس بازگشته است
[ترجمه ترگمان]وقتی به خانه اربابی رسیدیم، نشستیم و قهوه می خوردیم، شنیدیم که ریچارد ناگهان بیرون رفته است و به انگلستان بازگشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The old homestead where I built my cabin is visible over there to the north.
[ترجمه گوگل]خانه قدیمی که در آن کابین خود را ساختم، آنجا در شمال قابل مشاهده است
[ترجمه ترگمان]خانه اربابی قدیمی که من کلبه خود را ساختم آن سوی شمال قابل رویت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The homestead was half-hidden in an encirclement of trees.
[ترجمه گوگل]خانه در میان درختان نیمه پنهان بود
[ترجمه ترگمان]خانه اربابی، نیمه پنهان در میان انبوهی از درختان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Some of the jobs around a farm or homestead were minor everyday tasks and some were huge and laborious undertakings.
[ترجمه گوگل]برخی از مشاغل اطراف یک مزرعه یا مزرعه کارهای روزمره جزئی و برخی کارهای بزرگ و پر زحمت بودند
[ترجمه ترگمان]بعضی از مشاغلی که در اطراف مزرعه یا خانه کار می کردند کاره ای پیش پاافتاده روزمره بودند و کاره ای بزرگ و پر زحمت انجام می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The idea behind the Homestead Act was that a nation of small, independent farmers would make the best foundation for democracy.
[ترجمه گوگل]ایده پشت قانون Homestead این بود که ملتی از کشاورزان کوچک و مستقل بهترین پایه را برای دموکراسی ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]ایده پشت قانون Homestead این بود که یک ملت کوچک و مستقل، بهترین پایه برای دموکراسی را ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Salmon patties sat casually in their Pyrex homestead, just challenging you not to wolf them down as accompaniment.
[ترجمه گوگل]پت‌های ماهی قزل‌آلا به‌طور معمولی در خانه پیرکس خود می‌نشستند و فقط شما را به چالش می‌کشیدند که آن‌ها را به‌عنوان همراهی به زمین نزنید
[ترجمه ترگمان]پا Salmon پا برهنه در Pyrex their نشسته بودند، فقط به سختی شما را به مبارزه دعوت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He lived on the homestead only a short time, then went back east.
[ترجمه گوگل]او فقط مدت کوتاهی در خانه زندگی کرد، سپس به شرق بازگشت
[ترجمه ترگمان]فقط مدت کوتاهی در خانه اربابی زندگی می کرد، سپس به طرف شرق می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When he left the homestead he rode his pony to Coopers-town.
[ترجمه گوگل]هنگامی که او خانه را ترک کرد، سوار اسب خود به شهر کوپرز رفت
[ترجمه ترگمان]وقتی که از خانه اربابی بیرون رفت اسبش را به Coopers town راند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Now Homestead are just another indie label and no-one cares.
[ترجمه گوگل]اکنون Homestead فقط یک برچسب مستقل دیگر است و هیچ کس اهمیتی نمی دهد
[ترجمه ترگمان]اکنون، Homestead تنها یک برچسب ایندی دیگر است و هیچ کس اهمیت نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Homestead, it sounds like home.
[ترجمه گوگل]خانه، به نظر می رسد خانه است
[ترجمه ترگمان]homestead، به نظر میرسه خونه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At present, the hot issues about whether the homestead could be inherited or not.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، بحث های داغ در مورد اینکه آیا خانه ارث می تواند باشد یا خیر
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر موضوعات داغ در مورد این که آیا خانه اربابی می تواند به ارث برده شود یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Moreover land contracting right of management circulation and homestead circulation question.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، قرارداد زمین حق گردش مدیریت و گردش خانه زمین سوال
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، حق انعقاد قرارداد در مورد گردش مدیریت و موضوع گردش ملک خانوادگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A homestead cannot be the subject of a sale by court order to satisfy creditor.
[ترجمه گوگل]املاک را نمی توان به حکم دادگاه برای جلب رضایت طلبکار موضوع فروش قرار داد
[ترجمه ترگمان]یک خانه اربابی نمی تواند تابع فروش به دستور دادگاه باشد تا بستانکار را راضی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This favored stop in Homestead is one man's kitschy do-it-yourself testament to lost love: Latvian immigrant Ed Leedskalnin dug up over 2 million tons of coral rock to build this mock castle.
[ترجمه گوگل]این ایستگاه مورد علاقه در هومستد، گواهی عاشقانه یک مرد برای عشق از دست رفته است
[ترجمه ترگمان]این توقف مطلوب در Homestead یک نفر از مردم به نام kitschy است که این کار را گواه خود برای از دست دادن عشق است: اد Leedskalnin مهاجر لتونی بیش از ۲ میلیون تن سنگ مرجان را حفر کرد تا این قلعه ساختگی را بسازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A spouse's life interest in the marital homestead held by the late husband or wife.
[ترجمه گوگل]علاقه زندگی همسر به خانه زناشویی که در اختیار شوهر یا همسر مرحوم است
[ترجمه ترگمان]یک همسر به خانه زناشویی که توسط شوهر یا همسر مرحوم نگهداری می شود علاقه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حیاط (اسم)
court, patio, yard, courtyard, homestead, curtilage

شهر موطن (اسم)
homestead

مزرعه رعیتی (اسم)
homestead

انگلیسی به انگلیسی

• house and property (especially a farm); section of land claimed by a settler (especially under the u.s. homestead act)
a homestead is a farmhouse and the land around it; used in american english.

پیشنهاد کاربران

۱. زمین کشاورزی به همراه خانه ای که در اون محوطه قرار گرفته ( n )
۲. قطعه ای از زمین دولتی که یک فرد می توانست با زندگی در آن و کشاورزی آن را در زمانی که بخش غربی ایالات متحده در حال سکونت بود به دست آورد ( n )
...
[مشاهده متن کامل]

۳. مستقر شدن در زمین های دولتی و کشاورزی کردن در آنجا ( v )
Examples:
◀️ They decided to farm the old homestead
◀️ They homesteaded in Alaska.
◀️ They homesteaded the territory in the 1860s
⚠️ با Steadfast که یک صفت است اشتباه گرفته نشود.

یک خانه و منطقه اطراف آن که معمولاً به عنوان مزرعه استفاده می شود
استقرار

بپرس