interconnectivity

پیشنهاد کاربران

اندرهابندایی
( Andarhābandāyi )
�اندر� ( inter ) و �هابند� ( connect ) و ‍ایی� ( ivity )
• برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مردم پسند و آشنای پرابهام بکار برد؛ شلختگی و نابسامانی که در زبان ما هست دستاورد کوشش های عربزده های دوران قاجار است؛ اون احمق های نادون هر واژه ی انگلیسی که می دیدند بجای جستجو در پارسی، یکراست اون رو از فرهنگ های عربی - انگلیسی می گرفتند؛ غافل از اینکه زبان خودمون بسیار سازگار و همپوش بر انگلیسی ست و مثل آب خوردن از پس همتاسازی بر میاد.
...
[مشاهده متن کامل]

• ازین گذشته، احمقانه است که برای واژگانی که از پیشوند تشکیل شده اند، همتاهای آمیخته و چند واژه ای برابرنهاده بشن؛ چراکه همیشه پیشوندها از واژه ها پویاتر و کارا تر اند.
• دوستان ناآشنا و خودواژه ساز همچون آقای کرام و عجمنده، بی هیچ پژوهشی درباره ی برابرنهاده های انجمن ها و نهادها، دستبکارِ آفرینش میشن.
• ازین رو برای فهم درست بگرت های ( concepts ) انگلیسی که بی ابهام اند، باید از برابرنهاد های دقیق پارسی انجمن، بازدیسان پارسی و فرهنگستان زبان و ادب بهره برد؛ تا با بگرت دیگه ای جابجا شناخته نشن.
• این واژه در دانش و ویستا ( Science ) کاربرد فراوان داره.
واژه ی �اندرهابند� و جداشدگانِ اون، در نوشتارهای دانشیک و فنی بارها بکار رفتند.
• سایِن ها ( nuances ) رو باهم جابجا نشناسیم.

بین اتصالی
اَندَروَصلیدَن =
Interconnect
اندروصلیدن/اندروصلان =
Interconnecting
اندروصلان مانند خندان ( چیزی که می اَندروَصلد = کسی که می خندد )
اندروصلنده =
Interconnector
اندروصلیده =
...
[مشاهده متن کامل]

interconnected
اندروصلِش =
interconnection
اندروصلین =
interconnective
اندروصلینگی =
Interconnectivty
اندروصلینیدن = Interconnectivate
اندروصلینِش = interconnectivation
اندروصلیدهیَّت =
Interconnectedness

ارتباط مستقیم
همپوشانی

بپرس