ill will

/ˈɪlwɪl//ɪlwɪl/

معنی: دشمنی، خصومت، ستیزگی، سوء نیت
معانی دیگر: بدخواهی، بد اندیشی، کین، عداوت، غرض ورزی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: hostility or spite.
متضاد: charity, good will
مشابه: animosity, animus, antagonism, enmity, grudge, malice, rancor, spite

- ill will between the two brothers
[ترجمه ژینا] دشمنی و عداوت بین دو برادر
|
[ترجمه گوگل] بدخواهی بین دو برادر
[ترجمه ترگمان] من بین دو برادر خواهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. I bear Sue no ill will.
[ترجمه گوگل]من سو را تحمل نمی کنم
[ترجمه ترگمان]من سو را تحمل می کنم، نه، خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She bore him no ill will.
[ترجمه گوگل]او هیچ اراده بدی برای او نداشت
[ترجمه ترگمان]او را به هیچ وجه تحمل نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I bear him no ill will.
[ترجمه گوگل]من او را تحمل نمی کنم
[ترجمه ترگمان]من او را تحمل نخواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He didn't bear anyone any ill will.
[ترجمه گوگل]او هیچ اراده بدی برای کسی نداشت
[ترجمه ترگمان]او هر کسی را که بخواهد تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Months of pent-up anger, frustration, and ill will were vented at Scottsdale.
[ترجمه گوگل]ماه ها خشم فروخورده، ناامیدی و بدخواهی در اسکاتسدیل تخلیه شد
[ترجمه ترگمان]ماه ها عصبانیت، ناامیدی، و عصبانیت در Scottsdale خالی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Diagnosing them as mentally ill will not do the job.
[ترجمه گوگل]تشخیص آنها به عنوان بیمار روانی این کار را انجام نمی دهد
[ترجمه ترگمان]اونها را به عنوان روح در نظر بگیر من کار را انجام نمیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Jon's arrogance created a lot of ill will within the company.
[ترجمه ابوالفضل] غرور ( گنده دماغی ) جان خیلی دشمنی ( عداوت، سونیت ) در کل شرکت ایجاد کرد ( موجب شد )
|
[ترجمه گوگل]گستاخی جون باعث ایجاد بدخواهی در شرکت شد
[ترجمه ترگمان]غرور جان خیلی از ill را در شرکت ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Of implication. insinuation and Ill will. till'you cannot lie still.
[ترجمه گوگل]از دلالت تلقین و اراده بد تا زمانی که نتوانی آرام بخوابی
[ترجمه ترگمان] به خاطر اینه که و من این کار را خواهم کرد تا وقتی که تو هنوز نمیتونی دروغ بگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She bore no ill will. If people didn't like her, too bad.
[ترجمه گوگل]او هیچ اراده بدی نداشت اگر مردم او را دوست نداشتند، خیلی بد است
[ترجمه ترگمان]نه، این کار را نخواهد کرد اگر مردم او را دوست نداشتند، خیلی بد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They bear you no ill will.
[ترجمه گوگل]آنها هیچ اراده بدی برای شما ندارند
[ترجمه ترگمان]آن ها تو را تحمل می کنند نه، این کار را خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I feel no ill will towards her in spite of her unkindness.
[ترجمه گوگل]علیرغم نامهربانی اش نسبت به او احساس بدی ندارم
[ترجمه ترگمان]با وجود of، احساس بدی نسبت به او ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Only when he is seriously ill will he stay in bed.
[ترجمه گوگل]تنها زمانی که او به شدت بیمار باشد در رختخواب می ماند
[ترجمه ترگمان]فقط وقتی که جدی باشد، او در بس تر خواهد ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He didn't owe her ill will.
[ترجمه گوگل]او مدیون اراده بد او نبود
[ترجمه ترگمان]اون بهش بدهکار نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Being resolved on renunciation, on freedom from ill will, on harmlessness.
[ترجمه گوگل]تصمیم بر انصراف، رهایی از بدخواهی، بی ضرر بودن
[ترجمه ترگمان]به خاطر آزادی، از ادی و از ادی، به هیچ وجه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. There is no ill will in what I say.
[ترجمه گوگل]در چیزی که می گویم هیچ سوء نیتی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ وصیت نامه ای در کار من نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دشمنی (اسم)
hate, hatred, animosity, enmity, ill will, repulsion, odium

خصومت (اسم)
quarrel, antagonism, animosity, enmity, ill will, hostility, virulence

ستیزگی (اسم)
antagonism, animosity, enmity, ill will, hostility, pugnacity, pugnaciousness, termagancy, inveteracy, ill humor, bellicosity, ill feeling, ill humour, ill nature

سوء نیت (اسم)
ill will, bad intention, grudging, sinister intention

تخصصی

[حقوق] سوء نیت، خصومت

انگلیسی به انگلیسی

• ill will is a feeling of hostility towards someone.

پیشنهاد کاربران

Time. com@
Even before last week’s pyrotechnics, renegotiating the nuclear deal was going to be challenging given how much ill - will had been built up over the last few years
بد اندیشی/سوء ظن ( ناشی از خصومت و دشمنی ) . . .

بپرس