illegally

/ɪˈliː.gəl.i//ɪˈliː.gəl.i/

ازراه غیر قانونی، بطور غیر مشروع، بطور غیر قانونی

جمله های نمونه

1. he jumped the border illegally
او به طور غیر قانونی از مرز گذشت.

2. she crossed the border illegally
او به طور غیرقانونی از مرز رد شد.

3. Illegally parked vehicles will be removed.
[ترجمه Behnaz] وسایل نقلیه پارک شده غیر قانونی جابجا خواهند شد
|
[ترجمه گوگل]خودروهای پارک شده غیرقانونی حذف خواهند شد
[ترجمه ترگمان]وسائل نقلیه پارک شده را حذف خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The government illegally eavesdropped on his telephone conversations.
[ترجمه گوگل]دولت به طور غیرقانونی مکالمات تلفنی او را شنود می کرد
[ترجمه ترگمان]دولت به طور غیرقانونی مکالمات تلفنی اش را شنود کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He bribed immigration officials and entered the country illegally.
[ترجمه گوگل]او به مقامات مهاجرت رشوه داد و به طور غیرقانونی وارد کشور شد
[ترجمه ترگمان]او به مقامات مهاجرتی رشوه داد و به طور غیرقانونی وارد کشور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Courts can refuse to admit evidence obtained illegally by police.
[ترجمه گوگل]دادگاه ها می توانند از پذیرش مدارکی که به طور غیرقانونی توسط پلیس به دست آمده امتناع کنند
[ترجمه ترگمان]دادگاه ها می توانند از اعتراف به مدارک به دست آمده به طور غیرقانونی توسط پلیس خودداری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He got fined £200 for parking illegally.
[ترجمه گوگل]او به دلیل پارک غیرقانونی 200 پوند جریمه شد
[ترجمه ترگمان]او ۲۰۰ پوند برای پارک غیرقانونی جریمه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. People are tapping into the power supply illegally.
[ترجمه گوگل]مردم به طور غیرقانونی از منبع برق استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]مردم به طور غیرقانونی به منبع تغذیه ضربه می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. "I'm arresting you on suspicion of illegally possessing drugs, " said the police officer.
[ترجمه گوگل]افسر پلیس گفت: من شما را به ظن حمل غیرقانونی مواد مخدر دستگیر می کنم
[ترجمه ترگمان]افسر پلیس گفت: \" من شما را به ظن داشتن غیرقانونی مواد مخدر دستگیر می کنم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was convicted of illegally importing weapons across state lines.
[ترجمه گوگل]او به واردات غیرقانونی سلاح از طریق خطوط دولتی محکوم شد
[ترجمه ترگمان]او به خاطر واردات غیرقانونی سلاح در سراسر خطوط کشور محکوم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Both men were found guilty of illegally entering the country.
[ترجمه گوگل]هر دو مرد به جرم ورود غیرقانونی به کشور مجرم شناخته شدند
[ترجمه ترگمان]هر دو مرد در ورود غیرقانونی به کشور مجرم شناخته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They were yesterday convicted of illegally using a handgun.
[ترجمه گوگل]آنها دیروز به دلیل استفاده غیرقانونی از تفنگ دستی محکوم شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها دیروز به جرم استفاده غیرقانونی از تفنگ محکوم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Police are investigating how £20 million was illegally transferred from/out of the Trust's bank account.
[ترجمه گوگل]پلیس در حال بررسی چگونگی انتقال غیرقانونی 20 میلیون پوند از حساب بانکی تراست است
[ترجمه ترگمان]پلیس در حال تحقیق در مورد این است که ۲۰ میلیون پوند به طور غیرقانونی از حساب های بانکی اعتماد به خارج منتقل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The government claimed that the plane had illegally entered its airspace.
[ترجمه گوگل]دولت مدعی شد که این هواپیما به طور غیرقانونی وارد حریم هوایی این کشور شده است
[ترجمه ترگمان]دولت ادعا کرد که این هواپیما به طور غیرقانونی وارد حریم هوایی این کشور شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Morgan is accused of illegally soliciting campaign contributions.
[ترجمه گوگل]مورگان متهم است که به طور غیرقانونی از کمک های تبلیغاتی درخواست کرده است
[ترجمه ترگمان]مورگان متهم به کمک غیرقانونی به فعالیت های انتخاباتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in an illegal manner

پیشنهاد کاربران

از راه قاچاق
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : illegality / illegal
✅️ صفت ( adjective ) : illegal
✅️ قید ( adverb ) : illegally
برخلاف قانون

بپرس