importable

/ɪmˈpɔːrtəbəl//ɪmˈpɔːtəbl/

وارد کردنی، کالای قابل وارد کردن

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of import.

جمله های نمونه

1. Goods are importable under the following H.
[ترجمه گوگل]کالاها تحت شرایط H زیر قابل واردات هستند
[ترجمه ترگمان]محصولات در زیر H زیر به طور قابل واردات قابل واردات هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. My thoughts go out to you, my importable beloved.
[ترجمه گوگل]فکر من به سوی تو می رود، معشوق مهم من
[ترجمه ترگمان]افکار من با تو در میان است، عزیزان من!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Adopted importable and military IC, controlled CMOS chip of switch power is of stability, reliability and long operative life.
[ترجمه گوگل]IC قابل واردات و نظامی پذیرفته شده، تراشه کنترل شده CMOS قدرت سوئیچ دارای ثبات، قابلیت اطمینان و عمر طولانی است
[ترجمه ترگمان]importable Adopted و IC های نظامی، یک چیپ CMOS کنترل توان را کنترل می کنند که دارای ثبات، قابلیت اطمینان و زندگی کاری طولانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The fluctuation of stress-strain behaviors of importable materials are relatively small, which may be helpful for their processing properties.
[ترجمه گوگل]نوسان رفتار تنش-کرنش مواد وارداتی نسبتاً کم است که ممکن است برای خواص پردازش آنها مفید باشد
[ترجمه ترگمان]نوسان رفتار کشش - کرنش مواد قابل واردات نسبتا کوچک است که ممکن است برای خواص پردازش آن ها مفید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Barriers that make importable goods more costly in the domestic market raise the cost of producing for export .
[ترجمه گوگل]موانعی که کالاهای وارداتی را در بازار داخلی گرانتر می کند، هزینه تولید برای صادرات را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]موانعی که کالاهای قابل واردات را وارد بازار داخلی می کنند هزینه تولید برای صادرات را بالا می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. How to lead to the interest of the undergraduates is an importable issue in teaching of College Chinese Language Course.
[ترجمه گوگل]چگونه می توان به علاقه مندی دانشجویان مقطع کارشناسی منجر شد، موضوع مهمی در تدریس دوره زبان چینی کالج است
[ترجمه ترگمان]نحوه هدایت دانشجویان دوره لیسانس یک مساله قابل واردات برای تدریس درس زبان چینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Most travelers will find these difficulties be well worth the rewards as India remains an importable travel experience.
[ترجمه گوگل]بیشتر مسافران متوجه خواهند شد که این مشکلات ارزش پاداش را دارند زیرا هند یک تجربه سفر مهم است
[ترجمه ترگمان]اغلب مسافران خواهند دید که این مشکلات به خوبی ارزش پاداش را دارد، چرا که هند همچنان یک تجربه سفر قابل واردات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Most colleges and universities are probing into a reasonable model, but it is importable to have this or that kind of problems.
[ترجمه گوگل]اکثر کالج ها و دانشگاه ها در حال بررسی یک مدل معقول هستند، اما داشتن این یا آن نوع مشکلات ضروری است
[ترجمه ترگمان]اکثر دانشگاه ها و دانشگاه ها در حال تحقیق در یک مدل منطقی هستند، اما قابل واردات نیستند یا این نوع مشکلات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Therefore the other aim of our study is to discover SNPs of HCN4 exon including the regulatory sequence and exon-intron boundary of it, which plays an importable role of channel function.
[ترجمه گوگل]بنابراین هدف دیگر مطالعه ما کشف SNPهای اگزون HCN4 از جمله توالی تنظیمی و مرز اگزون-اینترون آن است که نقش مهمی در عملکرد کانال ایفا می کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین هدف دیگر مطالعه ما کشف SNPs of از جمله توالی تنظیمی و مرز exon - intron آن است که نقش قابل واردات را ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• capable of being imported, may be brought in

پیشنهاد کاربران

بپرس