in the course of time


با گذشت زمان، پس از چندی

جمله های نمونه

1. Several new party members resiled in the course of time.
[ترجمه گوگل]چند عضو جدید حزب در طول زمان مقاومت کردند
[ترجمه ترگمان]چند تن از اعضای جدید حزب در طول زمان resiled کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Be patient : you will be promoted in the course of time.
[ترجمه گوگل]صبور باشید: در طول زمان ترفیع خواهید گرفت
[ترجمه ترگمان]صبور باشید: در دوره زمانی ارتقا خواهید یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She'll get used to school in the course of time.
[ترجمه گوگل]او در طول زمان به مدرسه عادت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]او در طول زمان به مدرسه عادت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I expect they plan to have children in the course of time.
[ترجمه گوگل]من انتظار دارم که آنها قصد دارند در طول زمان بچه دار شوند
[ترجمه ترگمان]من انتظار دارم که آن ها در طول زمان بچه دار شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the course of time, I began to understand.
[ترجمه گوگل]با گذشت زمان شروع به درک کردم
[ترجمه ترگمان]در طول زمان شروع به فهمیدن موضوع کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the course of time, many of their myths become entangled.
[ترجمه گوگل]با گذشت زمان، بسیاری از اسطوره های آنها در هم پیچیده می شود
[ترجمه ترگمان]در طول زمان، بسیاری از myths گرفتار می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As new species in the course of time are formed through natural selection, others will become rarer.
[ترجمه گوگل]همانطور که گونه های جدید در طول زمان از طریق انتخاب طبیعی شکل می گیرند، گونه های دیگر کمیاب تر می شوند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که گونه های جدید در دوره زمانی از طریق انتخاب طبیعی شکل می گیرند، برخی دیگر کمیاب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the course of time, the club engaged in unbecoming activities which have angered the community.
[ترجمه گوگل]در طول زمان، باشگاه درگیر فعالیت های نامناسبی شد که خشم جامعه را برانگیخت
[ترجمه ترگمان]در دوره زمانی، باشگاه درگیر فعالیت های ناشایستی بود که جامعه را خشمگین ساخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A literal offering of bread and wine has in the course of time been included in the eucharistic ritual.
[ترجمه گوگل]در طول زمان، یک تقدیم واقعی نان و شراب در مراسم عشای ربانی گنجانده شده است
[ترجمه ترگمان]یک عرضه لفظی نان و شراب در این دوره از زمان در مراسم eucharistic گنجانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It has also been clearly established that in the course of time evaluation of particular variants can change or even be reversed.
[ترجمه گوگل]همچنین به وضوح مشخص شده است که در طول زمان ارزیابی انواع خاص می تواند تغییر کند یا حتی معکوس شود
[ترجمه ترگمان]همچنین مشخص شده است که در دوره ارزیابی زمان متغیر خاص می تواند تغییر کند یا حتی معکوس شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the course of time he and Richard were to become fellow-crusaders and bitter enemies.
[ترجمه گوگل]در طول زمان او و ریچارد قرار بود به صلیبیون همکار و دشمنان سرسخت تبدیل شوند
[ترجمه ترگمان]در طول زمان او و ریچارد به سرباز - و دشمنان تلخ تبدیل می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Physical death follows in the course of time.
[ترجمه گوگل]مرگ جسمانی در طول زمان به دنبال دارد
[ترجمه ترگمان]مرگ فیزیکی در این دوره از زمان به دنبال می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In the course of time, they are subjected to compressive stresses in the direction of bedding.
[ترجمه گوگل]در طول زمان در جهت بستر تحت تنش های فشاری قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]در طول زمان، در معرض تنش های فشاری در جهت تخت خواب قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the course of time, many empires and fallen.
[ترجمه گوگل]در طول زمان، بسیاری از امپراتوری ها و سقوط کرد
[ترجمه ترگمان]در دوره زمانی، بسیاری از امپراطوری ها و امپراطوری ها شکست خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In the course of time, this kind of lantern has become an exclusive of the Shens.
[ترجمه گوگل]با گذشت زمان این نوع فانوس به انحصار شن تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]در طول این زمان، این فانوس به طور منحصر به فرد مورد توجه قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• as the years go by, during the years

پیشنهاد کاربران

بپرس