industrialisation

جمله های نمونه

1. Industrialisation brought with it major social upheavals across the western world.
[ترجمه mary] صنعنی سازی تحولات اجتماعی مهمی را در سراسر دنیای غرب با خود همراه آورد.
|
[ترجمه گوگل]صنعتی شدن با خود تحولات اجتماعی بزرگی را در سراسر جهان غرب به همراه داشت
[ترجمه ترگمان]Industrialisation با آن تحولات بزرگ اجتماعی را در سراسر جهان غرب به همراه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. No simple causative relationship between industrialisation and the organisation of sexuality is suggested.
[ترجمه گوگل]هیچ رابطه علّی ساده ای بین صنعتی شدن و سازماندهی تمایلات جنسی پیشنهاد نشده است
[ترجمه ترگمان]هیچ رابطه ای میان صنعتی سازی و سازمان روابط جنسی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Reich's attempts at industrialisation had been contradicted by the effort to retain a semi-feudal social and political structure.
[ترجمه گوگل]تلاش های رایش برای صنعتی شدن با تلاش برای حفظ ساختار اجتماعی و سیاسی نیمه فئودالی در تضاد بود
[ترجمه ترگمان]تلاش های رایش برای صنعتی سازی در تضاد با تلاش برای حفظ ساختار اجتماعی و سیاسی نیمه فئودالی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They are responsible for promoting the industrialisation of agriculture which has led to the current outbreak.
[ترجمه گوگل]آنها مسئول ترویج صنعتی شدن کشاورزی هستند که منجر به شیوع فعلی شده است
[ترجمه ترگمان]آن ها مسئول ترویج صنعتی سازی کشاورزی هستند که منجر به شیوع کنونی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Even when industrialisation took most men out of the home, women ensured that the old neighbourly traditions lived on.
[ترجمه گوگل]حتی زمانی که صنعتی شدن بیشتر مردان را از خانه بیرون کرد، زنان تضمین کردند که سنت‌های قدیمی همسایه‌ها ادامه داشته باشد
[ترجمه ترگمان]حتی زمانی که صنعتی سازی مردان را از خانه بیرون برد، زنان اطمینان حاصل کردند که سنن قدیمی همسایگی زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Gray finds a correlation between global warming and industrialisation.
[ترجمه گوگل]گری رابطه ای بین گرمایش جهانی و صنعتی شدن پیدا می کند
[ترجمه ترگمان]گری ارتباط بین گرم شدن جهانی و صنعتی سازی را پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The growth of industrialisation and Nonconformism resulted in the collapse of the old traditionally supported customs and public charities.
[ترجمه گوگل]رشد صنعتی شدن و ناسازگاری منجر به فروپاشی آداب و رسوم قدیمی و مؤسسات خیریه عمومی شد
[ترجمه ترگمان]رشد صنعتی سازی و صنعتی سازی به فروپاشی شوروی سابق و موسسات خیریه عمومی منجر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Wealth during industrialisation was no longer adequate as a distinguishing feature of social class.
[ترجمه گوگل]ثروت در طول صنعتی شدن دیگر به عنوان ویژگی متمایز طبقه اجتماعی کافی نبود
[ترجمه ترگمان]ثروت در طول صنعتی سازی به عنوان یک ویژگی متمایز از طبقه اجتماعی کافی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In a topic on industrialisation one might look at the effect of industrialisation on a rural community without work.
[ترجمه گوگل]در مبحث صنعتی شدن می توان به تأثیر صنعتی شدن بر جامعه روستایی بدون کار نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]در یک موضوع در مورد صنعتی سازی، یک فرد می تواند به تاثیر صنعتی سازی در یک جامعه روستایی بدون کار نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Untrammelled industrialisation, particularly in poor countries, is contaminating rivers and aquifers.
[ترجمه گوگل]صنعتی شدن بی رویه، به ویژه در کشورهای فقیر، رودخانه ها و سفره های زیرزمینی را آلوده می کند
[ترجمه ترگمان]صنعتی سازی، به ویژه در کشورهای فقیر، رودخانه ها و سفره های آبی را آلوده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Brazil has benefited hugely from China's industrialisation.
[ترجمه گوگل]برزیل از صنعتی شدن چین سود زیادی برده است
[ترجمه ترگمان]برزیل از صنعتی سازی چین به شدت بهره مند شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This massive overbuild is being colossal scale of industrialisation.
[ترجمه گوگل]این ساخت بیش از حد عظیم، مقیاس عظیم صنعتی شدن است
[ترجمه ترگمان]این overbuild بزرگ مقیاس عظیمی از صنعتی سازی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The many machines spawned by industrialisation, such as the power loom and printing press, required a better lubricant than animal fat.
[ترجمه گوگل]بسیاری از ماشین‌های تولید شده توسط صنعتی‌سازی، مانند ماشین بافندگی و ماشین چاپ، به روان‌کننده بهتری نسبت به چربی حیوانی نیاز داشتند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از ماشین ها با صنعتی شدن، مانند دستگاه بافندگی و چاپ قدرت، به روغن بهتری نسبت به چربی حیوانی نیاز داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Urbanisation, industrialisation and intensive agriculture will put huge pressure on each country's environment.
[ترجمه گوگل]شهرنشینی، صنعتی شدن و کشاورزی فشرده فشار زیادی بر محیط زیست هر کشور وارد می کند
[ترجمه ترگمان]صنعتی شدن، صنعتی سازی و کشاورزی متمرکز فشار زیادی را بر محیط زیست هر کشور تحمیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. But the size and scale of industrialisation and urbanisation in China are unprecedented.
[ترجمه گوگل]اما اندازه و مقیاس صنعتی شدن و شهرنشینی در چین بی سابقه است
[ترجمه ترگمان]اما اندازه و مقیاس صنعتی سازی و شهرنشینی در چین بی سابقه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• process of becoming industrialized, process by which industries are introduced into an area (also industrialization)

پیشنهاد کاربران

بپرس