infiltrator

جمله های نمونه

1. The infiltrator was identified and killed.
[ترجمه گوگل]عامل نفوذی شناسایی و کشته شد
[ترجمه ترگمان]The شناسایی شد و کشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The only infiltrator will be Jackson Stephens, the club's new chairman in succession to Hord Hardin.
[ترجمه گوگل]تنها عامل نفوذی جکسون استفنز، رئیس جدید باشگاه به جای هورد هاردین خواهد بود
[ترجمه ترگمان]تنها infiltrator از آن جکسون Stephens، رئیس جدید این باشگاه در جانشینی هاردین خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Infiltrator ( # ) : Careful team, I hear something.
[ترجمه گوگل]نفوذی ( # ) : تیم مراقب، من چیزی می شنوم
[ترجمه ترگمان]infiltrator (#): تیم دقیق، من چیزی می شنوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Whenever Shadowmage Infiltrator deals combat damage to a player, you may draw a card.
[ترجمه گوگل]هر زمان که Shadowmage Infiltrator به بازیکنی آسیب جنگی وارد کند، ممکن است یک کارت بکشید
[ترجمه ترگمان]هر زمان که Shadowmage infiltrator به یک بازیکن برخورد می کند، ممکن است یک کارت بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Radio: The Infiltrator ( # ) can open locked doors like this one for the squad.
[ترجمه گوگل]رادیو: Infiltrator ( # ) می تواند درهای قفل شده مانند این را برای تیم باز کند
[ترجمه ترگمان]رادیو: The (#)می تواند دره ای قفل مانند این یکی را برای تیم باز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In this portion of the Infiltrator project we'll use the reference art created in the previous section to construct the character geometry.
[ترجمه گوگل]در این بخش از پروژه Infiltrator از هنر مرجع ایجاد شده در بخش قبل برای ساخت هندسه کاراکتر استفاده می کنیم
[ترجمه ترگمان]در این بخش از پروژه infiltrator از هنر مرجع ایجاد شده در بخش قبل برای ساخت هندسه شخصیت استفاده خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the forward section of the Infiltrator, a compact cargo hold folds down to reveal an elaborate collection of clandestine equipment for use during missions.
[ترجمه گوگل]در بخش جلویی Infiltrator، یک محفظه بار جمع و جور جمع می شود تا مجموعه پیچیده ای از تجهیزات مخفی را برای استفاده در طول ماموریت ها نشان دهد
[ترجمه ترگمان]در بخش جلو of، یک کالای فشرده برای نشان دادن مجموعه ای مفصل از تجهیزات مخفی برای استفاده در طول ماموریت ها به پایین نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Traveling aboard his sleek Sith Infiltrator, Maul scouted the galaxy for the missing monarch, and reported his findings to his master.
[ترجمه گوگل]مول در سفر بر روی سیث نفوذی شیک خود، کهکشان را برای پادشاه گمشده جستجو کرد و یافته های خود را به استادش گزارش داد
[ترجمه ترگمان]maul با سفر به کشتی his sleek، the را به دنبال ملکه گم شده پیشنهاد کرد و یافته های خود را به اربابش گزارش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In this course we will take the rigged Infiltrator and bring it to life with animation.
[ترجمه گوگل]در این دوره ما نفوذگر تقلبی را می گیریم و آن را با انیمیشن زنده می کنیم
[ترجمه ترگمان]در این درس ما the را انتخاب خواهیم کرد و آن را با انیمیشن به زندگی خواهیم آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Although the rebel numbers are small, there are known to be many infiltrators and sympathisers on the peninsula.
[ترجمه گوگل]اگرچه تعداد شورشیان کم است، اما مشخص است که نفوذگران و هواداران زیادی در شبه جزیره وجود دارند
[ترجمه ترگمان]اگر چه تعداد شورشیان کم است، بسیاری از نفوذی و حامیان زیادی در شبه جزیره وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The secret agent in his place, he wrote, the infiltrator safely ensconced.
[ترجمه گوگل]او نوشت، مامور مخفی به جای او، عامل نفوذی به سلامت زیر بار رفت
[ترجمه ترگمان]مامور مخفی در جای خود نوشته بود: مامور مخفی در جای خودش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. New oxygenic bleaching aids not contains NaOH, its process does not need infiltrator, stabilization, chelating and purifier etc.
[ترجمه گوگل]کمک های سفید کننده اکسیژنی جدید حاوی NaOH نیست، فرآیند آن نیازی به نفوذ، تثبیت، کیلیت و تصفیه کننده و غیره ندارد
[ترجمه ترگمان]aids oxygenic جدید حاوی NaOH نیست، فرآیند آن نیازی به تثبیت، تثبیت، کی لیت ساز و غیره ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Loaded with hidden armaments and powerful sensory and tracking equipment, the Sith Infiltrator is powered by a curious high-temperature ion engine sublight drive system which is still experimental.
[ترجمه گوگل]Sith Infiltrator که با تسلیحات پنهان و تجهیزات حسی و ردیابی قدرتمند پر شده است، از یک سیستم محرک زیر نور موتور یونی با دمای بالا که هنوز آزمایشی است، نیرو می گیرد
[ترجمه ترگمان]the infiltrator که با سلاح و تجهیزات حسی قدرتمند و ردیابی قدرتمند پر شده است، با یک موتور محرک قوی یونی temperature که هنوز تجربی است، کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A spokesman from US military Major Lee told BBC that it's not clear at this stage whether the assailant is an infiltrator or a soldier.
[ترجمه گوگل]سخنگوی ارتش آمریکا، سرگرد لی به بی بی سی گفت که در حال حاضر مشخص نیست که مهاجم یک نفوذی است یا یک سرباز
[ترجمه ترگمان]سخنگوی ارتش آمریکا لی لی به بی بی سی گفت که در این مرحله واضح نیست که آیا مهاجم سرباز یا سرباز است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who infiltrates, one who clandestinely enters enemy territory
an infiltrator of an organization is a person who infiltrates it.

پیشنهاد کاربران

جاسوس . مامورمخفی. محافظ درزمینه حفظ اطلاعات سری ونه محافظ مثل بادیگارد
ستون پنجم
نفوذی
جاسوس
مامور مخفی

بپرس