isolating

جمله های نمونه

1. Our anxieties can also be controlled by isolating thoughts, feelings and memories.
[ترجمه گوگل]اضطراب ما را نیز می توان با جداسازی افکار، احساسات و خاطرات کنترل کرد
[ترجمه ترگمان]نگرانی های ما نیز می تواند با ایزوله کردن افکار، احساسات و خاطرات خود کنترل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It should have an isolating valve on the pipework at either side.
[ترجمه گوگل]باید یک شیر جداکننده روی لوله در هر طرف داشته باشد
[ترجمه ترگمان]این دستگاه باید یک شیر ایزوله کننده در هر دو طرف داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In isolating such groups for surveillance and regulation, the profession was drawing on changes within medical discourse.
[ترجمه گوگل]در جدا کردن چنین گروه هایی برای نظارت و تنظیم، این حرفه از تغییرات در گفتمان پزشکی استفاده می کرد
[ترجمه ترگمان]در منزوی ساختن این گروه ها برای نظارت و مقررات، این حرفه تغییراتی در گفتمان پزشکی ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. One or two other workers made attempts at isolating the antibacterial substance from Penicillium during the 1930s.
[ترجمه گوگل]یک یا دو کارگر دیگر تلاش کردند تا ماده ضد باکتریایی را از پنی سیلیوم در دهه 1930 جدا کنند
[ترجمه ترگمان]یک یا دو کارگر دیگر برای ایزوله کردن ماده ضدباکتریایی از Penicillium در طول دهه ۱۹۳۰ تلاش کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Isolating stallions from other horses obviously plays a large part in the aggression and even viciousness some stallions display towards mares.
[ترجمه گوگل]جداسازی نریان از اسب‌های دیگر، بدیهی است که نقش مهمی در پرخاشگری و حتی شرارت برخی اسب‌های نر نسبت به مادیان‌ها دارد
[ترجمه ترگمان]اسب های نر Isolating از اسب های دیگر آشکارا نقش بزرگی در پرخاشگری بازی می کنند و حتی برخی اسب نر در برابر مادیان نشان داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Turn off the main isolating switch and remove the circuit fuse, before restoring the power to the rest of the house.
[ترجمه گوگل]کلید جداسازی اصلی را خاموش کنید و فیوز مدار را بردارید، قبل از اینکه برق را به بقیه خانه بازگردانید
[ترجمه ترگمان]سوئیچ ایزوله کننده اصلی را خاموش کنید و فیوز مدار را قبل از بازگرداندن قدرت به بقیه خانه خاموش کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We've succeeded in isolating the gene that determines a person's weight.
[ترجمه گوگل]ما موفق شده ایم ژنی را که وزن فرد را تعیین می کند، جدا کنیم
[ترجمه ترگمان]در جداسازی ژن ها که وزن فرد را تعیین می کند، موفق بوده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Yet these efforts to preserve tradition by isolating society from Western influence were doomed to failure.
[ترجمه گوگل]با این حال، این تلاش ها برای حفظ سنت از طریق انزوای جامعه از نفوذ غرب، محکوم به شکست بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، این تلاش ها برای حفظ سنت توسط جامعه منزوی از نفوذ غرب محکوم به شکست بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Isolating the fat globules of milk and patting them into butter is a technological procedure.
[ترجمه گوگل]جداسازی گلبول های چربی شیر و قرار دادن آنها در کره یک روش تکنولوژیکی است
[ترجمه ترگمان]Isolating گلبول های چربی شیر و نوازش آن ها به کره یک روش تکنولوژیکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He achieved the very considerable feat of isolating a material, demonstrating its purity and getting an analysis of the elements present.
[ترجمه گوگل]او به شاهکار بسیار قابل توجهی دست یافت که جداسازی یک ماده، نشان دادن خلوص آن و تجزیه و تحلیل عناصر موجود بود
[ترجمه ترگمان]او به شاهکاری قابل توجه از ایزوله کردن مواد، نشان دادن پاکی آن و به دست آوردن تجزیه و تحلیل عناصر موجود دست یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Transposon tagging is a powerful molecular tool for isolating genes with unknown functions.
[ترجمه گوگل]برچسب گذاری ترانسپوزون یک ابزار مولکولی قدرتمند برای جداسازی ژن هایی با عملکرد ناشناخته است
[ترجمه ترگمان]برچسب زنی گمراه کننده یک ابزار مولکولی قدرتمند برای ایزوله کردن ژن های با توابع نامعلوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sitting in a cubicle is'stupefying'and isolating, only a social need.
[ترجمه گوگل]نشستن در اطاقک «محیرت‌انگیز» و منزوی‌کننده است و فقط یک نیاز اجتماعی است
[ترجمه ترگمان]نشستن در یک اتاق کوچک گیج کننده و منزوی است و تنها نیاز اجتماعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The present invention relates to a method of isolating proteins from a proteinaceous vegetable material.
[ترجمه گوگل]اختراع حاضر به روشی برای جداسازی پروتئین ها از مواد گیاهی پروتئین دار مربوط می شود
[ترجمه ترگمان]اختراع موجود به روشی برای ایزوله کردن پروتیین های from از مواد گیاهی proteinaceous مربوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Conclusion The method is useful for isolating rat trachea- bronchia epithelial cells and the entire F12 media with no serum is effective for culturing.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری این روش برای جداسازی سلول های اپیتلیال نای برونش موش صحرایی مفید است و کل محیط کشت F12 بدون سرم برای کشت موثر است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری این روش برای سلول های اپی trachea rat - bronchia سلول های اپی تلیال فاقد سرم برای کشت سلول مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This became known as the streak method for isolating bacteria.
[ترجمه گوگل]این به عنوان روش رگه ای برای جداسازی باکتری ها شناخته شد
[ترجمه ترگمان]این روش به عنوان روش شیار برای ایزوله کردن باکتری ها شناخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• setting apart, separating; of or pertaining to a language in which the grammatical relationship of words is determined by their placement in a sentence (linguistics)

پیشنهاد کاربران

عایق کاری کردن
منزوی کننده
منزوی سازی، جداسازی، سواسازی، قرنطینه سازی

بپرس