in the soup

پیشنهاد کاربران

با فعل land می شود
for example: She has landed us in the soup
او ما را به درد سر انداخته است.
کلا هت پس معرکه است.
کارت ساخته است
گور خودتو کندی
بیچاره شدی
در هچل ( افتادن )
تو دردسر ( افتادن )

بپرس