jewry

/ˈdʒuːri//ˈdʒuːri/

معنی: یهودیت
معانی دیگر: (اسم جمع) یهودیان، (در سابق) محله ی یهودیان (ghetto هم می گویند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: Jewries
(1) تعریف: the Jewish people collectively.

(2) تعریف: a medieval ghetto inhabited mainly by Jews.

جمله های نمونه

1. Thought better by Jewry itself to withdraw him from the public gaze.
[ترجمه گوگل]خود یهود بهتر فکر می کرد که او را از دید عموم دور کند
[ترجمه ترگمان]به خود اجازه نداد که خود را از نگاه مردم منصرف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Those whose main interest was Soviet Jewry were split down the middle.
[ترجمه گوگل]کسانی که علاقه اصلی آنها یهودیان شوروی بود، به وسط تقسیم شدند
[ترجمه ترگمان]کسانی که علاقه اصلی آن ها، Jewry اتحاد جماهیر شوروی بود، از وسط شکاف برداشته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The conclusion points out that the problems of jewry in Soviet has not been worked out.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری اشاره می کند که مشکلات یهودیت در شوروی حل نشده است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری حاکی از آن است که مشکلات of در دوران اتحاد جماهیر شوروی به پایان نرسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The motivation of Soviet jewry living before 20 century 70 s is firstly reviewed.
[ترجمه گوگل]انگیزه جواهری شوروی قبل از قرن بیستم دهه 70 ابتدا بررسی می شود
[ترجمه ترگمان]ابتدا انگیزه زندگی jewry شوروی در اوایل دهه ۷۰ میلادی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But European Jewry a patchwork quilt, where the bond with Israel depends greatly on local conditions.
[ترجمه گوگل]اما یهودیان اروپایی یک لحاف تکه تکه‌ای هستند که در آن پیوند با اسرائیل تا حد زیادی به شرایط محلی بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]اما یهودیت، یک لحاف patchwork است که پیوند با اسرائیل به شدت به شرایط محلی بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The tragic situation of European Jewry continued to deteriorate throughout the 1930.
[ترجمه گوگل]وضعیت غم انگیز یهودیان اروپا در سراسر سال 1930 رو به وخامت گذاشت
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۹۳۰، وضعیت تاسف بار Jewry اروپایی رو به وخامت گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There could be no better way to strengthen the unity of world Jewry.
[ترجمه گوگل]هیچ راه بهتری برای تقویت وحدت یهودیان جهان وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ راه بهتری برای تقویت اتحاد of وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was welcomed in boardrooms and presidential palaces everywhere as the spokesman of worldwide Diaspora Jewry.
[ترجمه گوگل]او در همه جا در اتاق‌های هیئت‌مدیره و کاخ‌های ریاست‌جمهوری به‌عنوان سخنگوی یهودیان دیاسپورا در سراسر جهان مورد استقبال قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]او در boardrooms و قصرهای ریاست جمهوری در همه جا به عنوان سخنگوی جامعه جهانی یهود مورد استقبال قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The late Friday Night Service is gaining in favor throughout all the denominations of Jewry.
[ترجمه گوگل]مراسم اواخر شب جمعه در تمام فرقه های یهودیت طرفدار پیدا می کند
[ترجمه ترگمان]خدمات شبانه در اواخر روز جمعه به نفع عموم یهودیان در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Right from its foundation, the existence of Israel created new questions for world Jewry.
[ترجمه گوگل]وجود اسرائیل از همان ابتدای تأسیس، سؤالات جدیدی را برای یهودیان جهان ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]از اساس آن، وجود اسرائیل پرسش هایی جدید برای یهودیان جهان ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The third chapter refers to the scale and direction of these jewry.
[ترجمه گوگل]فصل سوم به مقیاس و جهت این جواهرات اشاره دارد
[ترجمه ترگمان]فصل سوم به مقیاس و جهت این jewry اشاره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Israeli government seeks the political and financial support of American Jewry.
[ترجمه گوگل]دولت اسرائیل به دنبال حمایت سیاسی و مالی یهودیان آمریکایی است
[ترجمه ترگمان]دولت اسرائیل به دنبال حمایت سیاسی و اقتصادی یهودیان آمریکایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They have warned Mr Netanyahu that the bill, if passed, would cause a schism throughout Jewry.
[ترجمه گوگل]آنها به آقای نتانیاهو هشدار داده اند که در صورت تصویب این لایحه باعث ایجاد انشقاق در سراسر یهودیت خواهد شد
[ترجمه ترگمان]آن ها به آقای نتانیاهو هشدار داده اند که این لایحه اگر تصویب شود منجر به تفرقه ای در یهودیت خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یهودیت (اسم)
jewry, judaism

انگلیسی به انگلیسی

• jewish people; jewish world; area largely inhabited by jews, district where jews live
jewry is all the people who believe in and practise the religion of judaism; a formal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس