jump the gun

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to start something prematurely.

جمله های نمونه

1. It wasn't due to be released until September but some booksellers have jumped the gun and decided to sell it early.
[ترجمه فرزان] قرار نبود تا ماه سپتامبر منتشر شود اما برخی فروشندگان کتاب شتابزده عمل کردند و تصمیم گرفتند زودتر به فروش برسانندش.
|
[ترجمه گوگل]قرار نبود تا سپتامبر منتشر شود، اما برخی از کتابفروشان از اسلحه پریده اند و تصمیم گرفته اند آن را زودتر بفروشند
[ترجمه ترگمان]قرار نبود تا ماه سپتامبر آزاد شود، اما تعدادی از کتابفروشان از تفنگ پریدند و تصمیم گرفتند زودتر آن را بفروشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Let's not jump the gun.
[ترجمه یاس] بیا زودتر شروع نکنیم
|
[ترجمه فرزان] بیا عجولانه و بدون فکر عمل نکنیم
|
[ترجمه سپهر] بیا عجولانه و با عجله تصمیم نگیریم
|
[ترجمه گوگل]اسلحه را نپریم
[ترجمه ترگمان]بیا از تفنگ بپریم بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They've only just met - isn't it jumping the gun to be talking about marriage already?
[ترجمه سمیه] آنها تازه همدیگر رو ملاقات کرده اند. آیا خیلی زود نیست که درباره ازدواج صحبت کنند؟
|
[ترجمه گوگل]آنها تازه با هم آشنا شده اند - آیا صحبت کردن در مورد ازدواج از قبل به معنای پریدن نیست؟
[ترجمه ترگمان]اونا تازه با هم ملاقات کرده ن - مگه اینکه از قبل از ازدواج حرف زده باشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They jumped the gun by building the garage before permission had been given.
[ترجمه سمیه] آنها قبل از دریافت مجوز سریع شروع به ساختن ساختمان کردند.
|
[ترجمه سمیه] از هول حلیم افتادن تو دیگ
|
[ترجمه گوگل]آنها با ساختن گاراژ قبل از اینکه اجازه داده شود، اسلحه را پریدند
[ترجمه ترگمان]قبل از این که اجازه داده شود، مسلسل را با ساختن گاراژ از داخل گاراژ بیرون کشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But we are jumping the gun here.
[ترجمه مینو] ما داریم شتابزده عمل می کنیم
|
[ترجمه گوگل]اما ما اینجا اسلحه را می پریم
[ترجمه ترگمان] ولی ما داریم اسلحه رو از اینجا پرت می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But I have jumped the gun.
[ترجمه حاج ممد] اما من شتابزده عمل کرده ام
|
[ترجمه گوگل]اما من اسلحه را پریده ام
[ترجمه ترگمان]اما من از تفنگ پریدم بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Surely it's jumping the gun to buy the ring before you've even asked her to marry you?
[ترجمه گوگل]مطمئناً قبل از اینکه از او بخواهید با شما ازدواج کند، برای خرید انگشتر از اسلحه پریدن است؟
[ترجمه ترگمان]مطمئنا قبل از این که حتی از او خواسته باشی با تو ازدواج کند، از تفنگ استفاده می کند تا حلقه را بخرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Aren't we jumping the gun a bit?
[ترجمه کیارش] آیا کمی عجله نمی کنیم؟
|
[ترجمه گوگل]آیا ما کمی از تفنگ می پریم؟
[ترجمه ترگمان]یه ذره از روی اسلحه رد نمیشیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is unlikely that Boris Yeltsin would be implementing those reforms if we had jumped the gun, as the Opposition wanted.
[ترجمه گوگل]بعید است که بوریس یلتسین آن اصلاحات را اجرا کند، اگر ما آنطور که اپوزیسیون می‌خواسته بودیم دست به کار شده بودیم
[ترجمه ترگمان]بعید است که بوریس یلتسین در صورت تمایل اپوزیسیون، آن اصلاحات را اجرا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I think it would be jumping the gun to sign the agreement at this stage.
[ترجمه گوگل]من فکر می‌کنم در این مرحله امضای توافقنامه به معنای استفاده از تفنگ است
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که این کار برای امضای قرارداد حاضر در این مرحله از آن استفاده خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The new squad will officially be in existence on Monday anyway, so we're only jumping the gun by six days.
[ترجمه گوگل]به هر حال، تیم جدید به طور رسمی روز دوشنبه وجود خواهد داشت، بنابراین ما فقط شش روز دیگر از اسلحه پرش می کنیم
[ترجمه ترگمان]تیم جدید در هر صورت روز دوشنبه به طور رسمی وجود خواهد داشت، بنابراین ما فقط تا شش روز در حال پریدن از تفنگ هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Miller is young, and comparing him to the great quarterbacks is jumping the gun.
[ترجمه گوگل]میلر جوان است، و مقایسه او با تیم های بزرگ، پریدن از اسلحه است
[ترجمه ترگمان]میلر جوان است و او را با the بزرگ مقایسه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Don't jump the gun because they usually start distributing paychecks on the 15 th.
[ترجمه گوگل]اسلحه را نپرید زیرا معمولاً از پانزدهم شروع به توزیع چک می کنند
[ترجمه ترگمان]از تفنگ بپرید چون آن ها معمولا شروع به توزیع حقوق در ۱۵ ام می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Todd: Don't jump the gun. We need a further discussion.
[ترجمه Yasser] شتاب زده عمل نکنید، ما به توضیحات یا گفتگوهای بیشتری نیاز داریم.
|
[ترجمه گوگل]تاد: اسلحه را نپر ما نیاز به بحث بیشتر داریم
[ترجمه ترگمان] اسلحه رو تکون نده ما به یه بحث دیگه نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• start too soon

پیشنهاد کاربران

زود قضاوت کردن
یکی از دوستان، به نام learner اگه اشتباه نکنم، خوب گفتن👏 من میخوام تکمیلش کنم:
Jump در اینجا به معنی پیشی گرفتن هست؛ پیشی گرفتن از صدای شلیکِ تفنگ، مثل: jump in که به معنای پریدن وسط حرف دیگری هست.
ریشه :قبلا برای اعلام شروع مسابقه ورزشی شخصی تفنگ در می کرده .
اگر یکی از مسابقه دهندگان زودتر از زمان اعلام، شروع می کرده خطا بوده .
استعاره از شتابزده و نپخته عمل کردن .
بقول خودمون سر بی آب تراشیدن
Do something too early, too fast and too eagerly
دو معنی:1. شتاب زده اقدام کردن
2. پرچمدار بودن
از هول حلیم افتاد تو دیگ
to start doing something too soon or ahead of everybody else
عجله کردن
انجام دادن چیزی زودتر از موعد
کاری را هول هولکی انجام دادن - شتاب زده کاری رو کردن - بدون فکر و بررسی کاری را شروع کردن
◀️365� on rent ??
I need to move to south korea
You're getting paid like 9USD an hour so unless you're working online abroad don't jump the gun
...
[مشاهده متن کامل]

🌠 to start something prematurely
🌠
Start doing something too soon, act too hastily. For example, The local weather bureau jumped the gun on predicting a storm; it didn't happen for another two days. This expression alludes to starting a race before the starter's gun has gone off, and supplants the earlier beat the pistol, which dates from about 1900
🌠🌠🌠
start something too soon or early, especially without🔴 thinking
🔴do something before it should be done
🔴act before the proper time
🔴begin something before preparations are complete
◀️ Examples :
The media jumped the gun and gave out their verdict of the scandal even before the investigation was complete
Don’t you think you are jumping the gun by talking about marriage so soon? You’ve only just met
I don’t want to jump the gun and give out my conclusions until I have all the information required
He jumped the gun and booked a seat for me even before I had confirmed that I was coming
I think he jumped the gun when he made that investment without doing proper research first
The new executive jumped the gun by sending out the appointment letter too soon
She didn’t want to jump the gun and make a statement until she had all the facts of her case
If we publish this sensitive article, the masses will be quick to jump the gun and give their own verdict based on half truths and unconfirmed news
Origin :
This phrase originated from track and field races and was known since the early 1900s. It refers to athletes starting the race before the gun was fired ( which was used to signal to start of the race ) . This phrase was preceded in America by “beat the gun”

جنبیدن
شتاب زده عمل کردن
کاری رو خیلی زود انجام بدی قبل از زمانیکه باید انجام بدی
زود تر از وقف شروع کردن
to be hasty
شتاب زده و بدون فکر عمل کردن
عجله کردن، زودتر از وقت شروع کردن
شتاب زده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس