kinetic energy

/kəˈnetɪkˈenərdʒi//kɪˈnetɪkˈenədʒi/

معنی: انرژی جنبشی، نیروی ناشیاز حرکت، انرژی سینتیک
معانی دیگر: (فیزیک) کارمایه (یا انرژی) جنبشی، جم کار مایه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: energy resulting from motion.

جمله های نمونه

1. This tiny rock carries enough kinetic energy to produce an explosion equivalent to several thousand tons of high explosives.
[ترجمه گوگل]این سنگ ریز دارای انرژی جنبشی کافی برای تولید انفجاری معادل چند هزار تن مواد منفجره قوی است
[ترجمه ترگمان]این سنگ کوچک انرژی جنبشی کافی برای تولید یک انفجار معادل چند هزار تن مواد منفجره بالا دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is a measure of the average kinetic energy of all the particles in a system.
[ترجمه گوگل]این اندازه گیری میانگین انرژی جنبشی تمام ذرات یک سیستم است
[ترجمه ترگمان]این یک اندازه گیری از میانگین انرژی جنبشی کل ذرات در یک سیستم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These are kinetic energy and potential energy.
[ترجمه گوگل]اینها انرژی جنبشی و انرژی پتانسیل هستند
[ترجمه ترگمان]این ها انرژی جنبشی و انرژی پتانسیل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The kinetic energy lost by a body of mass m rising through the same distance is remarkably similar:.
[ترجمه گوگل]انرژی جنبشی از دست رفته توسط جسمی به جرم m که از همان فاصله بالا می رود به طور قابل ملاحظه ای مشابه است:
[ترجمه ترگمان]انرژی جنبشی که توسط بدن یک متر از طریق همان فاصله از بین می رود به طور قابل توجهی مشابه است:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the first case they had enough kinetic energy to make it; in the second case they did not.
[ترجمه گوگل]در مورد اول آنها انرژی جنبشی کافی برای ساخت آن داشتند در مورد دوم این کار را نکردند
[ترجمه ترگمان]در اولین مورد به اندازه کافی انرژی جنبشی داشتند که آن را درست کنند؛ در مورد دوم آن ها این کار را نکردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We know that kinetic energy increases as length raised to the fifth power.
[ترجمه گوگل]می دانیم که انرژی جنبشی با افزایش طول به توان پنجم افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]ما می دانیم که انرژی جنبشی با افزایش طول به توان پنجم افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. All this is achieved by kinetic energy - the shell contains no explosives.
[ترجمه گوگل]همه اینها با انرژی جنبشی به دست می آید - پوسته حاوی مواد منفجره نیست
[ترجمه ترگمان]همه اینها با انرژی جنبشی به دست می آیند - پوسته حاوی هیچ ماده منفجره نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Velocity is important. Kinetic energy frees the brain and confuses the enemy.
[ترجمه گوگل]سرعت مهم است انرژی جنبشی مغز را آزاد می کند و دشمن را گیج می کند
[ترجمه ترگمان]سرعت مهم است انرژی جنبشی مغز را آزاد می کند و دشمن را گیج می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The kinetic energy, or energy of motion, of the ship has been exchanged for strain energy in the rope.
[ترجمه گوگل]انرژی جنبشی یا انرژی حرکت کشتی با انرژی کرنش در طناب مبادله شده است
[ترجمه ترگمان]انرژی جنبشی و یا انرژی حرکت کشتی برای انرژی کرنش در طناب رد و بدل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In other words mammals and living creatures generate kinetic energy and heat when food is burnt in respiration.
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر پستانداران و موجودات زنده انرژی جنبشی و گرما تولید می کنند که غذا در تنفس می سوزد
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، پستانداران و موجودات زنده وقتی که غذا در تنفس سوزانده می شود انرژی جنبشی و گرما تولید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At Eschede the almost instantaneous dissipation of kinetic energy was bound to cause massive damage.
[ترجمه گوگل]در Eschede اتلاف تقریباً آنی انرژی جنبشی مسلماً صدمات زیادی ایجاد می‌کرد
[ترجمه ترگمان]حداقل انرژی جنبشی که در آن ایجاد شده بود به علت آسیب عظیم جنبشی بود که به سرعت ایجاد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Both the momentum and kinetic energy of the first are completely transferred to the second.
[ترجمه گوگل]هم تکانه و هم انرژی جنبشی اولی به طور کامل به دومی منتقل می شود
[ترجمه ترگمان]هم انرژی جنبشی و هم انرژی جنبشی جریان اول به طور کامل به دوم انتقال داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Each fragment's immense kinetic energy was transform into heat.
[ترجمه گوگل]انرژی جنبشی عظیم هر قطعه به گرما تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]هر قطعه از انرژی جنبشی عظیم تبدیل به گرما می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The relativistic kinetic energy diverges completely from the Newtonian formula.
[ترجمه گوگل]انرژی جنبشی نسبیتی کاملاً از فرمول نیوتنی جدا می شود
[ترجمه ترگمان]انرژی جنبشی نسبیتی کاملا از فرمول نیوتنی واگرا می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انرژی جنبشی (اسم)
kinetic energy

نیروی ناشی از حرکت (اسم)
kinetic energy

انرژی سینتیک (اسم)
kinetic energy

تخصصی

[شیمی] انرژی جنبشی
[عمران و معماری] انرژی جنبشی - انرژی حرکتی - انرژی سینتیک - انرژی جنبده
[برق و الکترونیک] انرژی جنبشی - انرژی جنبشی انرژی مرتبط با حرکت .
[مهندسی گاز] انرژی جنبشی
[زمین شناسی] انرژی جنبشی
[نساجی] انرژی جنبشی
[ریاضیات] انرژی جنبشی
[پلیمر] انرژی جنبشی
[آب و خاک] انرژی جنبشی

انگلیسی به انگلیسی

• energy produced by motion
kinetic energy is the energy that is produced when something moves; a technical term in physics.

پیشنهاد کاربران

انرژی جنبشی، یعنی Energy of a moving physical body
انرژی جنبشی یا کینتیک انرژی ( اختصاری KE ) یکی از صورتهای انرژی است که جسم بخاطر حرکت دارا می باشد. انرژی جنبشی عبارت است از کار مورد نیاز برای شتاب دادن به جرم جسم برای رسیدن به سرعت مورد نظر از حالت سکون. از آنجا که این انرژی در حین شتاب گرفتن جسم به آن اضافه می شود، جسم این انرژی را تا زمانی که تغییری در سرعت جسم داده نشود حفظ خواهد کرد؛ بنابراین از نظر تئوری همین مقدار کار برای کاهش سرعت جسم از سرعت کنونی به حالت توقف مورد نیاز خواهد بود.
...
[مشاهده متن کامل]

kinetic energy ( فیزیک )
واژه مصوب: انرژی جنبشی
تعریف: انرژی مربوط به حرکت جسم

بپرس