keep your wits about you

پیشنهاد کاربران

هُش داشتن ( هوش داشتن ) برابر درخوری برای این اصطلاح است.
هش داشتن - [هُ تَ] ( مص مرکب ) متوجه و ملتفت بودن. ( یادداشت مؤلف ) . مراقب و مواظب بودن :
همانجا که بینیش بر جای کش
نگر تا بداری بدین کار هش. فردوسی.
...
[مشاهده متن کامل]

هش دار، مدار خوار کس را
مرغان همه را حقیر مشمر. ناصرخسرو.
ای کام دلت دام کرده دین را
هش دار که این راه انبیا نیست. ناصرخسرو.
گفت اشتر که اندر این پیکار
عیب نقاش می کنی هش دار. سنائی.
می اندرده که در ده نیست هشیار
چه خفتی، عمر شد، برخیز، هش دار. عطار.
طوطی خط سبزت می آید و میجوشد
هش دار که آن لحظه اندر شکرت افتد.
عطار.
هش دار تا نیفکندت پیرویّ نفس
در ورطه ای که سود ندارد شناوری. سعدی.
ای که بر مرکب تازنده سواری هش دار.
سعدی ( گلستان ) .

خونسردی خود را حفظ کردن و دچار استرس نشدن در شرایط سخت
حواس جمع بودن
حواست حسابی جمع باشد
هوشیار بودن
گوش بزنگ بودن
IDIOM: have/keep ( all ) your wits about you
to be ready to think quickly in a situation and react to things that you are not expecting:
Cycling is potentially very dangerous in the city - you have to keep your wits about you.
آگاه و آماده بودن ( در شرایط سخت و غیرقابل پیش بینی )

بپرس