land on


(عامیانه) موآخذه ی شدید کردن، سخت نکوهش کردن، سخت بازخواست کردن

جمله های نمونه

1. This allowed tenant farmers to buy land on easy terms .
[ترجمه گوگل]این به کشاورزان مستاجر اجازه داد تا زمین را با شرایط آسان خریداری کنند
[ترجمه ترگمان]این به کشاورزان اجازه می داد زمین را با شرایط آسان بخرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Developers are buying up all the land on the island.
[ترجمه گوگل]توسعه دهندگان در حال خرید تمام زمین های جزیره هستند
[ترجمه ترگمان]سازندگان در حال خرید همه زمین های جزیره هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Did the ball land on the green?
[ترجمه گوگل]آیا توپ روی زمین سبز فرود آمد؟
[ترجمه ترگمان]آیا توپ روی سبز فرود آمد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They were the first men to land on the moon.
[ترجمه گوگل]آنها اولین افرادی بودند که روی ماه فرود آمدند
[ترجمه ترگمان]اولین کسانی بودند که روی ماه فرود می آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Why do complaints always land on my desk ?
[ترجمه گوگل]چرا شکایت ها همیشه روی میز من می آیند؟
[ترجمه ترگمان]چرا همیشه از روی میزم شکایت می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We never imagined that men would land on the moon.
[ترجمه گوگل]ما هرگز تصور نمی کردیم که انسان ها روی ماه فرود بیایند
[ترجمه ترگمان]هرگز تصور نمی کردیم که مردان روی ماه فرود خواهند آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The land on hilltops and hillsides was all cropped.
[ترجمه گوگل]زمین های بالای تپه ها و دامنه های تپه تماماً زراعت شده بود
[ترجمه ترگمان]زمینه ای بر روی تپه های تپه و دامنه تپه ها در همه حال کوتاه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They were coming in to land on the north coast of Crete.
[ترجمه گوگل]آنها می آمدند تا در ساحل شمالی کرت فرود آیند
[ترجمه ترگمان]آن ها در ساحل شمالی کرت برای فرود آمدن به خشکی می آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. New settlers in the west could buy land on relatively easy terms.
[ترجمه گوگل]مهاجران جدید در غرب می توانند زمین را با شرایط نسبتاً آسان خریداری کنند
[ترجمه ترگمان]مهاجران جدید در غرب می توانستند براساس شرایط نسبتا آسان زمین بخرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Thick fog frustrated their attempt to land on the tiny island.
[ترجمه گوگل]مه غلیظ تلاش آنها برای فرود در جزیره کوچک را ناکام گذاشت
[ترجمه ترگمان]مه غلیظ تلاش آن ها برای فرود آمدن در جزیره کوچک را عقیم گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You just keep us posted whose property they land on.
[ترجمه گوگل]شما فقط ما را در جریان بگذارید که آنها در ملک چه کسی هستند
[ترجمه ترگمان]تو فقط ما رو در جریان گذاشتی که ملک اونا رو پیاده کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On deck, means it could even land on an aircraft carrier.
[ترجمه گوگل]روی عرشه، یعنی حتی می تواند روی یک ناو هواپیمابر فرود بیاید
[ترجمه ترگمان]روی عرشه، به این معنی است که حتی می تواند بر روی ناو هواپیمابر فرود بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You will be required to vacate the land on six months notice expiring at the end of any month.
[ترجمه گوگل]از شما خواسته می شود زمین را با اخطار شش ماهه که در پایان هر ماه منقضی می شود تخلیه کنید
[ترجمه ترگمان]برای تخلیه زمین به مدت شش ماه در پایان هر ماه لازم است که زمین را تخلیه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. On the land On about 20 acres a few miles from the farmstead grow the sunflower and sorghum used in Pipestem gifts.
[ترجمه گوگل]در زمین در حدود 20 هکتار در چند مایلی مزرعه، آفتابگردان و سورگوم مورد استفاده در هدایای Pipestem رشد می کنند
[ترجمه ترگمان]در حدود ۲۰ هکتار زمین، چند مایل دورتر از farmstead، گل های آفتابگردان و sorghum را پرورش می دهند که در هدایای Pipestem به کار می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

Land on یک معنی داره که بین آمریکایی ها پرکاربرده و من از توی یوتیوب شنیدم ولی جالبه توی خیلی از دیکشنری هاو سایت ها نیست .
اینه معنیش :
to arrive at or choose a solution, idea, or decision after considering various options possibilities.
...
[مشاهده متن کامل]

به فارسی میشه به نتیجه ای یا راه حلی یا تصمیمی رسیدن

خراب شدن سر کسی یا جایی
فرود آمدن. افتادن

بپرس