launching pad

/ˈlɒnt͡ʃɪŋˈpæd//ˈlɔːnt͡ʃɪŋpæd/

معنی: سکوی پرتاب موشک
معانی دیگر: سکوی پرتاب موشک

جمله های نمونه

1. The rocket lifted off from its launching pad.
[ترجمه گوگل]موشک از سکوی پرتاب خود بلند شد
[ترجمه ترگمان]راکت از سکوی پرتاب جدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ellington's band was a launching pad for many gifted jazz musicians.
[ترجمه گوگل]گروه الینگتون سکوی پرتاب بسیاری از نوازندگان مستعد جاز بود
[ترجمه ترگمان]گروه Ellington یک سکوی پرتاب برای بسیاری از نوازندگان موسیقی جاز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The spaceship will lift off from the launching pad at 7 a. m.
[ترجمه گوگل]سفینه فضایی در ساعت 7 صبح از سکوی پرتاب بلند خواهد شد متر
[ترجمه ترگمان]سفینه فضایی سفینه فضایی در ساعت ۷ صبح از سکوی پرتاب جدا خواهد شد متر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Designers' Saturday has traditionally been used as a launching pad for designs and this year is no exception.
[ترجمه گوگل]شنبه طراحان به طور سنتی به عنوان سکوی پرتاب برای طراحی ها استفاده می شود و امسال نیز از این قاعده مستثنی نیست
[ترجمه ترگمان]طراحان روز شنبه به طور سنتی به عنوان یک سکوی پرتاب برای طراحی مورد استفاده قرار می گیرند و در این سال هیچ استثنایی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The traditional launching pad for new model media events are remote, vacation-oriented resorts with ample space, uncrowded roads and few distractions.
[ترجمه گوگل]سکوی پرتاب سنتی برای رویدادهای رسانه‌ای مدل جدید، استراحتگاه‌های دورافتاده، تعطیلات محور با فضای کافی، جاده‌های شلوغ و حواس‌پرتی کم است
[ترجمه ترگمان]سکوی پرتاب سنتی برای رویداده ای رسانه ای مدل جدید، مکان هایی از راه دور، تعطیلات محور با فضای کافی، جاده های فرعی و چند حواس پرتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It was the launching pad for a media career that has made her one of the highest-paid people on British TV.
[ترجمه گوگل]این سکوی پرتاب حرفه رسانه ای بود که او را به یکی از پردرآمدترین افراد تلویزیون بریتانیا تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]این سکوی پرتاب برای یک حرفه رسانه ای بود که او را یکی از گران ترین افراد تلویزیون بریتانیا کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The rocket lifted off from the launching pad.
[ترجمه گوگل]موشک از سکوی پرتاب بلند شد
[ترجمه ترگمان]راکت از سکوی پرتاب بلند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Such excerpts are important because they provide a highly visible launching pad.
[ترجمه گوگل]چنین گزیده هایی مهم هستند زیرا سکوی پرتاب بسیار قابل مشاهده ای را ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]چنین گزیده مهمی از این جهت مهم هستند که یک یادداشت راه اندازی بسیار مشهود را ارایه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Ares I-X rocket is poised to launch on a suborbital test flight on Oct. 27 and rolled out to its launching pad earlier this week.
[ترجمه گوگل]موشک Ares I-X قرار است در 27 اکتبر در یک پرواز آزمایشی زیر مداری پرتاب شود و اوایل این هفته به سکوی پرتاب خود پرتاب شد
[ترجمه ترگمان]موشک Ares I - ایکس در روز ۲۷ اکتبر آماده پرتاب یک هواپیمای آزمایشی suborbital است و در اوایل این هفته به سکوی پرتاب آن رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Late Monday afternoon, reading the obscure and intricate markings, they identified a launching pad.
[ترجمه گوگل]اواخر بعدازظهر دوشنبه، با خواندن نشانه‌های مبهم و پیچیده، یک سکوی پرتاب را شناسایی کردند
[ترجمه ترگمان]اواخر روز دوشنبه بعد از ظهر، با خواندن علامت های مبهم و پیچیده، یک سکوی پرتاب را شناسایی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Could this mountain metropolis be the third stop and final launching pad of the ascendency of a major civilizational power?
[ترجمه گوگل]آیا این کلان شهر کوهستانی می تواند سومین ایستگاه و آخرین سکوی پرتاب صعود یک قدرت تمدنی بزرگ باشد؟
[ترجمه ترگمان]آیا این کلان شهر کوهستانی می توانست سومین توقف و آخرین سکوی راه اندازی سلطه یک قدرت تمدنی مهم باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To launch a rocket is to send it up from its launching pad.
[ترجمه گوگل]پرتاب یک موشک به معنای ارسال آن از سکوی پرتاب است
[ترجمه ترگمان]پرتاب راکت این است که آن را از محل پرتاب خود ارسال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Our purpose is clear: By preventing the Taliban from reestablishing a stranglehold over the Afghan people, we will deny al Qaeda the safe haven that served as a launching pad for 9/
[ترجمه گوگل]هدف ما روشن است: با ممانعت از برقراری مجدد پناهگاه طالبان بر مردم افغانستان، القاعده را از پناهگاه امنی که به عنوان سکوی پرتاب برای 9/9 عمل کرد، دریغ خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]هدف ما واضح است: با جلوگیری از تضعیف طالبان از خفقان به مردم افغانستان، القاعده پناه گاه امن القاعده را که به عنوان یک سکوی پرتاب برای ۹ \/ ۲ عمل می کرد، انکار خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Iran state television showed the missile being fired from a launching pad in a desert region.
[ترجمه گوگل]تلویزیون دولتی ایران شلیک این موشک را از سکوی پرتاب در یک منطقه بیابانی نشان داد
[ترجمه ترگمان]تلویزیون دولتی ایران نشان داد که این موشک از یک سکوی پرتاب در منطقه بیابانی ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سکوی پرتاب موشک (اسم)
launching pad

انگلیسی به انگلیسی

• location from which items are dispatched into the air (i.e. spaceships, satellites, rockets, etc.)
a launching pad is a platform from which rockets, missiles, or satellites are launched.
a launching pad is also a situation which you can use in order to go forward to something better or more important.

پیشنهاد کاربران

an event, group, or activity that helps someone start something
launch pad for
• Ellington’s band was a launching pad for many gifted jazz musicians.
سکوی پرتاب

بپرس