long division

/ˈlɒŋdɪˈvɪʒn̩//lɒŋdɪˈvɪʒn̩/

(حساب) بخش بر عدد دو رقمی (یا بیشتر)، تقسیم تفصیلی، بخش یا تقسیم بزرگ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a procedure of dividing one number by another number, in which each step, with its subtraction and its remainder, is written down in full.

جمله های نمونه

1. We still do long division at school.
[ترجمه گوگل]ما هنوز در مدرسه تقسیم طولانی انجام می دهیم
[ترجمه ترگمان]ما هنوز تو مدرسه یه بخش طولانی انجام میدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And showing her his long division.
[ترجمه گوگل]و به او تقسیم طولانی خود را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]و بخش طولانی اش رو بهش نشون داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Using the powers of long division, that averages out to 6875 points per game.
[ترجمه گوگل]با استفاده از قدرت های تقسیم طولانی، که به طور متوسط ​​به 6875 امتیاز در هر بازی می رسد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از قدرت تقسیم طولانی که متوسط تا ۶۸۷۵ نقطه در هر بازی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Can you do long division?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید تقسیم طولانی انجام دهید؟
[ترجمه ترگمان]میتونی بخش طولانی رو انجام بدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Doing long division is a mental process and so is making a joke.
[ترجمه گوگل]انجام تقسیم طولانی یک فرآیند ذهنی است و همچنین شوخی کردن
[ترجمه ترگمان]انجام یک تقسیم طولانی یک فرآیند ذهنی است و بنابراین یک جوک می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. No chimpanzee will ever learn long division, but with enough practice almost any human can master the challenge.
[ترجمه گوگل]هیچ شامپانزه‌ای هرگز تقسیم طولانی را نمی‌آموزد، اما با تمرین کافی تقریباً هر انسانی می‌تواند بر این چالش مسلط شود
[ترجمه ترگمان]هیچ شامپانزه تقسیم طولانی را یاد نمی گیرد، اما با تمرین کافی تقریبا هر انسانی می تواند بر این چالش غلبه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Listing 3 shows an example of how long division was handled.
[ترجمه گوگل]فهرست 3 نمونه ای از مدت زمان انجام تقسیم را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]لیست ۳ نمونه ای از این که چگونه تقسیم بلند انجام شد را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tying my shoes was a major accomplishment, long division seemed a near impossibility, and complex social interaction consisted of a game of tag.
[ترجمه گوگل]بستن کفش‌هایم یک دستاورد بزرگ بود، تقسیم طولانی مدت تقریباً غیرممکن به نظر می‌رسید و تعامل اجتماعی پیچیده شامل یک بازی تگ بود
[ترجمه ترگمان]Tying کفش هایم یک دستاورد بزرگ بود، تقسیم طولانی غیرممکن به نظر می رسید، و تعامل اجتماعی پیچیده شامل یک بازی برچسب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. "Maybe he'll help you with long division" says Laura, who isalso very shy.
[ترجمه گوگل]لورا، که بسیار خجالتی نیز هست، می‌گوید: «شاید او در تقسیم طولانی به شما کمک کند
[ترجمه ترگمان]لو را که خیلی خجالتی بود گفت: شاید اون به تو کمک کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The items on a left-behind grocery list, long division or the smell of our moms' cookies -- they're all stimulated by a complicated neurochemical process.
[ترجمه گوگل]اقلام موجود در لیست خواربار فروشی، تقسیم طولانی یا بوی کوکی های مادران ما - همه آنها توسط یک فرآیند عصبی شیمیایی پیچیده تحریک می شوند
[ترجمه ترگمان]آیتم های موجود در لیست left، تقسیم طولانی و یا بوی مادر ما، همگی با یک فرآیند neurochemical پیچیده تحریک می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Use a calculator or long division to see this.
[ترجمه گوگل]برای مشاهده این موضوع از ماشین حساب یا تقسیم طولانی استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از ماشین حساب یا تقسیم طولانی برای دیدن آن استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To put this in perspective, think about long division. Raise your hand if you can do long division on paper, right now. Hands? Anyone? I didn't think so.
[ترجمه گوگل]برای در نظر گرفتن این موضوع، به تقسیم طولانی فکر کنید اگر می توانید تقسیم طولانی روی کاغذ را همین الان انجام دهید، دست خود را بلند کنید دست ها؟ هر کسی؟ من اینطور فکر نمی کردم
[ترجمه ترگمان]برای این که این موضوع را در نظر بگیریم، درباره تقسیم طولانی فکر کنیم دستت رو ببر بالا اگه می تونی واحد بلند رو روی کاغذ انجام بدی، همین الان دست ها بالا؟ کسی نیست؟ فکر نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The findings can help anyone, from a fourth grader doing long division to a retiree taking on a new language.
[ترجمه گوگل]این یافته‌ها می‌تواند به هر کسی کمک کند، از دانش‌آموز کلاس چهارمی که بخش طولانی را انجام می‌دهد تا بازنشسته‌ای که زبان جدیدی می‌آموزد
[ترجمه ترگمان]این یافته ها می توانند به هر کسی کمک کنند، از دانش آموز کلاس چهارم که تقسیم طولانی به یک فرد بازنشسته را به یک زبان جدید انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Razed long division skills", it studied the Western advanced technology to enrich our country. "
[ترجمه گوگل]با مهارت‌های تقسیم طولانی، فناوری پیشرفته غربی را برای غنی‌سازی کشورمان مورد مطالعه قرار داد »
[ترجمه ترگمان]این کشور مهارت های تقسیم طولانی تری نسبت به فن آوری پیشرفته غربی برای غنی سازی کشور ما مورد مطالعه قرار داد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] تقسیم طولانی، عمل تقسیم با ذکر کلیه ی مراحل آن

انگلیسی به انگلیسی

• mathematical process of division when the divisor is greater than 12 (mathematics)
long division is a method of dividing one large number by another, which involves writing out each stage in the calculation.

پیشنهاد کاربران

بپرس