lama

/ˈlɑːmə//ˈlɑːmə/

معنی: شتر بی کوهان امریکای جنوبی، لاما، کشیش بودایی، رنگ زرد مایل بقرمز
معانی دیگر: لاما (کشیش مذهب لاماگرایی در تبت)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a priest of the form of Buddhism practiced in Tibet and Mongolia.

جمله های نمونه

1. The Dalai Lama has always counselled non-violence.
[ترجمه گوگل]دالایی لاما همیشه به عدم خشونت توصیه کرده است
[ترجمه ترگمان]دالای لاما همیشه توصیه می کند که بدون خشونت رفتار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It came into being after a lama saw a fight between a white crane and an ape.
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه لاما شاهد دعوای جرثقیل سفید و یک میمون بود به وجود آمد
[ترجمه ترگمان]بعد از آن که یکی از لاما یکی از لاما یکی از میمون شرور و میمون شد، به این نتیجه رسید که او در حال جنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. "Kundun" is Martin Scorsese's biopic about the Dalai Lama.
[ترجمه گوگل]«کوندون» فیلم بیوگرافی مارتین اسکورسیزی درباره دالایی لاما است
[ترجمه ترگمان]\"Kundun\" در فیلم زندگینامه مارتین اسکورسیزی در مورد دالایی لاما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Angela Tene and Lama meet Stephen Storvick, and begin to bring him food in his apartment above the deli.
[ترجمه گوگل]آنجلا تن و لاما با استفن استورویک ملاقات می کنند و شروع به آوردن غذا برای او در آپارتمان بالای اغذیه فروشی می کنند
[ترجمه ترگمان]آنجلا تنه و لما با استفن Storvick ملاقات می کنند و شروع به آوردن غذا در آپارتمانش در بالای the می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Earlier the Dalai Lama had spent six days in England on a private visit.
[ترجمه گوگل]پیش از این دالایی لاما شش روز را در یک دیدار خصوصی در انگلیس سپری کرده بود
[ترجمه ترگمان]پیش از این، دالایی لاما شش روز را در انگلستان در یک دیدار خصوصی سپری کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Memphis Mayor Myron Lowery greeted the Dalai Lama with the "fist bump," where instead of a handshake, two people touch fists.
[ترجمه گوگل]مایرون لوری، شهردار ممفیس، دالایی لاما را با ضربه مشت استقبال کرد، جایی که به جای دست دادن، دو نفر مشت‌ها را لمس می‌کنند
[ترجمه ترگمان]شهردار ممفیس Myron Lowery با \"bump مشت\" به دالایی لاما خوشامد گفت و به جای دست دادن، دو دست را لمس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Its fugitive Dalai Lama and his "government-in-exile" have found refuge in India since 1959—and China blames him, and by extension his hosts, for the continued rebelliousness in his homeland.
[ترجمه گوگل]دالایی لاما فراری و "دولت در تبعید" او از سال 1959 به هند پناه برده اند - و چین او و در نتیجه میزبانانش را به دلیل تداوم سرکشی در سرزمینش مقصر می داند
[ترجمه ترگمان]دالایی لاما فراری آن و \"دولت در تبعید\" از سال ۱۹۵۹ در هند پناه گرفته اند و چین او را مقصر می داند، و چین با گسترش لشکریان خود، به خاطر سرکشی و تمرد مداوم در میهن خود، او را مقصر می داند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Everybody is listening carefully to the eminent lama expounding the text.
[ترجمه گوگل]همه با دقت به لاما برجسته ای که متن را توضیح می دهد گوش می دهند
[ترجمه ترگمان]همه به دقت گوش می دهند و به خواننده برجسته و برجسته پیام گوش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Before the current Dalai Lama, there were already some others.
[ترجمه گوگل]قبل از دالایی لاما فعلی، تعدادی دیگر وجود داشتند
[ترجمه ترگمان]قبل از دالایی لاما، برخی دیگر نیز حضور داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This continuous lineage extends to the XIV Dalai Lama of our own time.
[ترجمه گوگل]این دودمان پیوسته تا دالای لاما چهاردهم زمان خود ما گسترش می یابد
[ترجمه ترگمان]این دودمان مستمر به دالایی لاما مربوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. No matter Lama Position. The Dalai Lama hires oneself hanger-on. Must do the protest march work.
[ترجمه گوگل]مهم نیست موقعیت لاما دالایی لاما خود را به صورت آویز استخدام می کند باید کار راهپیمایی اعتراضی را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]صرف نظر از موقعیت دالایی لاما دالایی لاما خود را برای دفاع از خود استخدام می کند باید راهپیمایی اعتراضی را انجام دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Frankfurter Allgemeine Zeitung: The Dalai Lama has expressed the hope to come on a pilgrimage to China.
[ترجمه گوگل]Frankfurter Allgemeine Zeitung: دالایی لاما ابراز امیدواری کرده است که برای زیارت به چین بیاید
[ترجمه ترگمان]Frankfurter Allgemeine Zeitung: دالایی لاما ابراز امیدواری کرده است که به زیارت چین برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Dalai Lama, revered by many Tibetans, advocates greater autonomy for Tibet.
[ترجمه گوگل]دالایی لاما، که توسط بسیاری از تبتی ها مورد احترام است، از خودمختاری بیشتر برای تبت حمایت می کند
[ترجمه ترگمان]دالایی لاما، مورد احترام بسیاری از تبتی ها، از خودمختاری بیشتر تبت حمایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Beijing regards the Dalai Lama as its worst enemy.
[ترجمه گوگل]پکن دالایی لاما را بدترین دشمن خود می داند
[ترجمه ترگمان]پکن، دالایی لاما را بدترین دشمن خود می داند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. China's government selected its own Panchen Lama in China.
[ترجمه گوگل]دولت چین پانچن لاما خود را در چین انتخاب کرد
[ترجمه ترگمان]دولت چین لاما خود را در چین انتخاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شتر بی کوهان امریکای جنوبی (اسم)
guanaco, lama, llama

لاما (اسم)
lama

کشیش بودایی (اسم)
lama

رنگ زرد مایل به قرمز (اسم)
lama

تخصصی

[نساجی] رنگ زرد مایل به قرمز

انگلیسی به انگلیسی

• buddhist monk in tibet and mongolia
a lama is a buddhist priest or monk in tibet and mongolia.

پیشنهاد کاربران

بپرس