lorry

/ˈlɔːri//ˈlɒri/

معنی: کامیون، بارکش، ماشین باری
معانی دیگر: واگن مسطح و بی دیواره، واگن باری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: lorries
(1) تعریف: a low, sideless wagon drawn by horses.

(2) تعریف: a flat, sideless railroad car.

(3) تعریف: (chiefly British) any of a number of large vehicles used for transporting freight or other loads; truck.

جمله های نمونه

1. an articulated lorry is made in two sections which are joined together by a bar
کامیون دو قطعه،از دو بخش که توسط میله ای به هم وصل شده اند تشکیل شده است.

2. A lorry shed its load on the motorway.
[ترجمه گوگل]یک کامیون بار خود را در بزرگراه ریخت
[ترجمه ترگمان]یک کامیون بار خود را بر روی جاده ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A tragedy was narrowly averted when a lorry crashed into a crowded restaurant.
[ترجمه گوگل]با برخورد یک کامیون با یک رستوران شلوغ، به‌دقت از وقوع یک فاجعه جلوگیری شد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک کامیون در یک رستوران شلوغ تصادف کرد، یک تراژدی از بین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The car rammed against/into the lorry.
[ترجمه گوگل]ماشین به کامیون برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]اتومبیل به کامیون برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The lorry chugged up the hill.
[ترجمه گوگل]کامیون از تپه عبور کرد
[ترجمه ترگمان]ماشین باری از تپه سرازیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They were pinioned against the wall by the lorry.
[ترجمه گوگل]آنها توسط کامیون به دیوار چسبیده بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها با کامیون به دیوار بستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As the lorry went past, I got an eyeful of grit.
[ترجمه گوگل]همانطور که کامیون از کنارش گذشت، من یک چشم ریزش کردم
[ترجمه ترگمان]وقتی که این ماشین باری از کنار من رد شد، من یک رگه شن از شن گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A passing lorry covered us in mud from head to foot.
[ترجمه لیلا] کامیون در حال عبور سرتاپامونو گلی کرد.
|
[ترجمه گوگل]یک کامیون در حال عبور ما را از سر تا پا در گل و لای پوشانده بود
[ترجمه ترگمان]یک ماشین باری که از آن عبور کرده بود، ما را در گل و لای در گل انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Striking lorry drivers agreed to lift their blockades of main roads.
[ترجمه گوگل]رانندگان کامیون های اعتصابی موافقت کردند که مسدود شدن جاده های اصلی خود را رفع کنند
[ترجمه ترگمان]رانندگان کامیون با اعتصاب کنندگان موافقت کردند که مسدود کردن جاده های اصلی خود را بردارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The second accident involved two cars and a lorry.
[ترجمه گوگل]تصادف دوم دو خودرو و یک کامیون بود
[ترجمه ترگمان]دومین حادثه شامل دو اتومبیل و یک کامیون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The lorry veered out of control, overturned and smashed into a wall.
[ترجمه گوگل]کامیون از کنترل خارج شد، واژگون شد و به دیوار کوبید
[ترجمه ترگمان]کامیون از کنترل خارج شد، واژگون شد و به دیوار خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The lorry driver pulled into the side of the road and got out for a cup of tea.
[ترجمه گوگل]راننده کامیون به کنار جاده کشیده شد و بیرون آمد تا یک فنجان چای بنوشد
[ترجمه ترگمان]راننده کامیون در کنار جاده ایستاد و برای یک فنجان چای بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The cat got run over by the lorry and squashed.
[ترجمه گوگل]گربه توسط کامیون زیر گرفته شد و له شد
[ترجمه ترگمان]گربه با ماشین باری و له و له شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. His bicycle collided with a lorry.
[ترجمه گوگل]دوچرخه اش با یک کامیون تصادف کرد
[ترجمه ترگمان]دوچرخه با یک کامیون برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کامیون (اسم)
camion, truck, lorry

بارکش (اسم)
transport, truck, lorry, wagon, waggon, freighter, tractor

ماشین باری (اسم)
lorry

تخصصی

[عمران و معماری] کامیون

انگلیسی به انگلیسی

• motor truck (british); sideless wagon that is pulled by horses
a lorry is a large motor vehicle which is used to transport goods by road.

پیشنهاد کاربران

تریلی . کامیون
Lorry: کامیون به انگلیسی بریتانیایی
Truck: کامیون به انگلیسی آمریکایی
اگر مفید بود لطفا لایک کنید ❤️🙏🏻
Lorry = Truck
کامیون
What's a truck ?
a vehicle that carries things: such as a : a very large, heavy vehicle that is used to move large or numerous objects
کامیون باربری
به معنی کامیون یا هر گونه ماشین سنگین بارکش.
lorry بیشتر در بریتیش استفاده میشه
و truck بیشتر در امریکن.
کامیون، ماشین بار کش
ماشین باربری
کامیون

بپرس