lurking

جمله های نمونه

1. reporters were lurking behind the tree
خبرنگاران پشت درخت کمین کرده بودند.

2. a thought that is still lurking in the recesses of his subconscious
اندیشه ای که هنوز در اعماق ضمیر ناخودآگاه او کمین کرده است

3. A crocodile was lurking just below the surface.
[ترجمه بهنام] یک کروکودیل، درست زیر سطح اب پنهان شده بود.
|
[ترجمه گوگل]یک تمساح درست در زیر سطح کمین کرده بود
[ترجمه ترگمان]یک کروکودیل، درست زیر سطح آب پنهان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Someone was lurking in the shadows.
[ترجمه گوگل]کسی در سایه ها کمین کرده بود
[ترجمه ترگمان]کسی در سایه کمین کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Why are you lurking around outside my house?
[ترجمه گوگل]چرا بیرون از خانه من کمین کرده اید؟
[ترجمه ترگمان]چرا بیرون خونه من کمین کرده بودی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He thought he saw someone lurking above the chamber during the address.
[ترجمه گوگل]او فکر کرد در حین سخنرانی کسی را دید که بالای اتاق کمین کرده است
[ترجمه ترگمان]او فکر می کرد کسی را می بیند که در طول آدرس در اتاق کمین کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She didn't see the figure lurking behind the bushes.
[ترجمه گوگل]او چهره ای را که پشت بوته ها کمین کرده بود ندید
[ترجمه ترگمان]او شبح را که پشت بوته ها پنهان شده بود را ندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It seems that old prejudices are still lurking beneath the surface.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که تعصبات قدیمی هنوز در زیر سطح پنهان هستند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که خرافات قدیمی هنوز زیر آن پنهان شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There's a suspicious looking man lurking about outside.
[ترجمه گوگل]مردی مشکوک در بیرون کمین کرده است
[ترجمه ترگمان]مرد مشکوکی است که در بیرون کمین کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He's usually lurking somewhere near the bar.
[ترجمه گوگل]او معمولاً در جایی نزدیک بار در کمین است
[ترجمه ترگمان]معمولا جایی نزدیک بار کمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Why are you lurking about in the corridor?
[ترجمه گوگل]چرا در راهرو کمین کرده اید؟
[ترجمه ترگمان]چرا در راهرو کمین کرده بودی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He was to be found lurking in the band's dressing room whenever they ventured into Mancunian territory, which was often.
[ترجمه گوگل]او را می‌توانستند در رختکن گروه در کمین هر زمان که به قلمرو مانکونیایی می‌رفتند پیدا می‌کردند، که اغلب بود
[ترجمه ترگمان]هر بار که به قلمرو Mancunian می رفتند، او را در اتاق رخت کن در کمین نشسته بودند که غالبا در آن به سر می بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I have a bunch of hoods lurking around some corner wanting ten thousand pounds that I have not got.
[ترجمه گوگل]من یک دسته هود در گوشه ای کمین کرده ام که ده هزار پوند می خواهم که من ندارم
[ترجمه ترگمان]من یک دسته جارو دارم که در گوشه ای کمین کرده و حدود ده هزار پوند است که من ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Many unforeseen dangers may be lurking in the wings.
[ترجمه گوگل]ممکن است بسیاری از خطرات پیش بینی نشده در کمین بال ها باشد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از خطرات پیش بینی نشده ممکن است در باله ای پنهان شده باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• reading of discussion groups without leaving messages in them or contributing to the conversation (internet)

پیشنهاد کاربران

چیزی پنهان شده، مخفی شده
They found a lot lurking between the teeth.
اونها چیزهای زیادی را که بین دندانها پنهان شده بود، پیدا کردند.
فرصت طلب
در شبکه های اجتماعی، آن کسی است که تنها تماشاگر مطالب است و درگیر نمی شود.
A social media lurker is someone who's active on social media platforms like LinkedIn, Twitter, and Facebook, but instead of participating or engaging with others, they just consume information and scroll through their content feeds
...
[مشاهده متن کامل]

در ورای چیزی . در پشت چیزی بصورت مخفی
در کمین
سایه
کمین

بپرس