materialism

/məˈtɪriəˌlɪzəm//məˈtɪərɪəlɪzəm/

معنی: مادیت، ماده گرایی، ماده پرستی
معانی دیگر: فلسفه ی اصالت ماده، ماتریالیسم (در برابر: ایده آلیسم یا انگارگرایی idealism)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the philosophic theory that physical matter and its related forces are the source or cause of all phenomena.
مشابه: mechanism

(2) تعریف: great or excessive concern with the acquisition of wealth or possessions, esp. as opposed to the attainment of spiritual goals.

- As a young man, he had cared only about making money, but he rejected materialism and became somewhat of an ascetic in later life.
[ترجمه گوگل] او در جوانی فقط به پول درآوردن اهمیت می‌داد، اما مادی‌گرایی را رد کرد و در زندگی بعدی تا حدودی زاهد شد
[ترجمه ترگمان] وی به عنوان یک مرد جوان، تنها به پول درآوردن اهمیت داده بود، ولی ماده گرایی را مردود می داشت و در زندگی بعدی اندکی ascetic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. he attacked materialism with passion
او با شورمندی به ماده گرایی حمله کرد.

2. a vigorous enemy of materialism
دشمن سرسخت ماده گرایی

3. plato's idealism and aristotle's materialism
پنداره گرایی افلاطون و ماده گرایی ارسطو

4. my quarrel with the critics was partly due to their materialism
ستیز من با هنرسنجان تا اندازه ای مربوط به ماده گرایی آنها بود.

5. Idealism is opposite to / from materialism.
[ترجمه گوگل]ایده آلیسم در مقابل ماتریالیسم است
[ترجمه ترگمان]Idealism مخالف با \/ از مادی گرایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Our civilization remains enslaved to materialism.
[ترجمه گوگل]تمدن ما اسیر ماتریالیسم است
[ترجمه ترگمان]تمدن ما همچنان اسیر مادی گرایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Materialism represents the triumph of theory over experience.
[ترجمه گوگل]ماتریالیسم نشان دهنده پیروزی تئوری بر تجربه است
[ترجمه ترگمان]مادی گرایی نشان دهنده پیروزی تئوری بر سر تجربه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But during the Eighties, when materialism and malfeasance predominated, the electorate suffered guilt pains.
[ترجمه گوگل]اما در طول دهه هشتاد، زمانی که مادی گرایی و بداخلاقی غالب بود، رای دهندگان از دردهای گناه رنج می بردند
[ترجمه ترگمان]اما در دوران Eighties، هنگامی که ماده گرایی و malfeasance فزونی می گرفت، حوزه انتخابیه دچار عذاب وجدان شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is old-style materialism writ large.
[ترجمه گوگل]این ماتریالیسم به سبک قدیمی است که بزرگ نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]این مادی گرایی سبک قدیمی است که بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In general, what the theory of dialectic materialism states is that every society is structured around its material basis of production.
[ترجمه گوگل]به طور کلی، آنچه نظریه ماتریالیسم دیالکتیک بیان می کند این است که هر جامعه حول پایه مادی تولید خود ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، چیزی که نظریه دیالکتیک گرایی بیان می کند این است که هر جامعه حول محور مادی تولید بنا شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Plato would probably have puked at Williams' seeming materialism.
[ترجمه گوگل]افلاطون احتمالاً ماتریالیسم ظاهری ویلیامز را متعجب می کرد
[ترجمه ترگمان]افلاطون احتمالا puked در materialism به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They were accused of materialism, wanting designer clothes instead of babies.
[ترجمه گوگل]آنها به مادی گرایی متهم شدند و به جای نوزادان، لباس های طراح می خواستند
[ترجمه ترگمان]آن ها به مادی گرایی متهم شده اند، که به جای بچه ها لباس طراح می خواهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This materialism also means that the traditional tyrants, the parents-in-law, are being increasingly regarded by married couples as burdens.
[ترجمه گوگل]این ماتریالیسم همچنین به این معنی است که ظالمان سنتی، پدر و مادر شوهر، به طور فزاینده ای توسط زوج های متاهل به عنوان بار تلقی می شوند
[ترجمه ترگمان]این مادی گرایی همچنین به این معنی است که the سنتی، یعنی پدر و مادر، به طور فزاینده ای توسط زوج های متاهل به عنوان بار مسئولیت در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We live in a time of crass materialism.
[ترجمه گوگل]ما در زمان ماتریالیسم بی‌سابقه زندگی می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]ما تو یه زمان of crass زندگی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مادیت (اسم)
objectivity, materialism, secularism, secularization, worldliness

ماده گرایی (اسم)
materialism

ماده پرستی (اسم)
materialism

انگلیسی به انگلیسی

• preoccupation with material matters; belief that physical comfort is the highest value
materialism is the attitude of people who think that money and possessions are the most important things in life.

پیشنهاد کاربران

materialism ( آینده پژوهی )
واژه مصوب: ماده گرایی
تعریف: یک نظام فراگیر جهانی که رفتارهای اجتماعی را بر پایۀ روابط و ساختارهای مادّی مانند ساختارهای اقتصادی جامعه توضیح می دهد
ماتریالیسم
مادی گرایی
پول پرستی

بپرس