moustache

/ˈməˌstæʃ//məˈstɑːʃ/

معنی: سبیل
معانی دیگر: رجوع شود به: mustache، mustachio سبیل

جمله های نمونه

1. rustam twirled his moustache
رستم سبیل خود را تاب داد.

2. a soldier with a bristling moustache
سربازی با سبیل زبر و پر پشت

3. he kept chewing at his moustache
مرتبا سبیل خود را می جوید.

4. he clipped the end of his moustache
او سر سبیل خود را چید.

5. His teeth gleamed under his moustache.
[ترجمه گوگل]دندان هایش زیر سبیلش برق می زد
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When he put on the wig and false moustache I could have died.
[ترجمه گوگل]وقتی او کلاه گیس و سبیل های دروغین را گذاشت، من می توانستم بمیرم
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The beginnings of a moustache showed on his upper lip.
[ترجمه گوگل]شروع یک سبیل روی لب بالایی او نمایان بود
[ترجمه ترگمان]آغاز سبیلش در لب بالایی اش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His moustache prickled when he kissed me.
[ترجمه گوگل]وقتی من را بوسید سبیلش سیخ شد
[ترجمه ترگمان]وقتی مرا بوسید، سبیل هایش می لرزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was short and bald and had a moustache.
[ترجمه گوگل]او کوتاه قد و کچل بود و سبیل داشت
[ترجمه ترگمان]قد کوتاه و طاس داشت و سبیل داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He had a long droopy moustache.
[ترجمه گوگل]سبیل بلند آویزی داشت
[ترجمه ترگمان]سبیل بلندی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Mid-fifties, short black hair, grey moustache, distinctive Russian accent. Need I go on?
[ترجمه گوگل]اواسط دهه پنجاه، موهای کوتاه مشکی، سبیل خاکستری، لهجه متمایز روسی آیا باید ادامه دهم؟
[ترجمه ترگمان]اواسط دهه پنجاه، موهای کوتاه سیاه، سبیل خاکستری، لهجه غلیظ روسی میخوای ادامه بدم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. His father shaved off his moustache.
[ترجمه گوگل]پدرش سبیل هایش را تراشید
[ترجمه ترگمان]پدرش سبیل خود را تراشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I had to wear a black moustache and false nose for the role.
[ترجمه گوگل]برای این نقش مجبور شدم سبیل مشکی و بینی مصنوعی بپوشم
[ترجمه ترگمان]باید سبیل مشکی و بینی مصنوعی برای نقش داشته باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. An enormous black moustache drooped over his mouth.
[ترجمه گوگل]سبیل سیاه بزرگی روی دهانش افتاده بود
[ترجمه ترگمان]سبیل سیاه بزرگی روی دهانش افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Groucho Marx had a thick black moustache.
[ترجمه گوگل]گروچو مارکس سبیل مشکی کلفتی داشت
[ترجمه ترگمان]Groucho مارکس سبیل بلندی داشت (کمدین معروف آمریکایی)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سبیل (اسم)
mustache, mustachio, palpus, moustache

انگلیسی به انگلیسی

• hair which grows on a man's upper lip; similar hair growth on an animal (also mustache)
a man's moustache is the hair that grows on his upper lip.

پیشنهاد کاربران

بپرس