masking


نقاب گذارى، مانع دید شدن کامپیوتر : پوشش روانشناسى : پوشاندن علوم نظامى : پوشاندن

جمله های نمونه

1. He put masking tape round the edges of the glass while he painted the window frame.
[ترجمه Saleheh] او هنگامی که قاب پنجره را رنگ میزد، دور لبه های شیشه را با نوار ( چسب ) پوشاند.
|
[ترجمه گوگل]او در حالی که قاب پنجره را رنگ می کرد، دور لبه های شیشه نوار چسب زد
[ترجمه ترگمان]او نوار را دور لبه لیوان گذاشت در حالی که قاب پنجره را رنگ زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He is good at masking his real character behind an assumed manner.
[ترجمه گوگل]او در پنهان کردن شخصیت واقعی خود در پشت یک روش فرضی خوب است
[ترجمه ترگمان]او در مخفی کردن شخصیت واقعی خود در پشت یک حالت فرضی، خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In brightness masking, a homogeneous bright field is used after the target word.
[ترجمه گوگل]در پوشش روشنایی، یک میدان روشن همگن بعد از کلمه هدف استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]در ماسک درخشندگی، یک میدان روشن همگن بعد از کلمه هدف مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Then I borrowed some masking tape from the office and hung them on the cafeteria wall.
[ترجمه گوگل]سپس مقداری نوار چسب از دفتر قرض گرفتم و آنها را به دیوار کافه تریا آویزان کردم
[ترجمه ترگمان]بعد چند تا نوار مخفی از دفتر قرض گرفتم و آن ها را روی دیوار کافه تریا آویزان کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He sticks like glue, and thinks he is masking his intentions.
[ترجمه گوگل]او مانند چسب می چسبد و فکر می کند قصد خود را پنهان می کند
[ترجمه ترگمان]مثل چسب است و فکر می کند که او قصد خود را پنهان کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Some readings seemed high, possibly because of imperfect masking of the plant boxes.
[ترجمه گوگل]برخی از خوانش‌ها احتمالاً به دلیل پوشش ناقص جعبه‌های گیاه بالا به نظر می‌رسیدند
[ترجمه ترگمان]بعضی از خوانش ها، احتمالا به خاطر پوشش ناقص جعبه های گیاه، بالا به نظر می رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They were bound and gagged with masking tape.
[ترجمه گوگل]آنها را بستند و با نوار نقاب بستند
[ترجمه ترگمان]هر دو دست و پا بسته و دست و پا بسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. First, you should not use masking tape under any circumstances.
[ترجمه گوگل]اول اینکه تحت هیچ شرایطی نباید از چسب نواری استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]اول، تو نباید از نوار پنهان سازی در هر شرایطی استفاده کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Masking his doubts with machismo, he feels he is not really a man unless he can seize whatever he wants.
[ترجمه گوگل]او با پوشاندن شک و تردیدهای خود با ماچیسمو احساس می کند که واقعاً یک مرد نیست مگر اینکه بتواند هر چیزی را که می خواهد تصاحب کند
[ترجمه ترگمان]از doubts با machismo، احساس می کند که او واقعا یک مرد نیست مگر اینکه بتواند هر چیزی را که می خواهد بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Next stick strips of low-tack masking tape over the areas of background colour that you want to remain.
[ترجمه گوگل]سپس نوارهای نوار پوششی با چسبندگی کم را روی قسمت هایی از رنگ پس زمینه که می خواهید باقی بمانند بچسبانید
[ترجمه ترگمان]نوار چسب بعدی نوار چسب با رویه کم را بر روی قسمت های رنگی که می خواهید باقی بماند نوار چسب قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I found that ordinary narrow masking tape was the answer.
[ترجمه گوگل]من متوجه شدم که نوار ماسک معمولی باریک جواب می دهد
[ترجمه ترگمان]من متوجه شدم که یک نوار پلاستیکی معمولی جواب را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Each was lined with several layers of black plastic U. S. Government burn bag and the plastic sealed with masking tape.
[ترجمه گوگل]هر یک از آنها با چند لایه کیسه سوختگی پلاستیکی سیاه و سفید پوشانده شده بود و پلاستیک با نوار ماسک مهر و موم شده بود
[ترجمه ترگمان]هر کدامشان با چند لایه پلاستیکی سیاه پوشیده شده بودند اس دولت کیسه را آتش زد و پلاستیک با نوار چسب بسته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For years I tried to paint around grasses and tried masking fluid; however neither approach gave me a satisfactory result.
[ترجمه گوگل]سال‌ها سعی کردم اطراف علف‌ها را نقاشی کنم و مایع پوشاننده را امتحان کردم با این حال، هیچ یک از این رویکردها به من نتیجه رضایت بخشی نداد
[ترجمه ترگمان]سال ها تلاش کردم که چمن ها را رنگ بزنم و سعی کنم سیال را پنهان کنم؛ با این وجود، هیچ کدام از این روش ها نتایج رضایت بخشی به من ندادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Wrap the bottom corner with a couple of layers of masking tape to prevent the scraper from cutting the device.
[ترجمه گوگل]گوشه پایینی را با چند لایه نوار چسب بپیچید تا از برش دادن دستگاه توسط لیسه جلوگیری شود
[ترجمه ترگمان]گوشه پایین را با چند لایه چسب بپوشانید تا از برش دستگاه جلوگیری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] سبک ماسکینگ - نقابگذاری
[کامپیوتر] پوشش ؛ نقاب ؛ گذاری
[برق و الکترونیک] پوشانه گذاری - پوشاندن، پوشاننده 1. مقدار آستانه قابل شنیدن صدا که با حضور صدای دیگر افزایش پیدا می کند . واحد آن دسی بل است . آن را پوشش شنیداری و پوشش شنوایی نیز می نامند . 2. مراحل برمنامه ریزی شده برای حذف پوشش رادار در مناطقی ه چنین ارسالی می تواند در مقاصد ناوبری برای دشمن مفید باشد . با تضعیف باریکه در آن جهتها با استفاده از فرستنده های اضافی روی همان بسامد در مکانهای مناسب برای تداخل با جهت یابی 3. استفاده از پوشش یا روکشی روی سطح نیمرسانا برای آماده سازی سطح پوشیده شده برای زدودن یا نشاندن انتخابی 4. به کار گیری تنها، نویز، موسیقی یا صداهای دیگر برای مخفی کردن یا پوشاندن یک سیگنال واضح برای مقاصد سری . سیگنال پوشاننده باید در پایانه ی گیرنده در دسترس باشد . تا از سیگنال دریافتی تفریق شود و سیگنال مطلوب به دست آید .
[زمین شناسی] نقاب گذاری فرایندی برای کنار گذاشتن قسمتی از تصویر یا نقشه به منظور جلوگیری از پردازش بیش از حد آن قسمت. وسایلی برای ذخیره با ظرفیت ذخیره بسیار زیاد.
[ریاضیات] پوشش، روکش، روپوشانی
[آمار] درون آوری

انگلیسی به انگلیسی

• disguising, camouflaging, hiding, concealing; covering

پیشنهاد کاربران

در زمینه پردازش تصویر وقتی که قسمتی از عکس با هرچیزی پوشانده شود می گوییم عکس ماسک شده است.
در رشته الکترونیک، گرایش افزاره های میکرو ونانوالکترونیک موقعی که بخواهیم فرآیند لیتوگرافی رو انجام بدیم و بعد از زدن فتورزیست مدنظرمون یک چیزی مانند شابلون رو قرار میدیم رو ساختارمون که بهش در عمل همون
...
[مشاهده متن کامل]
ماسک میگن و به این کار هم عمل ماسک گذاری. پس به نظرم همون ماسک گذاری بگیم بهتره. البته پوشش هم کلمه مناسبیه.

masking ( شنوایی شناسی )
واژه مصوب: پوشش 5
تعریف: 1. فرستادن صدا به گوش غیرآزمایشی برای عدم مشارکت آن، در هنگام آزمایش گوش دیگر 2. مقدار صدایی که به وسیلۀ آن آستانۀ شنوایی یک صدا با وجود صدای دیگر بالا می رود

بپرس