mendicant

/ˈmendɪkənt//ˈmendɪkənt/

معنی: سائل، گدا، درویش، دربدر، دربدر، گدایی کننده
معانی دیگر: دریوزه گر، صدقه گیر، قلندر، گداوار، گداماب، وابسته به گدایان، قلندروار، وابسته به فرقه های مذهبی که اعضای آن از راه صدقه گیری زندگی می کنند

جمله های نمونه

1. He attacked intramural burial, the Mendicant Orders, and bullfights - all characteristic policies of enlightened statesmen.
[ترجمه گوگل]او به تدفین درون مدرسه‌ای، دستورات مندیکانت و گاوبازی‌ها حمله کرد - همه سیاست‌های مشخصه دولتمردان روشن‌فکر
[ترجمه ترگمان]او به دفن intramural، فرمان Mendicant، و bullfights - همه سیاست های مشخصه سیاستمداران روشنفکر، حمله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A member of a usually mendicant Roman Catholic order.
[ترجمه گوگل]عضوی از یک فرقه کاتولیک رومی که معمولاً متعصب است
[ترجمه ترگمان]یکی از اعضای فرقه usually رومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This dear little naked mendicant pretends to be utterly helpless.
[ترجمه گوگل]این دلقک برهنه کوچولوی عزیز وانمود می کند که کاملاً درمانده است
[ترجمه ترگمان]این گدا کوچولوی معصوم وانمود می کند که کام لا ناتوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A hindu ascetic or religious mendicant, especially one who performs feats of magic or endurance.
[ترجمه گوگل]مرتاض یا متدین هندو، به ویژه کسی که کارهای جادویی یا استقامتی انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]یک ascetic هندو یا یک گدا، به خصوص کسی که شاهکارهای جادویی یا استقامت را انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Yes, yes, I know you, modest mendicant, you ask for all that one has.
[ترجمه گوگل]آری، آری، من تو را می شناسم، دلقک متواضع، تو هر آنچه را که یکی دارد طلب می کنی
[ترجمه ترگمان]بله، بله، بله، شما را می شناسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Then the mendicant did it.
[ترجمه گوگل]سپس مدیکاتور این کار را انجام داد
[ترجمه ترگمان]آن وقت گدا این کار را کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The rich man who deludes himself into behaving like a mendicant may conserve his fortune although he will not be very happy.
[ترجمه گوگل]مرد ثروتمندی که خود را فریب می دهد و مانند یک فرد متقلب رفتار می کند، ممکن است ثروت خود را حفظ کند، اگرچه خیلی خوشحال نخواهد شد
[ترجمه ترگمان]این مرد ثروتمند که خود را مانند یک گدا نشان می دهد ممکن است ثروت خود را حفظ کند، هرچند که خوشبخت نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They refused to accept large donations to further their work and instead became mendicants, begging publicly for their daily needs.
[ترجمه گوگل]آنها از پذیرفتن کمک های مالی بزرگ برای پیشبرد کار خود سرباز زدند و در عوض تبدیل به یک دلقک شدند و علناً برای نیازهای روزانه خود التماس کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها از قبول کمک های بزرگ برای کار بیشتر خودداری کردند و به جای آن mendicants شدند و برای نیازهای روزانه خود به طور عمومی گدایی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A fifth order, the Servites, founded in 123 was acknowledged as mendicant order in 142
[ترجمه گوگل]پنجمین مرتبه، سرویت ها، که در سال 123 تأسیس شد، در سال 142 به عنوان یک نظم فکری شناخته شد
[ترجمه ترگمان]یک سفارش پنجم به نام Servites که در ۱۲۳ بنیاد نهاده شد به عنوان سفارش گدا در ۱۴۲ مورد تایید قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They saw him slouch forward after breakfast, and, like a mendicant, with outstretched, a sailor.
[ترجمه گوگل]آنها او را دیدند که بعد از صرف صبحانه به جلو خم شده بود، و مانند یک دلقک، با دراز کشیده، یک ملوان
[ترجمه ترگمان]بعد از صبحانه او را دیدند که خم شده و مثل یک گدا دراز شده و ملوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They saw him slouch forward after breakfast, and, a mendicant, with outstretched palm, accost a sailor.
[ترجمه گوگل]آنها او را دیدند که بعد از صرف صبحانه به سمت جلو خم شده بود، و با کف دستی دراز کشیده، به یک ملوان برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]بعد از صبحانه او را دیدند که خم شده و یک گدا، با کف دست، با یک ملوان مواجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Another monster monk is Mikoshi-nyudo (a. k. a. Miage-nyudo), a large, cross-eyed mendicant encountered on mountain passes or on lonely roads at night.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از راهب هیولا Mikoshi-nyudo (a k a Miage-nyudo) است، یک دلقک بزرگ با چشم های متقاطع که شب ها در گردنه های کوهستانی یا در جاده های خلوت با آن مواجه می شود
[ترجمه ترگمان]یک راهب دیگر Mikoshi - nyudo (a ک a یک گدا با چشم بزرگ و بزرگ که شب هنگام در گذرگاه های کوهستانی و یا در جاده های خلوت دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سائل (اسم)
beggar, mendicant, loafer, maunder, moocher

گدا (اسم)
beadsman, beggar, pauper, mendicant, lazar

درویش (اسم)
mendicant, dervish

دربدر (اسم)
outcast, mendicant, vagabond, vagrant

دربدر (صفت)
homeless, gadabout, mendicant

گدایی کننده (صفت)
mendicant

انگلیسی به انگلیسی

• one who is poor; beggar; cleric who lives by charity
of the poor; of a beggar; of or pertaining to one who lives on alms

پیشنهاد کاربران

سائل. سوال کننده. درخواست کننده
مثال:
And feed the self - contained needy and the mendicant
و به فقیران تودار و {نیازمندان} سائل غذا دهید.
�وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ�
فقیر یا مستضعف. . با گدا فرق می کند . . . در فرهنگ ما . . کسانی که ابرو دار هستند و از لحاظ معیشت شرایط سختی دارند. . در پنهان به آنها کمک می شود
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : mendicant
✅️ صفت ( adjective ) : mendicant
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس