messiah

/məˈsaɪə//mɪˈsaɪə/

معنی: مسیح موعود، مسیحا
معانی دیگر: (m کوچک) ناجی، نجات دهنده، رهایی بخش، رهاننده، رهاگر، (در مذهب یهود) نجات دهنده ی قوم یهود که انتظارش را دارند، ناجی موعود، (مسیحیت) عیسی مسیح (که معتقدند همان ناجی موعود یهود بوده است) (messias هم می گویند)

جمله های نمونه

1. a political messiah
یک ناجی سیاسی

2. People saw Mandela as their messiah.
[ترجمه گوگل]مردم ماندلا را مسیح خود می دیدند
[ترجمه ترگمان]مردم ماندلا را به عنوان مسیحای خود دیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He's seen by many as a political messiah.
[ترجمه گوگل]بسیاری او را یک مسیحای سیاسی می دانند
[ترجمه ترگمان]او توسط بسیاری به عنوان مسیح سیاسی دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He believes in every new political messiah.
[ترجمه گوگل]او به هر مسیحای سیاسی جدید اعتقاد دارد
[ترجمه ترگمان]او به هر مسیح سیاسی جدید اعتقاد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Religious masterpieces such as the Messiah continue to exercise a fascination which is much more than enjoyment of good tunes.
[ترجمه گوگل]شاهکارهای مذهبی مانند مسیحا همچنان به شیفتگی خود ادامه می دهند که بسیار بیشتر از لذت بردن از آهنگ های خوب است
[ترجمه ترگمان]شاهکارهای مذهبی مانند مسیحای موعود به اعمال افسونی که بسیار بیشتر از لذت بردن از آهنگ های خوب است، ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Dilbert is the new management messiah.
[ترجمه گوگل]دیلبرت مسیحای جدید مدیریت است
[ترجمه ترگمان]Dilbert، مسیح جدید مدیریت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But Zechariah also prophesied that the Messiah, descended from David, would be pierced and killed, and his followers scattered.
[ترجمه گوگل]اما زکریا همچنین نبوت کرد که مسیحا، از نسل داوود، سوراخ شده و کشته خواهد شد و پیروانش پراکنده خواهند شد
[ترجمه ترگمان]اما Zechariah همچنین پیش بینی کرد که مسیحا، که از داوود نازل شده بود، شکافته و کشته می شود، و پیروان وی پراکنده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They're building him up like a Messiah on a white charger galloping to the rescue.
[ترجمه گوگل]آنها او را مانند یک مسیحا بر روی یک شارژر سفید می سازند که تا نجات دهد
[ترجمه ترگمان]آن ها او را همچون مسیح موعود به اسبی سفید که به تاخت به سوی نجات می رود می سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He is traditionally associated, very closely, with the Messiah, the anointed one, the rightful king.
[ترجمه گوگل]او به طور سنتی، بسیار نزدیک، با مسیح، مسح شده، پادشاه برحق مرتبط است
[ترجمه ترگمان]او به طور سنتی با مسیح، پادشاه anointed، و پادشاه حقیقی ارتباط نزدیکی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And their very definition of the Messiah had been hi-jacked and twisted into something radically different.
[ترجمه گوگل]و تعريف آنها از مسيح به شکلي کاملاً متفاوت تحريف شده بود
[ترجمه ترگمان]و تعریف آن ها از مسیحای موعود بسیار متفاوت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Munnery is not the messiah, he's a very naughty boy.
[ترجمه گوگل]مونری مسیح نیست، او پسر بسیار شیطونی است
[ترجمه ترگمان]اون مسیح موعود نیست اون پسر خیلی بدی هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When faced with the suffering of the Messiah.
[ترجمه گوگل]هنگامی که با رنج مسیح مواجه شد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که با رنج مسیح مواجه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When confronted with the messiah being humiliated, tortured and killed, Peter refuses to listen.
[ترجمه گوگل]وقتی پیتر با تحقیر، شکنجه و کشته شدن مسیح مواجه شد، از گوش دادن خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که با مسیح مصادف شد، مورد شکنجه قرار گرفت، شکنجه شد و کشته شد، پطر از شنیدن آن امتناع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This was the gift through which the Messiah had accomplished his work.
[ترجمه گوگل]این هدیه ای بود که مسیح از طریق آن کار خود را به انجام رساند
[ترجمه ترگمان]این هدیه ای بود که مسیح موعود کار خود را انجام داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The Messiah has come, Iosif Hechter, and you have had no knowledge of him. . . .
[ترجمه گوگل]مسیح آمد، ایوسف هچتر، و تو از او اطلاعی نداشتی
[ترجمه ترگمان]ژوزف کشیش گفت که مسیح آمده است و شما اطلاعی از او ندارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مسیح موعود (اسم)
messiah, the anointed

مسیحا (اسم)
messiah

انگلیسی به انگلیسی

• promised and expected deliverer of the jewish people; jesus of nazareth (regarded by christians as the fulfillment of the messianic prophecies in the old testament); any expected deliverer; name of an oratorio by handel
for jews, the messiah is the king of the jews, who will be sent to them by god.
for christians, the messiah is jesus christ.
a messiah is any person who promises to rescue or succeeds in rescuing people from a very difficult or dangerous situation.

پیشنهاد کاربران

۱. {در آیین یهود} مسیح موعود ۲. {مسیحیت} مسیع، عیسی مسیح ۲. با حرف �m� کوچک : منجی. ناجی
مثال:
Whose name is Messiah, Jesus, son of Mary
که نامش مسیح، عیسی پسر مریم است.
�اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ�
منجی
ماسایی ها
مسیحا
مسیحا یا مسیح یا ماشیحا ( به معنی لغوی مسح شده ) ایده ای در ادیان ابراهیمی به معنی رهبری است که توسط خداوند انتخاب شده باشد. این فرد معمولاً شاه یا کاهنی است که توسط روغن مقدس مسح شده باشد. ایده مسیح از تورات نشات گرفته است. در تورات مسیح لزوماً یهودی نیست و از کوروش شاه هخامنشی به عنوان مسیح نام برده شده است، زیرا او دستور بازسازی اورشلیم ( بیت المقدس ) و بازسازی معبد سلیمان را صادر کرد. مسیح یهودی یک رهبر است که توسط خداوند مسح شده است و از نسل داوود می باشد. او قبایل بنی اسراییل را متحد خواهد کرد و عصر مسیحایی را آغاز خواهد نمود که دورانی در صلح جهانی به نام دنیای آینده خواهد بود.
...
[مشاهده متن کامل]

مِسایا
noun
1 the Messiah a Judaism, : a king who will be sent by God to save the Jews
b Christianity : Jesus Christ
2 [count] :
a person who is expected to save people from a very bad situation
...
[مشاهده متن کامل]

◀️They thought the new principal was the messiah the school had been hoping for.
◀️a political messiah

1 - ناجی موعود
a person who is expected to come and save the world
2 - مسیح ( ع )
In the Christian religion, the Messiah is Jesus.
3 - ( در مذهب یهود ) نجات دهنده ی قوم یهود که انتظارش را دارند
In the Jewish religion, the Messiah has not yet come.
مسیح

بپرس