ministry of finance

جمله های نمونه

1. The Ministry of Finance consistently overestimated its budget deficits.
[ترجمه گوگل]وزارت مالیه به طور مداوم کسری بودجه خود را بیش از حد برآورد می کرد
[ترجمه ترگمان]وزارت دارایی به طور مداوم کسری بودجه خود را دست بالا گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Arkin declined to say which Ministry of Finance or Daiwa Bank officials he wants to depose or what information he will seek.
[ترجمه گوگل]آرکین از بیان اینکه کدام مقامات وزارت دارایی یا بانک دایوا را می خواهد برکنار کند یا به دنبال چه اطلاعاتی است، خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]Arkin از گفتن اینکه کدام وزارت دارایی و یا مقامات بانک Daiwa خواهان عزل و یا اطلاعاتی است که به دنبال آن خواهد بود خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Ministry of Finance has set aside funds to cover workers' back pay and the mines' debts.
[ترجمه گوگل]وزارت مالیه برای تامین حقوق معوقه کارگران و بدهی های معادن بودجه اختصاص داده است
[ترجمه ترگمان]وزارت دارایی سرمایه هایی را برای پوشش حقوق کارگران و بدهی های این مین ها اختصاص داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. China's Ministry of Finance is considering levying a social security tax in an effort to narrow the wide gap in income distribution.
[ترجمه گوگل]وزارت دارایی چین در تلاش برای کاهش شکاف گسترده در توزیع درآمد، در نظر گرفتن مالیات بر تامین اجتماعی است
[ترجمه ترگمان]وزارت دارایی چین در نظر دارد یک مالیات تامین اجتماعی را در تلاش برای محدود کردن شکاف گسترده توزیع درآمد وضع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Then departments and so on Ministry of Finance, national tax bureau, Bank release many new policies.
[ترجمه گوگل]سپس ادارات و غیره وزارت دارایی، اداره مالیات ملی، بانک بسیاری از سیاست های جدید را منتشر می کنند
[ترجمه ترگمان]سپس وزارت دارایی و وزارت دارایی، اداره مالیات ملی، بسیاری از سیاست های جدید را منتشر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ministry of Finance, State Administration of Taxation clear the individual income tax deduction standard.
[ترجمه گوگل]وزارت دارایی، اداره امور مالیاتی، استاندارد کسر مالیات بر درآمد فردی را روشن می کند
[ترجمه ترگمان]وزارت دارایی، اداره مالیات دولت، معیار کسر مالیات بر درآمد فردی را روشن می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The quaestor served in the ministry of finance.
[ترجمه گوگل]شهبانو در وزارت دارایی خدمت می کرد
[ترجمه ترگمان]The در وزارت دارایی خدمت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. First, Ministry of Finance requests the rate of dividend is 5 %, but Buffett is 10 %.
[ترجمه گوگل]اولاً، وزارت دارایی نرخ سود سهام را 5 درصد درخواست می کند، اما بافت 10 درصد است
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، وزارت دارایی درخواست نرخ سود سهام ۵ % را دارد، اما بافت ۱۰ % است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Recently Ministry of Finance indicated, in the near future they will not plan to levy death tax.
[ترجمه گوگل]اخیراً وزارت دارایی نشان داده است که در آینده نزدیک آنها برای وضع مالیات مرگ برنامه ریزی نخواهند کرد
[ترجمه ترگمان]به تازگی وزارت دارایی اعلام کرده است که در آینده نزدیک، آن ها قصد پرداخت مالیات بر مرگ را ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. That the Ministry of Finance, Securities and Exchange stamp duty revenue has dropped for two reasons.
[ترجمه گوگل]اینکه درآمد حقوق تمبر وزارت دارایی، اوراق بهادار و بورس به دو دلیل کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، وزارت دارایی، اوراق بهادار و تمبر ارزی به دو دلیل کاهش پیدا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The new "Enterprise Accounting Code" issued by the Ministry of Finance in early 2006 has become an epoch-making reform of our accounting system.
[ترجمه گوگل]"کد حسابداری شرکتی" جدید که توسط وزارت دارایی در اوایل سال 2006 صادر شد، تبدیل به یک اصلاح دوران ساز در سیستم حسابداری ما شده است
[ترجمه ترگمان]قانون جدید حسابداری سازمانی \" که توسط وزارت دارایی در اوایل سال ۲۰۰۶ صادر شد، تبدیل به یک اصلاح برای سیستم حسابداری ما شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. National Tax Board ( Ministry of Finance ) administers billing, collection, and enforcement.
[ترجمه گوگل]هیئت ملی مالیات (وزارت دارایی) صورتحساب، جمع آوری و اجرا را مدیریت می کند
[ترجمه ترگمان]هیات مالیات ملی (وزارت دارایی)صدور صورتحساب، جمع آوری و اجرا را مدیریت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Ministry of Finance said that they decided to implement this program because people over 45 years old also need to take out loans to buy a house.
[ترجمه گوگل]وزارت مالیه گفت که آنها تصمیم گرفتند این برنامه را اجرا کنند زیرا افراد بالای 45 سال نیز برای خرید خانه نیاز به گرفتن وام دارند
[ترجمه ترگمان]وزارت دارایی گفت که آن ها تصمیم گرفته اند تا این برنامه را اجرا کنند چون بیش از ۴۵ سال است که مردم برای خرید یک خانه نیاز به وام دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. One is from the Ministry of Finance which confirms that the export duty has, or will be paid.
[ترجمه گوگل]یکی از وزارت دارایی است که تأیید می کند که حقوق صادرات پرداخت شده است یا خواهد شد
[ترجمه ترگمان]یکی از وزارت دارایی است که تایید می کند که عوارض صادراتی دارد و یا پرداخت خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• government office responsible for planning and implementing national economic policy

پیشنهاد کاربران

بپرس