naturopath


درمان کننده از راه طبیعی (به جای دارو و جراحی و غیره)، کیادرمانگر

جمله های نمونه

1. My mother is naturopath, she advised me to take these products which are a basic supply as recovery.
[ترجمه گوگل]مادرم متخصص طب طبیعی است، او به من توصیه کرد که این محصولات را که یک منبع اولیه هستند به عنوان ریکاوری مصرف کنم
[ترجمه ترگمان]مادرم naturopath است، او به من توصیه کرد تا این محصولات را که یک عرضه اولیه به عنوان بهبودی است بردارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Turn your baby into your gym, says American naturopath, Joshua Levitt, and your body can be a temple once more.
[ترجمه گوگل]جاشوا لویت، طبیعت شناس آمریکایی، می گوید که کودک خود را به ورزشگاه خود تبدیل کنید و بدن شما می تواند یک بار دیگر معبد شود
[ترجمه ترگمان]Joshua Levitt، naturopath آمریکایی، می گوید: کودک خود را به سالن ورزشی خود تبدیل کنید و یک بار دیگر بدن شما می تواند یک معبد باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Today, my naturopath recommended that I have acupuncture done on both of my legs and back.
[ترجمه گوگل]امروز، متخصص طب طبیعی من توصیه کرد که روی هر دو پا و پشت خود طب سوزنی انجام دهم
[ترجمه ترگمان]امروز، توصیه کرد که من طب سوزنی را در هر دو پایم و هم به عقب انجام دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Leading naturopath shows how to su percharge your immune system and fight infections with out relying on antibi otics.
[ترجمه گوگل]درمان طبیعی پیشرو نشان می دهد که چگونه می توان سیستم ایمنی خود را تقویت کرد و با عفونت ها بدون تکیه بر آنتی بیوتیک ها مبارزه کرد
[ترجمه ترگمان]naturopath اصلی نشان می دهد که چگونه سیستم ایمنی خود را به حالت تعلیق درآورد و با اتکا به antibi otics با عفونت ها مبارزه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Based on the results of the test, the naturopath told the parents that the child was allergic to milk, eggs, peanuts, rice, and beef, all of which he had previously eaten without problem.
[ترجمه گوگل]بر اساس نتایج آزمایش، متخصص طبیعی به والدین گفت که کودک به شیر، تخم مرغ، بادام زمینی، برنج و گوشت گاو که قبلاً همه آنها را بدون مشکل خورده بود، حساسیت دارد
[ترجمه ترگمان]براساس نتایج آزمایش ها، the به والدین گفت که کودک به شیر، تخم مرغ، بادام زمینی، برنج و گوشت آلرژی دارد که همه آن ها قبلا بدون مشکل خورده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Written with Australian-trained medical scientist and naturopath Katrin Hempel, the book has 50 recipes designed to solve serotonin imbalance without drugs.
[ترجمه گوگل]این کتاب که توسط دانشمند پزشکی و متخصص طبیعی استرالیایی کاترین همپل نوشته شده است، دارای 50 دستور العمل است که برای حل عدم تعادل سروتونین بدون دارو طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]این کتاب دارای ۵۰ دستور العمل های ویژه برای حل عدم تعادل سروتونین بدون مواد مخدر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Naturopath points out:human being is like the sponge, they are unconsciously affected by the energy. If people can know this betimes, they will live more vital.
[ترجمه گوگل]طبیعت گردان خاطرنشان می کند: انسان مانند اسفنج است، ناخودآگاه تحت تأثیر انرژی قرار می گیرد اگر مردم بتوانند هر چند وقت یکبار این را بدانند، حیاتی تر زندگی خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]naturopath اشاره می کند: انسان مانند اسفنج است، به طور ناآگاه تحت تاثیر انرژی قرار می گیرد اگر مردم بتوانند این را زود بدانند، بیشتر زنده خواهند ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Fortunately, just by chance, I had an appointment the next day with my naturopath and told her what was happening.
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، به طور اتفاقی، روز بعد قرار ملاقاتی با پزشک طبیعی ام گرفتم و به او گفتم چه اتفاقی دارد می افتد
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، من روز بعد با naturopath قرار ملاقات داشتم و به او گفتم چه اتفاقی دارد می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For diabetics, before trying various natural sweeteners, it is wise to consult a doctor or naturopath to decide how they may affect your personal situation.
[ترجمه گوگل]برای بیماران دیابتی، قبل از امتحان شیرین کننده های طبیعی مختلف، عاقلانه است که با پزشک یا متخصص طبیعی مشورت کنید تا تصمیم بگیرید که چگونه ممکن است بر وضعیت شخصی شما تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]برای بیماران دیابتی، قبل از امتحان sweeteners طبیعی مختلف، عاقلانه است که با دکتر یا naturopath مشورت کنید تا تصمیم بگیرید که چگونه می توانند بر وضعیت شخصی شما تاثیر بگذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The internal use of Arnica is not recommended and should only be administered by a professional herbalist, naturopath or health practitioner.
[ترجمه گوگل]استفاده داخلی از آرنیکا توصیه نمی شود و فقط باید توسط یک گیاه شناس حرفه ای، متخصص طب طبیعی یا متخصص بهداشت تجویز شود
[ترجمه ترگمان]استفاده داخلی از arnica توصیه نمی شود و تنها باید توسط پزشک متخصص، naturopath و یا پزشک متخصص درمان شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Carole's Note: This is a guest post by Jennifer Jefferies, speaker, naturopath and author of Seven Steps to Sanity.
[ترجمه گوگل]یادداشت کارول: این یک پست مهمان توسط جنیفر جفریز، سخنران، متخصص طبیعت و نویسنده کتاب هفت قدم به سوی سلامتی است
[ترجمه ترگمان]نکته: این یک پست مهمان توسط جنیفر Jefferies، سخنگو، naturopath و نویسنده هفت گام به Sanity است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who practices natural medicine and healing

پیشنهاد کاربران

naturopath ( پزشکی )
واژه مصوب: طبیعت درمانگر
تعریف: فردی که در طبیعت درمانی تخصص و در آن حوزه فعالیت دارد

بپرس