newtonian

/nuːˈtoʊniən//njuːˈtəʊnɪən/

وابسته به سر اسحق نیوتن و کشفیات او

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or concerning Newton or his theories, discoveries, or the like.

جمله های نمونه

1. But then, Newtonian mechanics appeared precisely accurate, until Relativity was discovered.
[ترجمه گوگل]اما پس از آن، مکانیک نیوتنی دقیقاً دقیق ظاهر شد، تا اینکه نسبیت کشف شد
[ترجمه ترگمان]اما پس از آن، مکانیک نیوتونی درست به نظر می رسد، تا زمانی که نسبیت کشف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Moreover, the specific Newtonian scheme has given rise to a remarkable body of mathematical ideas known as classical mechanics.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، طرح خاص نیوتنی منجر به پیدایش مجموعه قابل توجهی از ایده های ریاضی به نام مکانیک کلاسیک شده است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، طرح نیوتنی خاص به یک بدنه برجسته ایده های ریاضی معروف به مکانیک کلاسیک تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Instead of the clarity and precision of Newtonian mechanics, we have to be content with a more fuzzy account of affairs.
[ترجمه گوگل]به جای وضوح و دقت مکانیک نیوتنی، ما باید به گزارش مبهم‌تری از امور بسنده کنیم
[ترجمه ترگمان]به جای وضوح و دقت مکانیک نیوتونی، باید به شرح فازی بیشتری از امور قناعت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Indeed, is the Newtonian billiard-ball world computable?
[ترجمه گوگل]به راستی، آیا جهان بیلیارد نیوتنی قابل محاسبه است؟
[ترجمه ترگمان]در واقع، دنیای رقص نیوتونی - قابل محاسبه است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He laid some of the foundations of the Newtonian mechanics that was to replace Aristotle's.
[ترجمه گوگل]او برخی از پایه های مکانیک نیوتنی را که قرار بود جایگزین مکانیک ارسطو شود، بنا نهاد
[ترجمه ترگمان]او برخی از اصول مکانیک نیوتونی را که جایگزین ارسطو بود، گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Although the Newtonian equations governing the elements are well known, long-term weather prediction is notoriously unreliable!
[ترجمه گوگل]اگرچه معادلات نیوتنی حاکم بر عناصر به خوبی شناخته شده است، پیش‌بینی طولانی‌مدت آب و هوا به‌طور مشهور غیرقابل اعتماد است!
[ترجمه ترگمان]اگرچه معادلات نیوتونی که بر عناصر حاکم است شناخته می شوند، پیش بینی آب و هوا بلند مدت غیرقابل اطمینان است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was Newtonian physics again; for every action there is an equal and opposite reaction.
[ترجمه گوگل]دوباره فیزیک نیوتنی بود برای هر عمل عکس العملی برابر و مخالف وجود دارد
[ترجمه ترگمان]آن دوباره فیزیک نیوتنی بود؛ برای هر عملی، یک عکس العمل برابر و مخالف وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The same Newtonian scheme applies here on earth-and out among the stars and galaxies-to some comparable accuracy.
[ترجمه گوگل]همان طرح نیوتنی در اینجا روی زمین - و بیرون از ستاره ها و کهکشان ها - با دقتی قابل مقایسه اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]همان طرح نیوتنی در اینجا در روی زمین - و خارج از ستاره ها و کهکشان ها - تا برخی دقت قابل مقایسه اعمال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the Newtonian limit of small velocities and so these equations become.
[ترجمه گوگل]در حد نیوتنی سرعت های کوچک و بنابراین این معادلات تبدیل می شوند
[ترجمه ترگمان]در حد نیوتونی of کوچک است و بنابراین این معادلات تبدیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Calculations using Newtonian mechanics predict a precession of 532 arcsec per century.
[ترجمه گوگل]محاسبات با استفاده از مکانیک نیوتنی، 532 قوس الکتریکی در هر قرن را پیش‌بینی می‌کنند
[ترجمه ترگمان]محاسبات با استفاده از مکانیک نیوتنی موجب از بین رفتن ۵۳۲ هزار arcsec در هر قرن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. According to Newtonian mechanics the orbital decay for an isolated binary consisting of compact stars is expected to be immeasurably small.
[ترجمه گوگل]بر اساس مکانیک نیوتنی، واپاشی مداری برای یک دوتایی منزوی متشکل از ستارگان فشرده انتظار می‌رود که بسیار کوچک باشد
[ترجمه ترگمان]بنا بر مکانیک نیوتونی، واپاشی مداری برای یک باینری مجزا متشکل از ستاره های فشرده، بسیار کوچک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The hard core of Newtonian physics is comprised of Newton's laws of motion plus his law of gravitational attraction.
[ترجمه گوگل]هسته سخت فیزیک نیوتنی از قوانین حرکت نیوتن به اضافه قانون جاذبه گرانشی او تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]هسته سخت فیزیک نیوتنی از قوانین حرکت نیوتن به علاوه قانون جاذبه جاذبه او تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Now if we wish to use Newtonian mechanics we must relate velocity and acceleration to the same particle.
[ترجمه گوگل]حال اگر بخواهیم از مکانیک نیوتنی استفاده کنیم باید سرعت و شتاب را به یک ذره مرتبط کنیم
[ترجمه ترگمان]حال اگر می خواهیم از مکانیک نیوتونی استفاده کنیم باید سرعت و شتاب را به همان ذره ربط دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This theory is now subsumed by Newtonian mechanics.
[ترجمه گوگل]این نظریه اکنون در مکانیک نیوتنی قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]این نظریه اکنون توسط مکانیک نیوتونی طبقه بندی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In fact, the Newtonian problem is a much more awkward one than that put forward by Fredkin and Toffoli.
[ترجمه گوگل]در واقع، مسئله نیوتنی بسیار ناخوشایندتر از آن چیزی است که فردکین و تافولی مطرح کردند
[ترجمه ترگمان]در واقع، مشکل نیوتونی a تر از آن است که توسط Fredkin و Toffoli مطرح می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to newton (english mathematician and physicist, formulator of the law of gravitation)

پیشنهاد کاربران

بپرس