norway

/ˈnɔˌrwe//ˈnɔːweɪ/

معنی: نروژ
معانی دیگر: کشور نروژ (در شمال اروپا - پایتخت: 323877 - oslo کیلومتر مربع)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a Scandinavian country on the Atlantic.

جمله های نمونه

1. One was washed ashore in Norway.
[ترجمه گوگل]یکی از آنها در ساحل نروژ غرق شد
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها در ساحل نروژ شسته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We wish to thank the people of Norway for the warm hospitality extended to us during our recent visit.
[ترجمه گوگل]مایلیم از مردم نروژ به خاطر مهمان نوازی گرمی که در سفر اخیر ما به ما کردند تشکر کنیم
[ترجمه ترگمان]ما آرزو داریم که از مردم نروژ برای مهمان نوازی گرم تشکر کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Norway has quadrupled its exports to the EU.
[ترجمه گوگل]نروژ صادرات خود به اتحادیه اروپا را چهار برابر کرده است
[ترجمه ترگمان]نروژ صادرات خود را به اتحادیه اروپا چهار برابر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They tried to chart the sea area between Norway and Denmark.
[ترجمه گوگل]آنها سعی کردند منطقه دریایی بین نروژ و دانمارک را ترسیم کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها تلاش کردند تا منطقه دریایی بین نروژ و دانمارک را ترسیم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The kingdom of Norway has a long and rugged coastline.
[ترجمه گوگل]پادشاهی نروژ دارای خط ساحلی طولانی و ناهموار است
[ترجمه ترگمان]پادشاهی نروژ دارای خط ساحلی بلند و ناهموار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Orkney islands were formerly dependencies of Norway and Denmark.
[ترجمه گوگل]جزایر اورکنی قبلاً وابسته به نروژ و دانمارک بودند
[ترجمه ترگمان]جزایر \"اورکنی\" قبلا به نروژ و دانمارک تقسیم شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Norway jumped from ninth to third place.
[ترجمه گوگل]نروژ از رتبه نهم به سوم جهش کرد
[ترجمه ترگمان]نروژ از مکان نهم تا سوم پایین پرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Norway had held Holland to a scoreless draw in Rotterdam.
[ترجمه گوگل]نروژ در روتردام هلند را با تساوی بدون گل شکست داده بود
[ترجمه ترگمان]نروژ هلند را به تساوی بدون گل در روتردام برگزار کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Do you remember going to Norway? That was a good holiday.
[ترجمه گوگل]آیا رفتن به نروژ را به خاطر دارید؟ تعطیلات خوبی بود
[ترجمه ترگمان]آیا به خاطر دارید که به نروژ می روید؟ تعطیلات خوبی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Pacifist movements gathered strength in Norway.
[ترجمه گوگل]جنبش‌های صلح‌طلب در نروژ قدرت گرفتند
[ترجمه ترگمان]حرکات pacifist در نروژ قوت گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His name was Hansen, a common name in Norway.
[ترجمه گوگل]نام او هانسن بود، نام رایج در نروژ
[ترجمه ترگمان]اسمش هانسن بود، نامی رایج در نروژ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Norway held Holland to a 2-2 draw.
[ترجمه گوگل]نروژ هلند را به تساوی 2-2 برد
[ترجمه ترگمان]نروژ هلند را به تساوی ۲ - ۲ دست یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Do you remember when we went to Norway? That was a good trip.
[ترجمه گوگل]یادت هست کی رفتیم نروژ؟ سفر خوبی بود
[ترجمه ترگمان]آیا به خاطر دارید که ما به نروژ رفتیم؟ سفر خوبی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The sea fisheries are an important industry in Norway.
[ترجمه گوگل]شیلات دریایی یک صنعت مهم در نروژ است
[ترجمه ترگمان]شیلات دریایی صنعت مهمی در نروژ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Sweden borders Norway and Finland.
[ترجمه گوگل]سوئد با نروژ و فنلاند هم مرز است
[ترجمه ترگمان]سوئد با نروژ و فنلاند هم مرز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نروژ (اسم)
norway

انگلیسی به انگلیسی

• kingdom of norway, westernmost country in scandinavia (northernmost region in europe)
the kingdom of norway is a country in northern europe. norway became independent from sweden in 1905 and was occupied by germany from 1940 to 1945. it is a member of the council of europe and nato. it applied for membership in the european union in 1992. king harald v succeeded his father in 1991. gro harlem brundtland, of the norwegian labour party (dna), became prime minister in 1990. norway exports oil.

پیشنهاد کاربران

نام یک کشور در قاره ی اروپا
The name of a country in europe continent

بپرس