of one's own accord


به میل خود، داوطلبانه، بنا به خواسته خود

جمله های نمونه

1. Done of one's own accord; voluntary.
[ترجمه گوگل]به میل خود انجام شد؛ داوطلبانه
[ترجمه ترگمان]داوطلبانه است، داوطلبانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Each place airline can choose to join of one's own accord among them either group company, also can not incorporate with any companies and self-existent.
[ترجمه گوگل]هر ایرلاین مکانی می تواند انتخاب کند که به میل خود در بین آنها یکی از شرکت های گروهی را بپیوندد، همچنین نمی تواند با هیچ شرکتی ترکیب شود و خود موجود باشد
[ترجمه ترگمان]هر یک از خطوط هوایی می تواند برای پیوستن به توافق خود در میان آن ها یا شرکت گروه انتخاب شود، همچنین نمی تواند با هر شرکتی و خود موجود هم کاری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The recruit that listens to him to make a speech 100% bought insurance of one's own accord, all along nobody can achieve so high successful rate.
[ترجمه گوگل]سربازی که برای سخنرانی به او گوش می دهد، صد در صد به میل خود بیمه خریده است، در تمام مدت هیچ کس نمی تواند به این میزان موفقیت دست یابد
[ترجمه ترگمان]افرادی که به او گوش می دهند تا ۱۰۰ درصد حق بیمه خود را کسب کنند، در کنار هیچ کس نمی تواند به چنین نرخ موفقیت بالایی دست یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The property that silkworm raiser collaboration organizes must attend completely of one's own accord by silkworm raiser, the farmer autonomy that builds according to certain way is organized.
[ترجمه گوگل]اموالی که همکاری پرورش دهندگان کرم ابریشم سازماندهی می کند باید به طور کامل به میل خود شخص توسط پرورش دهنده کرم ابریشم حضور یابد، استقلال کشاورز که طبق روش خاصی ایجاد می کند سازماندهی می شود
[ترجمه ترگمان]ویژگی آن کرم ابریشم که این هم کاری را به وجود می آورد باید به طور کامل توسط raiser کرم ابریشم به صورت کامل شرکت کند، استقلال کشاورزان که بر طبق روش خاصی بنا شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The station that is you mainly should have enough the content that attracts them, such they just can help you of one's own accord popularize.
[ترجمه گوگل]ایستگاهی که عمدتاً شما هستید باید محتوای کافی داشته باشد که آنها را به خود جذب کند، بنابراین آنها می توانند به میل خود به محبوبیت شما کمک کنند
[ترجمه ترگمان]این ایستگاه که عمدتا شما باید به اندازه کافی محتوایی که آن ها را جذب می کند داشته باشد، از جمله آن ها تنها می توانند به شما کمک کنند که خود را مشهور و مشهور کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That day, have include deputy director general of bureau of Beijing environmental protection inside several people abandon driving of one's own accord and use means of other liaison man to go out row.
[ترجمه گوگل]در آن روز، معاون مدیر کل دفتر حفاظت از محیط زیست پکن را شامل می شود که چند نفر به میل خود رانندگی را رها کرده و برای بیرون رفتن از وسایل ارتباطی دیگر استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]آن روز، معاون مدیر کل اداره حفاظت از محیط زیست پکن در داخل چندین نفر از مردم خود را رها کرده و از شیوه های دیگر رابط برای بیرون رفتن استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Each days, the brother of editorial office can work overtime of one's own accord before dawn.
[ترجمه گوگل]هر روز برادر تحریریه می تواند قبل از سحر به میل خود اضافه کار کند
[ترجمه ترگمان]هر روز، برادر دفتر editorial می تواند قبل از طلوع آفتاب بیشتر کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• without outside encouragement, on one's own initiative

پیشنهاد کاربران

به میل خود
به همّت خودش - به ارادۀ خودش
خودجوش
خودخواسته

بپرس